زندگی نامه و خاطرات «سید اکبر دخانچی» زندانی سیاسی پهلوی؛
نوید شاهد - شرکت در جلسات سخنرانی آیت الله خامنه‌ای، شرکت در اعتراض به قرارداد کاپیتولاسیون، اعتراضات به بازداشت آیت‌الله خامنه‌ای، آیت الله‌غفاری و آیت الله سعیدی و تبعید آیت الله مشکینی، موجبات دستگیری «سید اکبر دخانچی» را فراهم کرد. او در خاطراتش از مواضع اعتقادی و سیاسی مخالفان شاه پهلوی می گوید.

سرنگونی پهلوی موضع مشترک بین مذهبی‌ها و غیر مذهبی ها بود

به گزارش نوید شاهد خراسان رضوی، سید اکبر دخانچی در سال ۱۳۳۶، در شهرستان مشهد به دنیا آمد. فعالیت سیاسی و مذهبی خود را از دوران تحصیل در دبیرستان، با پخش اعلامیه علیه رژیم پهلوی در بازار و منازل آغاز کرد. شرکت در جلسات سخنرانی آیت الله خامنه‌ای، شرکت در اعتراض به قرارداد کاپیتولاسیون، بازداشت آیت‌الله خامنه‌ای، آیت الله‌غفاری و آیت الله سعیدی و تبعید آیت الله مشکینی، موجبات دستگیری ایشان را فراهم کرد. ساواک پس از تعقیب و شناسایی وی، در خرداد ۱۳۵۵، او را دستگیر کرد. در زندان ساواک مشهد مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفت. در دادگاه نظامی به ۳ سال زندان محکوم شد و برای سپری کردن ایام محکومیت به بند یک زندان وکیل‌آباد انتقال یافت. او در دوران محکومیت با آیت الله سید عباس واعظ طبسی، حجت الاسلام غلامرضا اسدی و حجت الاسلام محمد باقر فرزانه و حجت‌الاسلام شهید سید عبد الکریم هاشمی نژاد و جواد منصوری هم بند بود. ریاست زندان وکیل‌آباد در دوران حبس وی را سرگرد فرزین عهده دار بود.

سید اکبر دخانچی درباره موقعیت و موضع گیری‌های خود و مخالفان در زندان وکیل‌آباد می‌گوید:

«من مذهبی بودم و در گروهی قرار داشتم که آن‌ها ما را متهم به حزب ریشو‌ها و یا تیم آب کشان و مرتجع می‌خواندند، چون بدن و لباس مارکسیست‌ها را نجس می‌دانستیم و رعایت می‌کردیم. زندان برای من دانشگاهی بود. با جناب دکتر جواد منصوری آشنا شدم که حق استادی به گردن من دارد و سابقاً معاون وزیر خارجه بود. کنار ولایتی کار می‌کرد. از ایشان کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم را درس گرفتیم که در واقع اثبات وجود خدا به زبان فلسفی بود. آن زمان که کمونیست‌ها انکار وجود خدا را داشتند و مجاهدین خلق هم می‌گفتند: این برادران هم رزم ما هستند، دم از حرف‌های مشترکمان بزنیم، این خیلی برای مجاهدین خلق سنگین بود که کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم را که با دکتر منصوری می‌خواندیم، از ما سرقت کردند در زندان. مجبور شدیم که کتاب" فلسفه ما" که اثر آیت‌الله شهید محمد باقر صدر بود و موضوعش در همان وادی‌های اصول فلسفه و روش رئالیسم بود را مطالعه کنیم... فکر می‌کردند یک مجاهد و مبارز مسلمان با یک کمونیست، اهداف مشترک دارند. در صورتی که این جور نبود. یک مقدار از راه مشترک بود. مثلاً این که سرنگونی رژیم پهلوی وابسته به آمریکا، این مشترک بود بین مذهبی‌ها و غیر مذهبی ها. اما این که خدا هست و ما برای خدا کار کنیم و آن‌ها می‌گفتند خدا نیست. این خیلی فاصله بود بین این دو اعتقاد.

سید اکبر دخانچی درباره اعضای سازمان مجاهدین خلق و تغییر روش و منش آنان می‌گوید:

«متاسفانه سازمان مجاهدین خلق و کادر‌های اصلی شان، از پیروان آقای طالقانی بودند و در کنار مرحوم طالقانی شخصیت آن‌ها و سازمانشان شکل گرفته بود و مذهبی بودند. به تدریج در کادر‌های بعدی تبدیل شدند به کمونیست، وحید افراخته یکی از کمونیست شده‌های سازمان مجاهدین خلق در کادر مرکزی حضور داشت و حدود ۸۰ نفر از مذهبی‌های سازمان را کمونیست کرد. مجید شریف واقفی را در زمان پهلوی به دلیل مسلمان ماندن، سر قرار ترور کردند.»

سید اکبر دخانچی سرانجام در سوم آبان ۱۳۵۷، همراه با ۱۱۲۶ زندانی سیاسی دیگر از زندان آزاد شد. پس از آزادی فعالیت خود را برای به ثمر رساندن مبارزات مردم تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داد. او در سال ۱۳۶۲ ازدواج کرد و صاحب چهار فرزند شد. دخانچی تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ادامه داد و موفق به اخذ لیسانس شد. او بعد از انقلاب به عنوان مربی عقیدتی – سیاسی فعالیت می‌کرد. از جمله آثار فرهنگی وی ویراستاری کتاب تاج الفضائل امیرالمومنین (علیه‌السلام) تألیف آیت الله جرجانی است.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده