چرا او را شهید شاخص ملی «حجاب و عفاف» کشور نامیدهاند؟ شیرزنی که حیاتش تبلور فرهنگ جهاد است؛ از «جهاد سازندگی» تا «جهاد تبیین» ... از مربیگری و معلمی تا رزم و حماسه آفرینی در میدان مصاف با ضد انقلاب مسلح و محارب؛ و ثمره این تکامل روح و بلوغ بینش در مکتب شهادت طلبی، چنین میشود که در وصیتنامه خود خطاب به همسرش مینویسد: «همسرم بدان که من نسرین کسی که تو را دوست دارد، شهادت را هم بسیار دوست میدارم، چون خدای خود را در آن زمان پیدا میکنم. از تو میخواهم اگر میخواهی فردی خداگونه باشی و درس دهنده، از امروز و از این ساعت، سعی کنی تماس خود را با خدای خویش بیشتر کنی...» و فرجام این کمال عارفانه و سلوک عاشقانه، جز شهادت بدست اهل نفاق، چه میتواند باشد؟!
«همپای روزهای ابری» شرح ماجراهایی واقعی از تغسیل پیکرهای کرونایی است؛ از اضطراب نخستین غسل تا توسل به حضرت زهرا(س) و مواجهه با صحنههایی که حتی در ذهن هم جای نمیگرفت. این کتاب به همت نشر شاهد و بر پایه خاطرات زوجی غسال، اثری ماندگار در ثبت ایثار مردمی در دوران کرونا است.
کتاب «تویی که نشناختمت» نوشته سعید علامیان که نشر شاهد آن را چاپ و منتشر کرده است؛ به چاپ پنجم رسید.
راه مقاومت، آرامش میآورد، مقاومت رفاه میآورد، مقاومت یعنی اینکه بچههای این مردم، خلاق باشند، عالم باشند و برای رشد این نابغهها و استعدادهای خدادادی که به مردم ایران داده شده، تلاش کنند، این خودش بازدارندگی است... این نگاه و سخن سردار علم در سنگر اقتدار است که شهید این راه عزت آفرین شد. شهیدی که الگوی مدیریت توسعه دانش ملی بر بلندای بصیرت و بینش معنوی و در افق مقاومت است. او علم را در خدمت پیشرفت کشور و در مسیر هویت اسلامی و ایرانی این ملت و سرزمین می خواست. برای همین هم رژیم خبیث و خونخوار صهیونی، در اولین لحظات آغاز تجاوز و تحمیل جنگ ۱۲ روزه به این کشور، او را با همسر و فرزندش، همراه با سرداران بزرگ نظامی و خانواده های مظلومشان به شهادت رساند تا دشمنی خود را با این نگاه و این راه، نشان دهد.
شهره پیرانی همسر دانشمند شهید داریوش رضایی نژاد در صفحه شخصی خود روایتی از روز شهادت شهید فریدون عباسی با عنوان «خرداد و خاک و خون؛ چه همآوایی…» منتشر کرد که در ادامه میخوانید.
یکی از طراحان اصلی راهبرد بازدارندگی دفاعی و از ستون های اقتدار نظامی ایران بود. این یادگار سالهای جبهه و جهاد و همراه و همرزم همیشگی سردار شهید احمد سیاف زاده، که یکدم از او جدا نمی شد، این یادگار فتح المبین و بیت المقدس و خیبر و بدر و والفجر ۸ و کربلای ۵، مانده بود تا در حیاتش، راه کربلا را به قدس بپیوندد و از جانبازی جنگ ۸ ساله، شهید قدس، شهید محور مقاومت جهانی اسلام و شهید جنگ ۱۲ روزه ما با همه جهان شرک و نفاق و الحاد و استکبار، به رهبری آمريکای جهانخوار و صهیونیسم جنایتکار باشد. مگر صهیونیستها می توانستند از کسی مثل او بگذرند که افق دیدش چیزی جز محو شرارت غاصبان قدس از روی زمین نبود و مانده بود تا کار شهدای هور و شلمچه و فکه و طلاییه را تمام کند و نشان دهد که راه کربلاییان و طریقت عاشوراییان، باید به قدس برسد و بس...