چهارشنبه, ۰۴ دی ۱۳۸۷ ساعت ۱۱:۳۹
چكيده: اين مقاله حاوي اين معنا است كه چه سياست هايي را در عمل بايد مدّنظر قرار داد كه بتوان توليد كتاب به عنوان يك كار فرهنگي را افزايش داد به طوري كه كيفيت آن نيز حفظ گردد. مقاله در مقدمه به ماهيت فرهنگي انقلاب يعني استكبار ستيزي و آزادگي اشاره دارد و همين ويژگي است كه هدف تهاجم شديد فرهنگي، دشمنان ريز و درشت قرار گرفته است و مقابله با اين تهاجم را تنها با كارهاي فرهنگي مي توان خنثي نمود. سپس با توجه به جشنواره هاي ساليانه كتاب دفاع مقدس به آمار توليدات كتاب توجه شده است و تاكيد گرديده كه با يك كاهش معنادار در توليد كتاب روبرو هستيم و براي مقابله با اين نقصان سرفصلهايي همچون انديشه كردن، پژوهش كردن، هدف گذاري صحيح، تبيين بركات جنگ، آسيب هاي تحريف و در نهايت ايمن سازي فرهنگي جامعه بيان شده است.

پيشگفتار:
در سي سال پيش، انقلاب اسلامي ايران به عنوان يك تحول مهم در سطح جهان مطرح و با توجه به ماهيت استكبار ستيزي آن، منشأ دگرگوني و تاثيرات عمده اي شده است تا جائي كه بسياري از مكتب ها و حكومت ها را به چالش كشيده و به ويژه نظام سلطه را به تزلزل و تكاپو وا داشته است. از اين رو، تقابل و رويارويي با اين حركت رهايي بخش، به عنوان يك استراتژي در سياست حكومت هاي سلطه گر و نظامهاي وابسته جاي گرفت و آسيب ديدگان از اين رستاخيز، مستقيم و غيرمستقيم در يك اتحاد شوم به فكر براندازي و آسيب رساندن و متوقف كردن امواج نوراني انقلاب افتادند و به انحاي ممكن از تهاجم فرهنگي تا محاصره و تحريمهاي اقتصادي، محدوديتهاي امنيتي و در نهايت حمله نظامي را در دستور كار خود قرار دادند و دست به آزمون و خطا زدند تا شايد بتوانند به اهداف پليد خود يعني براندازي دست يابند.
اما همان گونه كه انقلاب اسلامي يك رخداد با ويژگي خاص خود بود، دفاع از تماميت اهداف انقلاب و به ويژه دفاع مقدس خود منحصر به فرد بود، چرا كه فن آوريهاي شرق و غرب و همگرايي آنها با جريانهاي منطقه اي براي تضعيف استقلال طلبي و آزادخواهي و اسلام گرايي در يك جبهه واحد قرار گرفت، اوج اين توطئه دشمنان در قالب جنگ تحميلي و مقاومت ملّت ايران با هدايت گري امام خميني(ره) نمايان گرديد و ايران اسلامي با همت مردان و زنان جان بر كف به تنهايي روبروي جهان خواران سلطه گر قرار گرفت و در يك نبرد نابرابر با استعانت از خدا توانست با پيروز شدن بر تمامي توطئه ها راه خود را باز يابد و مسير استقلال طلبي و آزادي خواهي را تا به امروز ادامه دهد.
اكنون سالها بعد از جنگ، بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس به عنوان متولي راستين با هوشياري تمام و اقدامات فرهنگي لازم ياد و خاطره حماسه هاي دفاع مقدس را ارج مي گذارد و با برگزاري جشنواره هاي ساليانه كتاب دفاع مقدس سعي در حفظ ارزشهاي دفاع مقدس و رساندن پيام حماسه سازان به نسلهاي بعد را دارد و تاكنون توانسته است با اين اقدام فرهنگي ماندگار ضمن ارزشمند شمردن آثار پويندگان حقيقي دفاع مقدس، زمينه شكوفايي نسلهاي دوم و سوم را كه كم و بيش با جريانهايي كه به پيروزي جنگ منتهي گرديد آشنا هستند، فراهم نمايد؛ و پيام دلاور مردان عرصه جنگ را در سراسر ميهن اسلامي جاري و ساري نمايد.
