نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شعر جنگ
گفتم كه تبريكي بگويم!/ به شما دوستان!/ به شما كه آن سو نشسته ايد
کد خبر: ۴۷۱۸۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۶

عشق،جز در تاول اين دست و پا،معنا نشد/ هيچكس مثل شما،با شور خود،شيدا نشد/ هيچ شعري،مثل زخم وتاول اين دست وپا
کد خبر: ۴۷۱۸۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۶

عزيزم كودك دردانه من/ چراغ تابناك خانه‌ من/ بگو بابا، چطور حال سركار/ صفا آورده‌اي مشتاق ديدار
کد خبر: ۴۷۱۷۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۶

اگر‌در جنگ مي‌بودي مي‌ديري سرم را، تو خود مي‌گفتي كه صد لعنت به صـدام/ چنين جنگي به نـا حق كـرده تحـميــل ، بــه ايـران سـتـم ديـده بـه نـاچـــار
کد خبر: ۴۷۱۷۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۹

سكوتو جمجمه،سنگر،صداي موشها،باران / دو پا، يك دست،مي آيند چشم انداز نخلستان/ سپس،هي سرفه هاي خشك وكشدارو كشنده،مرد
کد خبر: ۴۷۱۷۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۶

ماهياي سرخ عاشق ، تو حوضي از اسيدن/ دلشون يه دريا، درده، كي مي‌دونه چي كشيدن!؟
کد خبر: ۴۷۱۷۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۹

باد مي‌آيد/ آسمان/ آبي‌هايش را/ از ياد مي‌برد/ ريه‌هاي زمين
کد خبر: ۴۷۱۷۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۳۰

از من و نيلي نگاه من، مانده تنها كبوتري، زخمي/ مي نويسم تمامي خود را، بر ورقهاي دفتري زخمي /خاطرات بلند پروازي، از كسالت، به خاك افتاده است
کد خبر: ۴۷۱۷۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۳۰

و زخم شانه ي من هست،تكيه گاه دلت/ شكفته شد گل احساس،در پناه دلت/ طنين هق هق ابري كه چون ستاره،شبي
کد خبر: ۴۷۱۷۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۳۰

صدا،صداي خودش بود،آب،در اتش/ و سينه سوخته تر،آفتاب،در آتش/ نسيم راه مي افتادو آسمان مي ريخت
کد خبر: ۴۷۱۷۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۳۰

وه!چه شوم ووحشتناك،زرد در خزان مردن/ سرو بودن وآخر،در تنور نان مردن/ ترس من نه از مرگ است،مي هراسم از ماندن
کد خبر: ۴۷۱۲۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۸

گرچه با كپسول اكسيژن مجابت كرده‌اند/ مادرت مي‌گفت: دكترها جوابت كرده‌اند/ مرگ تدريجي‌است اين دردي كه داري مي‌كشي
کد خبر: ۴۷۱۲۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۸

بغض،دامنگير چشمان من است/ پيچك غم،همدم جان من است/ پيچك دردي كه در من،ريشه كرد
کد خبر: ۴۷۱۲۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۸

مستيم و مستي ما از جام عشق باشد/ زين نام اگر بر آريم از نام عشق باشد/ روزي كه كشته گردم در آستانة او
کد خبر: ۴۷۰۵۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۱

اسفند گذشته از نيمه شبي باراني است/ باد در كوچه شب طعمه سرگرداني است/ باز آغاز عزل متنوي‌ام ديگر است
کد خبر: ۴۷۰۵۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۱

به روي تخت، مچاله شده است، پيكر تو/ كه درد ميكند از زخم هاي بستر تو/ دوشنبه، روز ملاقات، باز آمده است
کد خبر: ۴۷۰۵۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۴

فقط سكوت،نه!فرياد بي صدايي تو/ سكوت آينه اي !روشني!رسايي تو!/ شبيه شمع،كه در سوگ و جشن مي سوزد
کد خبر: ۴۷۰۵۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۴

«سينه» چو برگِ بادِ خزان‌خورده ـ مرتعش/ از شاخة طراوتش افتاد و بعد؛ «خِش»/ اينك صداي خُرد شدن ـ زير پاي درد
کد خبر: ۴۷۰۵۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۴

سوختي!پيشتر از انكه به پايان، برسي/ نه به پايان، كه به خورشيد درخشان، برسي/ پرسش سوختنت، ذهن جهان را، آشفت
کد خبر: ۴۷۰۵۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۷

روشن‌ترين نگاه تو را/ قاب كرده‌ام و/ بربلندترين ديوار، به تماشا گذاشته‌ام/ سنگر نشين شب‌هاي بي‌ستاره و ماه
کد خبر: ۴۷۰۵۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۷