اسناد افتخار

خاطرات شفاهی خانواده و همرزمان شهید؛

پدرم تا خودم را آزاد روی ارتفاعات میمک نبینم به خانه برنمی‌گردم

شهید «کمر کمرزاده» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که دی ماه 1359 در جبهه میمک به درجه رفیع شهادت نایل آمد. برادرزاده شهید می گوید: یکروز که پدر شهید به دنبال فرزند تا نزدیکی‌های میمک رفته بود به او می گوید پسر عزیزم تو تازه زندگی تشکیل داده‌ای باید سری هم به خانه و خانواده‌ات بزنید، شهید کمر در جواب پدر می گوید: تا زمانیکه خودم را آزاد روی ارتفاعات میمک نبینم به خانه برنمی‌گردم. در ادامه فیلم این مصاحبه با خانواده و همرزمان شهید تقدیم حضورتان می شود.

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

ادامه دادن راه شهدا سعادت میخواهد

پدر دانش آموز شهید «محمد نوري» می گوید: پسرم آرزوی شهادت داشت و بارها می گفت شهدا امروز تاریخ اسلام را زنده نگه داشته اند، همانطور که امام حسین(ع) چراغ اسلام را روشن و زنده نگه داشت، پس ما باید راه شهدا را ادامه دهیم و ادامه دادن راه شهدا سعادت می خواهد. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.

رئیس بنیاد مراغه:

خاطرات والدین معظم شهدا پیامی به نسل‌های آینده است

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران مراغه عنوان کرد: ثبت و انتقال فرهنگ ایثار و مقاومت کاری ارزشمند است و خاطرات والدین معظم شهدا سندی برای انتقال پیام شهدا به نسل‌های آینده است.

خاطرات شفاهی خانواده طلبه شهید «نورالدین خدامرادی»؛

آرزو دارم در روز جمعه شهید شوم!

برادر شهید در بیان اوصاف شهید می‌گوید: طلبه شهید «نورالدین خدامرادی» از میان روز‌های هفته روز جمعه برای وی بسیار مقدس بود و تا پاسی از شب با امام زمان راز و نیاز می‌کرد، و آرزو داشت اگر شهادت نصیبش شد در روز جمعه به این آرزو دست یابد. سرانجام پس از رشادت‌های فراوان از خویش در دهمین روز از مهرماه ۶۲ عصر روز جمعه در منطقه مرزی قصرشیرین بین نماز مغرب و عشاء با لبی خندان به دیدار معبود شتافت.

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

از پسرم راضی بودم خداوند از او راضی باشد

پدر شهید باقری می گوید: پسرم همیشه می گفت اگر شهید شدم برایم ناراحت نباشید چون دیگر خواهران و برادرانم هستند که جای مرا پر کنند. من از فرزندم راضی بودم انشاء الله خداوند از او راضی باشد.

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

شهادت سعادت می خواهد که نصیب «محمد» شد

پدر شهید محمد جندی پور شاملایی می گوید آن زمان که پسرم می خواست به جبهه اعزام شود به او گفتم تو بمان پیش خانواده تا من به جبهه بروم ولی او قبول نکرد، رفت و شهید شد چونکه شهادت سعادت می خواهد که نصیب محمد شد.

خاطرات والدین شهدا؛

وقتی خبر شهادت فرزندانم را شنیدم گفتم إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ

پدر شهيدان «پيرحياتی» می گويد: وقتی خبر شهادت «محمد كريم» و «عبدالمهدی» را برایم آوردند گفتم: إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ اینم امر و دستور خداوند بوده که فرزندانم با هم به دیدار حق بشتابند. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.

خاطرات شفاهی؛

فردی ظلم ستیز و انقلابی بود

شهید «نورالدین موسی» از همان اوان نوجوانی همراه و همگام نیروهای انقلابی وارد صحنه مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی شد و با شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه به عضویت بسیج درآمد. سرانجام در سن هفده سالگی در جبهه مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. در ادامه فیلم مصاحبه شده با خانواده و همرزم شهید تقدیم حضورتان می شود.

شهید انقلاب؛

فیلم/ ساواک بهای گلوله‌ها را از خانواده گرفت

ساواک پس از به شهادت رساندن شهید «اسدالله شیرخانی» پیکر پاکش را به راحتی تحویل خانواده نداد، حتی بهای گلوله‌ها را از آنها طلب کرد. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

اعلامیه ها و عکس های امام خمینی(ره) را مخفیانه در بین مردم توزیع می کرد

شهید «روح اله شنبه ای» اولین شهید دفاع مقدس استان، با آغاز راهپیمایی های مردم برای به ثمر رساندن انقلاب اسلامی، در فعالیت های سیاسی شرکت فعال داشت و اعلامیه ها و عکس های امام خمینی(ره) را مخفیانه در بین مردم توزیع می نمود.

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

فیلم/ برای دفاع از دینم می‌روم و امیدوارم شهید شوم

شهید «حسن خان محمد رحیمی» از شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران است که فروردین ماه ۱۳۶۵ در جبهه مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر شهید می‌گوید: از همان ابتدای نوجوانی کلمه شهید و شهادت بر زبانش جاری بود و هدفش از جبهه رفتن دفاع از دین و وطن بود و رسیدن به آرزویش که شهادت بود. فیلم این گفتگو در ادامه تقدیم حضورتان می شود.