آنچه مسلم است، براي رسيدن به اهداف اساسي اين اقدام فرهنگي برنامه هاي بلند مدت و منسجم مورد نياز است كه تنها با شركت گسترده اهالي قلم و هنر به دور از كج روي و اعمال سليقه هاي شخصي و گروهي و ساده انديشي و توليد كارهاي صرفاً اقتصادي و.... امكان پذير مي شود.
اين مقاله بنا دارد با نقد و بررسي و آسيب شناسي جشنواره هاي برگزار شده راه جشنواره را به آينده اي اميد بخش و هدفمند تبيين كند. زيرا به فرمايش مولاي متقيان: «دوام الاعتبار يعدي الاستبصار و يمثر الازدجارت» تنها تداوم عبرت ها باعث به وجود آمدن بصيرت و بينش مي شود.
آنچه گذشت:
برگزاري 12 جشنواره كتاب دفاع مقدس با توجه به آمار و ارقام ذكر شده كاري ارزشمند، هدفمند و تاثيرگزار بوده و هست. در سال 1386 بيش از 400 عنوان كتاب با موضوع دفاع مقدس منتشر گرديد.
آثار علمي، فرهنگي و هنري رسيده به اين جشنواره ها فارغ از كيفيت و كميت آن حاصل دسترنج، تلاش و كوشش نويسندگان و هنرمندان متعهد است كه به صورت خودجوش و بي انتظار از پاداشهاي معمول، همّ و غمّ خود را صرف تبيين جنگ و حماسه هاي دفاع مقدس كرده اند كه در مجموع تأثير شگرفي در سطح جامعه بوجود آورده اند تا جائي كه مي توان به جرأت ادعا كرد آنچه نوجوانان و جوانان از دفاع مقدس مي دانند حاصل كار فرهنگي، هنري اين عزيزان است؛ و در اين ميان نبايد هدايت و مديريت جشنواره را در فراهم كردن زمينه رساندن پيام و از همه مهمتر اقدامات تشويقي را ناديده گرفت. در مجموع آنچه انجام گرفته است و در معرض ديدن و شنيدن گروههاي مخاطب مستعد و غيرمستعد قرار گرفته به نوبه خود كاري است افتخارآميز كه جاي هر گونه تشويق و تقدير و ارج نهادن را دارد. امّا در يك قياس با نمونه هاي جهاني بسيار ناكافي مي نمايد.
به عنوان نمونه در يك قياس مع الفارق گفته مي شود:
آمريكائيها در مدت يكسال بعد از حمله خود به عراق در جنگ طوفان صحرا كه به بهانه آزادسازي كويت انجام گرفت 5000 جلد كتاب و آثار فرهنگي ديگر در توجيهه اين اقدام سلطه جويانه و مداخله گرايانه خود منتشر كردند و با استفاده از توان بي حد و حصر رسانه اي خود زمينه برگردان اين آثار را به اكثر زبانهاي معمول دنيا فراهم و پيام دروغين آزادي خواهي خود را به گوش جهانيان رساندند تا جائي كه امروز بسياري از مردم آفريقا و آسيا خواسته يا ناخواسته درباره آنچه كه آمريكا و متحدانش كرده اند مي توانند اظهارنظر كنند و متاسفانه برابر خواست استكبار جهاني به نقد و بررسي بپردازند، تا آنجا كه به بيان ساده تر افكار عمومي به نفع سياستهاي تجاوزگرانه آنها شكل گرفته است و اين در شرايطي است كه اين جنگ كمتر از 5 ماه طول كشيد و 17 كشور به پشتيباني مستقيم و تعداد بيشتري از كشورها به طور غيرمستقيم به پشتيباني از اين جنگ بر عليه يك كشور با رهبري متزلزل انجام گرفت تا پيروزي ظاهري كسب گرديد و شايد اگر همگرايي فرماندهان و رهبري عراق با اين تجاوز انجام نمي گرفت نتيجه خفت باري مانند آنچه اكنون در جريان است ببار مي آمد.
