نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شعر جنگ
مرغي غريبم،خسته ام،بال وپرم زخمي است/ ديگر سر رفتن ندارم،پيكرم زخمي است/ هم زخم كاري دارم و هم درد بي درمان
کد خبر: ۴۶۷۴۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵

به اقيانوسي بدل شد/ ناگاه!/ هيچ ديده اي!/ كه چشمه اي به ناگاه
کد خبر: ۴۶۷۴۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵

يك نفر از كرانه اي مبهم، عاشقانه مرا صدا مي كرد/ نغمه ي آشنا و پر مهرش، مثل خون، در دلم شنا مي كرد/ گر چه در مبهمي مه آلود، مانده بودم غريب و سردرگم
کد خبر: ۴۶۷۴۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۸

آتش خاموش را،خاكستري جا مانده ام/ شعله آهنگم،ولي از شعله ها جا مانده ام/ ريشه ام در آب مي نوشد،سموم درد را
کد خبر: ۴۶۷۴۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۸

بس كه اشك،از ديده،دنبال تو جاري كرده ام/ هر درختي بود اينجا،آبياري كرده ام / مي شناسم من تو را،اي روز نو،روزي نو!/ زندگي را با نگاهت،نو بهاري،كرده ام
کد خبر: ۴۶۷۳۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۶

سرود مخفي ماه/ درنبض پرتلاطم چشمه سار كوچك/ مي‌درخشد و/ تاريك مي‌شود
کد خبر: ۴۶۷۳۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۶

شبيه رودي و رفتن،سرودت/ عقابي تو!نبيند كس فرود ت / تب وتاو ل شده، سكوي پرواز
کد خبر: ۴۶۷۳۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۸

مسافر به خانه نزديك شد و/ رنج سفر را از ياد برد/ موج مرگ/ به پيش وازش آمد
کد خبر: ۴۶۷۳۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۴

از واژه خون، كفن كفن مي گويم/ از قصه تلخ تير و تن مي گويم/ با خون غزل باز وضو مي گيرم/ با غربت سرخ خاك خو مي گيرم
کد خبر: ۴۶۷۲۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۶

دورت بگردم اي نفس زخمي!اين شعر از صداي تو،جوشيده است/ ديگر هواي تازه نمي خواهم،در سينه ام،هواي تو پيچيده است/ با درد سرفه هاي نفس گيرت،شرمنده ام،از اين كه نفس دارم
کد خبر: ۴۶۷۲۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۷

ز راه مي رسد و چادري، به سر دارد/ اگر چه غنچه ولي خار، در جگر دارد/ هزار غنچه اگر بشكفد، ملالي نيست/ ولي شكفتن اين بار، درد سر دارد
کد خبر: ۴۶۷۲۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۶

...بيستون / ذره ذره آب مي رود/ درفش/ رو/ هزار بار/ ايستاده مرده است
کد خبر: ۴۶۷۲۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۶

شاكي ام از چشم هاي ساده ات / از سكوت سبز دريا زاده ات / از نيستان هاي آتش در نفس/ عاشقي هاي غريب افتاده ات
کد خبر: ۴۶۷۲۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵

جواد، آهسته سر برداشت از بالين/ شروع قصه‌اي شيرين/ صداي سرفه‌هاي سهمگينش را، نمي‌شد ديد
کد خبر: ۴۶۶۴۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۳۰

در سكوتت كرده اي پنهان،باز،با لبخند،حالت را/ من كه مي دانم دلت تنگ است،اين قفس بسته است بالت را/ شهر را امروز از چشمت،آفتاب تازه مي بخشي
کد خبر: ۴۶۶۴۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۴

پاداش دست‌هايِ تو، بودند/ اين زخم‌ها، كه سرد و كبودند /گفتي كه دست‌هايِ نجيبت/ عمري، رفيق پنجره بودند
کد خبر: ۴۶۶۴۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵

گلدسته هاي مسجد جامع شكافت / و مرگ منفجر/ تيغ از نيام كهنه برآهيخت:
کد خبر: ۴۶۶۴۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۳۰

چنان چون، لاله‌هايِ واژگون /يا نه/ آلاله‌هاي سركشند / كه تاول زنان
کد خبر: ۴۶۶۴۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵

خاموش كن! / شعله‌ي فسفري‌اش را /بگذار فراموش كنم / كه تو، با دو جشم
کد خبر: ۴۶۶۴۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۳۰

از شهيدان فقط نه جا مانديم/ از شما نيز، ما، جا مانديم/ از شما،اي ملائك معصوم!
کد خبر: ۴۶۶۴۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۳۰