طرح خاطره نگاری با عنوان « اسناد افتخار » از طرح های ماندگار بنیاد است

مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان آذربایجان شرقی گفت: طرح خاطره نگاری ایثارگران و به ویژه والدین مکرم شهدا با عنوان « اسناد افتخار » از طرح های ماندگار بنیاد شهید و امور ایثارگران است.

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

مادرم اگر مدتی نامه نفرستادم بدانید که شهید شده ام!

شهید «علی مردان صادقی» از جمله شهدای جنگ تحمیلی است که آذرماه ۱۳۶۰ در بستان به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید می‌گوید: آخرین باری که خداحافظی کرد گفت مادرم اگر مدتی نامه نفرستادم و به مرخصی هم نیامدم بدان که شهید شده ام. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می‌شود.

اسناد افتخار/مصاحبه با مادر شهید والامقام «توکل زنی وند»؛

مادرم، هفت روز دیگر برمیگردم

شهید «توکل زینی وند» از شهدای دانش آموز استان ایلام است که مرداد ماه 1364 در منطقه عملیاتی چنگوله به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر شهید توکل می گوید: به او گفتم پسرم برادرت در جبهه هست و هنوز برای تو زود است که به جبهه بروی و هفت روز مانده به شروع سال جدید تحصیلی و تو باید به مدرسه بروی، به من گفت مادرم نگران نباش تا آن موقع بر می گردم و به هفت روز نرسیده پیکرش به آغوش من بازگشت. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.

فیلم/ مادر وقتی پیکرم را دیدی بگو خدایا شکرت

شهید «عبدالرضا نظری زرنه» اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۴ در منطقه عملیاتی فکه به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر بزرگوار شهید می‌گوید: یکی از دوستان عبدالرضا شهید شده بود باهم در مراسم خاکسپاریش شرکت کردیم، گفت: مادر اگر من شهید شدم و پیکرم به دستت نرسید برایم گریه نکن، ولی اگر پیکرم را دیدی بگو خدایا شکرت. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می‌شود.

فیلم/ تا آخرین قطره خون از اسلام دفاع می کنم

شهید "عباس مقصودی" دانش آموز دوم دبیرستان بود که با شور و شعف زايد الوصف انقلابي از طريق بسيج دانش آموزي به لشكر 11 حضرت امير(ع) سپاه پيوست و به عنوان رزمنده بسیجی راهي رزم با خصم متجاوز شد. مادر شهید می گوید: به من گفت مادر تا آخرین قطره خونی که در بدن دارم از اسلام دفاع می کنم. در ادامه فیلم این مصاحبه تقدیم حضورتان می شود.

خاطرات شفاهی والدین؛

فیلم| پسرم عصای دستم بود

شهید ولی مرادی سی و یکم شهریورماه ۱۳۵۵ در شهرستان همدان به دنیا آمد. پدرش عبدالحسین و مادرش طوبا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند و به عنوان سرباز ارتش خدمت می‌کرد. نوزدهم فروردین ماه ۱۳۷۶ در موسیان براثر انفجار مین به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شده است. در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر این شهید عزیز را در نوید شاهد می‌بینید.

خاطرات شفاهی مادر و خانواده شهید «صادق مهری الوار»؛

گفتم رفتن به جبهه برای تو زود است، ولی او اصرار به رفتن داشت

شهید صادق مهری الوار در سال های پایانی جنگ قبل از رسیدن به سن قانونی خدمت، به جبهه اعزام شد و از آنجا که عاشق شهادت بود، درِ باغ شهادت بعد از پایان جنگ به رویش باز شد و به آرزوی خویش رشید. مادر شهید می گوید: یک روز صادق گفت مادر بچه های فامیل و دوستان به جبهه می روند، من هم می خواهم بروم. گفتم پسرم تو هنوز کوچک هستی و به سن سربازی نرسیدی ولی خودش اصرار به رفتن داشت و به آرزویش هم رسید. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.

فیلم مصاحبه با پدر گرانقدر شهیدان والامقام «خدایاری»؛

پسرانم با اختلاف سنی یک سال متولد و به فاصله یک سال به شهادت رسیدند

پدر گرانقدر شهیدان والامقام «محمدرضا و محمدولی خدایاری» می‌گوید: فرزندانم خودشان بعد از اتمام خدمت سربازی و لبیک به نداری رهبر کبیر انقلاب با قلبی مملو از ایمان و عشق به اسلام دواطلبانه راهی جبهه شدند، اختلاف سنی پسرانم یک سال بود و به فاصله یکسال هم هر دو شهید شدند. در ادامه فیلم این مصاحبه تقدیم حضورتان می‌شود.

رئیس بنیاد مراغه:

زنده نگه‌داشتن یاد و نام شهدا با ترویج فرهنگ ایثار میسر می‌شود

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران مراغه با حضور در محل ثبت و ضبط خاطرات والدین معظم شهدا گفت: تولید و ضبط برنامه « اسناد افتخار » موجب انتقال درس ایثار و فداکاری در جامعه و یکی از عوامل زنده نگه‌داشتن یاد و نام شهدا است.

اسناد افتخار - صفحه 8