اما در مقابل، نگاهي به آمار و ارقام ارائه شده فوق الذكر به عنوان يك مرجع قابل استناد نشان دهنده ي اين واقعيت است كه نه تنها نتوانسته ايم هم ميهنان تشنه اطلاعات درباره چگونگي دفاع جانانه خود را كه به تنهايي در مقابل اتحاد شوم شرق و غرب و حاميان منطقه اي آنها انجام مي گرفت پوشش دهيم؛ بلكه صدا و مظلوميّت ما را تعداد كمي از مشتاقان اطلاعات واقعي جنگ تحميلي در خارج از مرزهاي ايران شنيده اند. در صورتي كه ماهيت پيروزي ما بر دشمن كه تا دندان مسلح شده بود و از دلارهاي نفتي بهره مي برد و جنگ رواني رسانه ها او را پشتيباني مي كردند، مي تواند موضوع آثار تحقيقي و حماسه اي بيشماري گردد و اين مي تواند دستور كاري براي آنچه بايد انجام گيرد باشد تا كاستي هاي موجود در داخل و خارج پر گردد و يك پوشش قابل قبول از آثار هنري و فرهنگي بوجود آيد.
چه بايد كرد
بنياد حفظ آثار ارزشهاي دفاع مقدس، يكي از مراجع اصلي و سازمان يافته اي است كه وظيفه ي مديريت خلق آثار هنري و دفاع مقدس را به عهده دارد؛ و محل ارزشيابي كمي و كيفي اين آثار خلق شده جشنواره كتاب سال دفاع مقدس است كه وظيفه آن تعيين جايگاه و رتبه يك ساله مجموعه نويسندگان، محققان و ناشران كتاب دفاع مقدس است.
تجزيه و تحليل و نقدي بر عملكرد جشنواره از اينجا شروع مي شود كه:
فضاي موجود ناظر بر كار جشنواره نشان مي دهد كه مديريت جشنواره وظيفه خود را در اطلاع رساني، زمانبندي مراحل برگزاري جشنواره، دريافت كتاب و طبقه بندي آنها، تعيين داوران منصف و آگاه، برگزاري به موقع و آبرومند جشنواره و دادن چند هديه و نهايتاً بستن دفتر تا سال بعد خلاصه مي گردد.
در حالي كه اگر با ديد مثبت هم قبول كنيم كه اين مراحل كم و كاستي نداشته و به خوبي اجرا مي گردد، تنها برگي از دفتر وظائف است. زيرا همانطوري كه گفته شد، بررسي كيفي و كمي آثار خلق شده تنها در اين جشنواره و با در اختيار داشتن اطلاعات مدون شده كيفي و كمي و افراد شايسته و با صلاحيت مي تواند زمينه تشويق و ترغيب براي خلق آثار فاخر و پرداختن به موضوعات مهم را فراهم كند.
اين كه چگونه اين مهم به سرانجام مي رسد نيازمند خردجمعي و كارگروهي است اما چند نقطه نظر كاملاً روشن و كارساز است.
1. انديشه كنيم
تحقيقات قرآني نشان مي دهد:
"يك سيزدهم قرآن مجيد، دعوت به تفكر و تدبر و عقل است"
و اين تكليف امروز ما را دوچندان مي كند.
پرداختن به تفكر، جدي گرفتن جستجوي حقيقت و پژوهش مهم ترين شيوه براي رسيدن به جواب سئوالات اساسي فراروي ما مي باشند كه اين خود در بسياري از موارد نياز به شهامت كافي در بيان حقايق دارد.
اگر بخواهيم در انديشه هاي دفاعي حضور فكري داشته باشيم بايد از بالندگي انديشه برخوردار باشيم و در الزامات آن كنجكاوي نمائيم.
اگر ما انديشه نكنيم و به نوشتن درباره جنگ خود كه براي آن بهاي فراوان مادي و معنوي پرداخته ايم، نپردازيم. ديگران جاي خالي ما را خواهند گرفت و همانطوري كه توانستند در فضاي خالي نظامي، امنيتي در ابتداي انقلاب، جنگ را به ما تحميل كنند. نمونه تاريخي و بسيار مشهود اين ضعف (انديشه نكردن) در روح القوانين از زبان منتسكيو بيان مي گردد كه سليقه ها و ارزش هاي غربي خود را در مشرق زمين تحميل نمود.
