«شمسی بیات» از روزهای جبهه و جنگ چنین میگوید: یک بیمارستان صحرایی مکانی بود که برای فعالیت ما انتخاب شده بود. در پانسیونی نزدیک بیمارستان مستقر شدیم فضای بیمارستان کاملاً با بیمارستانهای عادی متفاوت بود. تفاوتی بین افراد و مشاغل و مسئولیتها وجود نداشت. مابقی این خاطره را در ادامه مطلب بخوانید.
کد خبر: ۵۷۶۵۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۳
همزمان با بزرگداشت هفته دفاع مقدس؛
همزمان با بزرگداشت هفته دفاع مقدس، عصر شعر حماسه واژهها با حضور شاعران برتر در قزوین برگزار میشود.
کد خبر: ۵۷۶۴۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
خاطرهای از شهید «سید خلیل افروغ»
مادر شهید تعریف میکند: شهید همیشه به بچهها میگفت؛ هیچ موقع خودتان را برای قهرمان بودن مجبور نکنید و برای قهرمانی دست به هر کاری نزنید چون این مقامها گذری است، سعی کنید پهلوان باشید تا ماندگار شوید.
کد خبر: ۵۷۶۳۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
دوست شهید «رمضان علی آقاگلی» میگوید: یکی از خصوصیات بارزش در موقع نمازهای یومیه به خانه مردم میرفت و آنها را برای نماز و رفتن به مسجد ترغیب کند.
کد خبر: ۵۷۶۳۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۱
به مناسبت بازگشایی مدارس و هفته دفاع مقدس؛
به مناسبت بازگشایی مدارس و بزرگداشت هفته دفاع مقدس، زنگ مهر، مقاومت و نماز در مدرسه فاطمیه هلالاحمر قزوین نواخته شد.
کد خبر: ۵۷۶۲۷۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۱
در گلزار مطهر شهدای قزوین؛
مراسم دعا و استغاثه به امام زمان(عج) در گلزار مطهر شهدای قزوین برگزار شد.
کد خبر: ۵۷۶۲۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۳۰
قسمت دوم خاطرات شهید «عبدالحمید نصیری»
همرزم شهید «عبدالحمید نصیری» نقل میکند: «زخم پایش عمیق بود. سرم را نزدیک صورتش بردم. آهسته پرسیدم: «چطور هستی؟ میتونی مقاومت کنی؟ عبدالحمید با وجود درد زخم آرپیجی روی پا و پشت داشت، اذان میگفت. لحن زیبا و صوت دلنشین اللهاکبرش وجودم را آرام کرد.»
کد خبر: ۵۷۶۱۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۹
بهمناسبت بزرگداشت هفته دفاع مقدس؛
تصاویر ۶۰۰ شهید در تابلوهای تصاویر شهدا و ترمیم و رنگآمیزی این تابلوها به مناسبت بزرگداشت هفته دفاع مقدس تعویض میشود.
کد خبر: ۵۷۶۰۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۹
در آستانه ولادت پیامبر اکرم(ص)؛
در آستانه ولادت پیامبر اکرم(ص) و امام جعفرصادق(ع)، مراسم دیدار با خانواده شهدا به یاد شهید سید «محمدرضا خالقی» برگزار میشود.
کد خبر: ۵۷۶۰۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۹
خاطرهای از شهید «رقیه رودباری»
فرزند شهید تعریف میکند: مادرم میگفت؛ خرمشهر تنها نمیماند چون ما مادران رهرو حضرت زینب(س) هستیم و فرزندانمان رهروان حضرت علیاکبر(ع) هستند.
کد خبر: ۵۷۶۰۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۱
با حضور مردم شهیدپرور؛
اولین یادواره شهدای مدافع جان، شهدای مبارزه با مواد مخدر استان قزوین و گرامیداشت شهید رئیسجمهور، حجتالاسلاموالمسلمین «سید ابراهیم رئیسی» برگزار میشود.
کد خبر: ۵۷۶۰۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۸
فرزند شهید «حسینعلی قوسی» نقل میکند: «قبل از رفتن دست من را گرفت، داخل راهرو برد و گفت: اصغرجان! اینبار که من برم شهید میشم و دیگه برنمیگردم! باید مثل یک مرد سرپرست خانواده بشی! ازت میخوام وصیتنامه من رو در فردوسرضا برای مردم بخوانی و به اون عمل کنی!»
کد خبر: ۵۷۵۹۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۸
خاطرهای از شهید «حاجی کریمی»
خواهر شهید تعریف میکند: شهید به من گفت؛ مرگ و زندگی دست خداست ولی دوست دارم اگر شهادت قسمتم شد شما لباس سیاه نپوشید و سوگواری نکنید.
کد خبر: ۵۷۵۹۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۷
بانوی حماسه ساز زنجانی که در شامگاه پنجشنبه پانزدهم شهریور ۱۴۰۳ و در آستانه ۱۰۰ سالگی درگذشت، مادر شهید «صادق سنمار» بود که بخش عظیمی از ثروتش را در راه پیروزی انقلاب صرف کرد.
کد خبر: ۵۷۵۸۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۷
قسمت نخست خاطرات شهید «سید محمد میرکمالی»
پدر شهید «سید محمد میرکمالی» نقل میکند: «من وضو گرفتم و رفتم مسجد. هیچکس با من نیومد. وقتی برگشتم توی سنگر، دیدم یا خدا! از بچهها یکی سالم نمونده! چند نفر شهید و چند نفر مجروح شده بودند! ولی من سالم مونده بودم. همونجا فهمیدم که واقعاً هرکس سرنوشتی داره؛ خدا باید شهادت رو قسمت کنه.»
کد خبر: ۵۷۵۸۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۷
خاطرهای از شهید «منصور آتشفراز»
پدر شهید تعریف میکند: به شهید گفتم سه تا پسر دارم که دو نفرشان به جبهه رفتهاند و اگر تو هم بروی من تنها میشوم. شهید گفت؛ بابا این کوه را میبینی؟ مانند این کوه محکم و استوار باش.
کد خبر: ۵۷۵۸۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۶
ویژه برنامه «شب خاطره » با حضور فرماندهان و پیشکسوتان دفاع مقدس در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار میشود.
کد خبر: ۵۷۵۸۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۶
خواهرزاده شهید «محمدرضا منتخبی» نقل میکند: «خواب دیدم که جمعیت زیادی با پرچمهای سبز جمع شدهاند و فریاد میزنند: «الله اکبر! لاالهالاالله!» امام خمینی(ره) نیز جلودار جمعیت بود. تابوتی روی دست مردم بود که با پرچم جمهوری اسلامی ایران پوشیده شده بود. زیر عکس تابوت هم نوشته بود: محمدرضا منتخبی.»
کد خبر: ۵۷۵۸۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۶
جانباز رهبر علی احمدی می گوید: در جبهه بودیم ناگهان راننده تانک عراقی ها ما را دید، آن هم تانکی که هیچ گلوله، آرپی جی اثری بر آن نداشت. تانک به سمت ما شلیک کرد. مثل این که ما زنده به گور شده بودیم. ماجرای این خاطره را در ادامه مطالعه کنید.
کد خبر: ۵۷۵۷۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۵
خاطرهای از شهید «موسی اجدادزاده»
پدر شهید تعریف میکند: «موسی مقداری از خاک کربلا را برایم آورده بود و آخرین حرفش این بود که دعا کنید در همین خاک شهید شوم...»
کد خبر: ۵۷۵۷۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۵