منتسكيو در جايي، تفكيك قواي سه گانه را براي آسودگي بشر مطرح مي كند و در جاي ديگري مي نويسد:
"محال است بتوانيم تصور كنيم كه سياهان از جنس بشرند"
به نظر مي رسد، او باهوش تر از اين باشد كه نداند سياهان هم انسان مي باشند و اين در حالي است كه حداقل 1000 سال قبل از منتسكيو در فرهنگ اسلامي ايران، مساوي بودن انسانها خارج از رنگ، نژاد و زبان آنها تبيين شده است. تنها او با استفاده از ابزار برتر تبليغي غرب و ضعف و كوتاهي ما در بيان حقيقت، توانسته است چنين چيزي را بنويسد و تا سالها و شايد هم امروز دنيا او را حامي حقوق بشر بدانند. «ما براي نشان دادن پايداري هشت ساله رزمندگان مان در سال هاي دفاع مقدس گفتني هاي فراواني داريم، ... اين ها دلنشين ترين داستان هايي خواهند بود كه آيندگان از ما خواهند شنيد، ضمن اين كه استفاده از اين تجربيات ارزشمند در برخورد با مسايل مختلف، پايه گذار آينده نيز خواهد بود»
ارايه ي اين گفته ها از جمله ضرورت هايي است كه اكنون به طور كامل احساس مي شود و روايت تاريخ جنگ، امر بسيار با اهميت و خطيري است كه بايد به آن عمل كنيم.
پس اگر مي دانيم و مي توانيم ولي نمي نويسيم در حقيقت به دفاع مقدس جور و جفا كرده ايم و مسئول مي باشيم و صد البته در اين ميان نخبگان متعهد، سياستمداران، فرماندهان و دست اندركاران دوران دفاع مقدس كه بي ترديد اطلاعات گسترده اي دارند و مي توانند زواياي مختلف دفاع مقدس را بشكافند و به بسياري از پرسش هاي فراروي جامعه جواب بدهند نبايد تنها بدلايلي كه گذشت و زمان آنها را بي معني كرده است، دست روي دست بگذارند و به بهانه اين كه هنوز جنگ تمام نشده است و يا اطلاعات خود را طبقه بندي نكرده اند و... تنها با نقل خاطره هاي دم دستي و بيان اطلاعات تاكتيكي، دين خود را ادا نمايند. آنها بايد بدانند، بقا تنها از آن خداست و انسان مانند نمونه هاي پيش رو (سپهبد شهيد علي صياد شيرازي، شهيد چمران و...) دير يا زود خواهند رفت و آنوقت جامعه از اين اطلاعات بي بهره خواهد ماند.
2. پژوهش كنيم
چه سؤالاتي وجود دارد، چه گونه بايد به سئوالات پاسخ داده شود، چه كساني مي توانند جواب مناسب بدهند و چه گونه مي توان آنها را به دادن جواب ترغيب نمود چه گونه مي توان اين جوابها را به مخاطب رساند. و در نهايت آيا جوابهاي داده شده كافي و قانع كننده هستند و يا خير؟
گرچه به سرانجام رساندن اين امر مشكل به نظر مي رسد امّا مردان عمل و تلاش گر، آنرا دست نايافتني تلقي نمي كنند و از حجم كار و دشواري مسير نمي هراسند بلكه براي رسيدن به مقصد برنامه ريزي مي كنند.
نتيجه چنين پژوهشي دست يابي به موضوعاتي است كه بايد به آن پرداخته شود و در اولويّت قرارگيرد.
در يك نمونه جهاني:
هنگامي كه در سال 1939 (يعني تنها 20 سال بعد از جنگ جهاني اول) محققان و دانشمندان علوم انساني آلمان به منظور توجيه شكست كشور خود در جنگ اول اعلام كردند كه «مهمترين علل شكست آلمان غفلت از سلاح تبليغات و استفاده موثر رقيبان از آن سلاح بوده است.» بلافاصله به منظور عبرت آموزي از علتهاي شكست تهاجم خود و برطرف كردن اين نقيصه و دادن جواب به جامعه آن روز آلمان، تيمهايي از متخصصان و محققان را براي پژوهش در اين زمينه به كار گرفتند.
البته آوردن اين نمونه به اين معني نيست كه موضوعات عمده فراروي جامعه به تمامي امنيتي و حفاظتي هستند، بلكه مي توانند يك موضوع ساده اجتماعي اما مهم را كه به آنها پرداخته نشده است و يا كمتر مورد توجه قرار گرفته اند را شامل گردد.
براي نمونه:
* اين كه در طول جنگ براي اسكان جنگ زدگان و مهاجرين اردوگاهي به سبك رايج در جهان زده نشد و مهاجرين به سادگي جذب خانواده ها در شهر و روستا مي شدند مي تواند موضوع يك پژوهش اجتماعي گسترده قرار گيرد كه بي ترديد نتيجه اي اعجازآميز خواهد داشت و شايد الگوههاي جديدي را در پيش روي جهانيان قرار دهد.
* رعايت حقوق زندانيان جنگي در حد اعلا و حتي بيش از موارد پيش بيني شده در قراردادهاي بين المللي و اين كه حتي يك مورد تخلف گزارش نشده است خود مي تواند موضوع خوبي براي بررسي و تحقيق باشد
و مقايسه با آنچه در جبهه مخالف كه قتل عام اسرا، نابودي و آتش زدن منازل باغات و اراضي كشاورزي، به اسارت گرفتن زنان و كودكان، غارت اموال، از بين بردن آثار فرهنگي حتي تخريب مساجد بسيار معني دار مي باشد كه در راس آن فرهنگ پوياي ايراني را نمايان مي نمايد.
* آنچه از نام كاميكا زههاي ژاپني در ذهن جهانيان مانده است نشان از بازخواني اين اقدام پس از جنگ و تجزيه و تحليل آن است كه امروزه هر كجا صحبت از شجاعت و نبرد نامتقارن مي شود از آن به عنوان يك الگو نام برده مي شود و اين در حالي است كه اين اقدام چند ده خلبان قابل مقايسه با روح شهادت طلبي و از خود گذشتگي رزمندگان ما كه به طور گسترده و خود انگيخته در راه دفاع از تماميت ارضي و مقابله با روح تجاوزگري انجام گرفت نيست. رساندن اين پيام به جهانيان مي تواند در رساندن پيام استقلال طلبي و آزادي خواهي در گستره جهاني مؤثر باشد.
دشمن در مقابل اين سياست ايثارگرانه در بسياري از جنگهاي معاصر، حمله به مناطق غير نظامي و كشتن افراد بي گناه اعم از زنان و كودكان و افراد سالخورده و تخريب و ايجاد رعب و وحشت را انتخاب كرده بود.
* سئوالي كه اكنون مطرح است، اين است كه رفتار و عملكرد نظاميان ما كه نشأت گرفته از تعاليم انسان ساز اسلامي و فرهنگ غني ايراني بوده است چه تاثيري در فرهنگ جاري جهان معاصر داشته است، آيا آنها به اين توفيق دست يافتند كه به جهانيان بياموزند، جنگ نيز بايد تابع مقررات و شرايط اخلاقي انسان باشد؟! و فرهنگ نثارخون و قبول مرگ داوطلبانه موفق تر از اسلحه و مهمات پيچيده نظامي است و اين خود سئوال كليدي ديگر را مطرح مي كند كه آيا فرهنگ مديريت جنگي و رفتار و كردار نظاميان در جبهه هاي دفاع مقدس با فرهنگ مديريت جنگي جاري در سطح جهان متفاوت است يا نه و تفاوتها چه تاثيري در برانگيختن روحيه ي شهادت طلبانه در سطح جهان دارد؟! كه در نهايت تجاوز و سلطه طلبي را به چالش خواهد كشيد.
* رقم بالاي كشته شدن نظاميان به ويژه شهادت تعداد زيادي از فرماندهان كليدي در جنگ كه از نظر آمار بي سابقه ترين نمونه در تاريخ جنگ ها و حتي جنگ هاي جهاني بوده است چه دليل موجه اي مي توان براي آن ذكر نمود و اگر موجه نبوده است آسيب هاي ناشي از آن را چگونه مي توان به حداقل رساند تا در آينده به يك چالش تاكتيكي فراروي رزمندگان قرار نگيرد؟!
و يا اين مي تواند به دليل برخورد فعال فرماندهان و افراد كليدي با عمليات نظامي باشد كه تنها در حد ماندن در دفتر كار، تشريح اهداف و جزئيات عمليات جنگي نباشد، بلكه خود در ميدان عمل با تلاش بي وقفه، همه جانبه، نظارت بر حسن اجراي وظايف نيروهاي رزمي را بر عهده مي گرفتند و يا در مقابل، ناشي از عدم برنامه ريزي و طرح ريزيها و يا عدم توجه به اهميت حفاظت از خود به عنوان يك دستور كاربردي باشد.
نبايد فراموش كرد اگر ملزومات تاريخ نگاري جنگ به درستي رعايت و تبيين گردد ماهيت دفاع مقدس كه در صد سال اخير بي سابقه و كم سابقه مي باشد، درسهاي بيشماري را براي فراگيري در خود دارد، درسهائي كه زمينه فراگيري آن مهيا مي باشد. چه درسي بايد از اين رخداد در ارتباط با مسائل فرهنگي، نظامي گرفت اين كاريست كه دست اندركاران فرهنگي دفاع مقدس بايد در دستور كار خود قرار دهند و اين نويسندگان و هنرمندان هستند كه مي توانند جامعه را به كنش در ابعاد گسترده وا دارند و محوري ترين موضوع پيش روي نويسندگان پرداختن به دفاع مقدس است كه اگر مشوقهاي مادي و معنوي فراهم گردد بي ترديد نويسندگان متعهد به آن مي پردازند.
گرچه سئوالات جامعه درباره جنگ تحميلي بي حد و حصر نيستند اما با توجه به گذشت زمان و از بين رفتن پاره اي از محدوديتها و حساسيتهاي امنيتي و اطلاعاتي بايد از روي عقلانيت محدوديت هاي كمي را اعمال كرد تا مسائل عمده اي را شامل شوند و در نتيجه جوابهاي بيشتر و تخصصي تري به پرسش ها بدهند.
طرح چنين سئوالاتي از طرف يك سازمان تخصصي كه در خود ماهيت دفاع از ارزشها را به عهده دارد محاسني به شرح زير دارد:
* سئوالات فراروي جامعه به روال درست خود هدايت و كاناليزه مي گردد و در نتيجه از تبعات منفي آن كه ممكن است عده اي از دست اندركاران و دوست داران انقلاب اسلامي دغدغه آنرا داشته باشند به مقدار قابل ملاحظه اي خواهد كاست.
از طرح سئوالات انحرافي كه در پاره اي موارد از طرف اشخاص مسئله دار و مغرض مطرح مي شود جلوگيري به عمل خواهد آمد.
نويسندگان مي توانند با در اختيار داشتن چنين دستوركاري افكار و در نهايت قلم خود را در نگارش در باره ي اين موضوعات هدايت كنند و منتظر موضوع نمي مانند. در ضمن نبايد آسيب هاي اين اقدام كه كاناليزه كردن جريان روان اطلاعات در سطح جامعه يكي از آن هاست را ناديده گرفت اما در اين حال هم نبايد فراموش كرد ما در برابر تهاجم فرهنگي لگام گسيخته اي قرار داريم كه جامعه به ويژه جوانان را هدف قرار داده و با توان فوق العاده رسانه اي خود به طور مرتب آنها را بمباران فكري مي كنند.
3. هدف گذاري صحيح
در ارزيابي آثار خود را درگير واژه ها و سياست گذاريهاي خلق الساعه نكنيم و زمينه را طوري فراهم كنيم كه به هر كار تحقيقي، پژوهشي كه به دفاع مقدس پرداخته باشد بهاداده شود، اعم از اين كه آنرا يك فرد يا يك سازمان انجام داده باشد؛ و نيز از آن تنها يك جلد يا هزاران جلد تهيه شده باشد و مهم ارزش و محتويات تحقيق و آثار خلق شده باشد نه حواشي؛ و توجه شود كه ممكنت امكانات مادي لازم براي كساني، براي نوشتن كتاب با حجم قطور و جلد زركوب فراهم نباشد.
4. تبيين بركات جنگ
بركات و نتايج مثبت دفاع مقدس، در ابعاد مختلف اجتماعي، فرهنگي، سياسي، نظامي و... فراوان، قابل بررسي، بي بديل و انكارناپذير هستند.
ممانعت از تهاجم فرهنگي، جلوگيري از نفوذ انديشه هاي بيگانه، اتحاد و يكپارچگي مردم، ايجاد اعتماد به نفس و تقويت خودباوري در ملت ايران و اسلام خواهان جهان، استحكام ريشه هاي انقلاب..... و در يك كلام واحد، بيمه انقلاب اسلامي از جمله نعمات الهي بودند كه در اثر جنگ در جامعه نهادينه شدند با اين وجود بايد به خوبي تبيين گردد كه پرداختن به جنگ و بها دادن به كارهاي فرهنگي، هنري سالها بعد از جنگ به معني امنيتي كردن جامعه و نهادينه كردن جنگ به عنوان ابزار آزادي خواهي و استقلال طلبي نيست.
5. آسيب تحريف
تاريخ يك واقعه از جمله جنگ به آن دليل نگاشته مي شود كه مخاطبين از كمّ و كيف آن رويداد همانطوري كه به وقوع پيوسته است بدون كم و كاست اطلاع پيدا كنند. حال اگر شما به هر دليل موجه يا غيرموجه، بخشي از واقعه را بيان كنيد و بخش ديگر را مجاز نباشيد يا ملاحظه كاري كنيد يا دست به خود سانسوري بزنيد و جوانب را رعايت كنيد و... آنوقت اقدام به تحريف آن رويداد كرده ايد.
استنباط من از فرهنگ حاكم بر تاريخ نگاري جنگ اين است كه، ما در بيشتر موضوعات، گرفتار نوعي افراط و تفريط هستيم، گاهي از باب افراط آنقدر موضوع را بزرگ، عمده و كش دار مي كنيم و به آن بها مي دهيم كه اصطلاحاً: «از آنطرف بام مي افتيم»
و از باب تفريط آنقدر كم گويي و ناديده انگاري به خرج مي دهيم كه بنا به گفته آقاي دروديان:
«موجوديت و صحت يك واقعه را به طور كامل زير سئوال مي بريم. هيچ گاه در نقطه تعادل نايستاده ايم، چون منطق وقوع حوادث را جستجو نكرده ايم تاريخ جنگ بايد بتواند به پرسش هاي موجود در جامعه جواب دهد گرنه كسي نه روز شمار جنگ را خواهد خواند نه گزارش عمليات را، نبايد تصور شود كه انتقادها و پرسش ها، ستون خيمه را فرو خواهد ريخت؛ بلكه حقيقت جنگ و خون هايي كه در راه آن ريخته شده، از اصالتي برخوردار است كه به تنهايي مي تواند از خودش دفاع كند.»
آسيب تحريف به آنچه گفته شد ختم نمي شود بلكه اگر ملاحظه كاري كنيم، كم كاري كنيم، خود را درگير بايدها و نبايدها كنيم، با واژه ها و كلمات بازي كنيم و در مجموع وقت كشي كنيم آنوقت ديگران دست به كار مي شوند و با دخالت در محتوا و تغيير، دست به تحريف به نفع خود مي زنند كه بسيار زيان بار است.
آقاي محسن رضايي از بابت مسئوليتهايي كه داشته است از جمله مطلع ترين افراد در بار مسائل جبهه و جنگ مي باشد ايشان در سخناني مي فرمايند:
«چند انحراف در كمين دفاع مقدس هست كه بايد به آنها توجه كرد، يكي از آنها تحريفات است، الان در سطح راويان، گويندگان و بعضاً نويسندگان دفاع مقدس يكسري تحريفاتي دارد شكل مي گيرد و بايد يك فكر جدي براي تحريف زدايي از دفاع مقدس نمود. حرف هايي در مورد روابط بين فرماندهان در دفاع مقدس گفته شده كه بسياري از اينها خلاف واقع است. در رابطه با شهيد همت حرف هايي من شنيده ام كه بسياري از آنها خلاف واقع بوده است كه مثلاً بين ايشان و بين يكي از دوستان ديگر اختلافاتي بوده است. بين برادرمان صياد شيرازي و بعضي ديگر از فرماندهان حرف و حديث هايي بوده است. نسبت به اينكه مقام معظم رهبري در دوران دفاع مقدس چيزهايي گفته اند. من در دو سال اخير تحريفات زيادي را مي شنوم كه اصلاً در دوران دفاع مقدس وجود خارجي نداشته، يا بعضاً گفته مي شود كه بسيجي ها، يك عده از آنها داوطلبانه مي آمدند و خودشان را روي سيم هاي خاردار مي انداختند و روي ميدان مين و ديگران پا را بر روي جسد آنها مي گذاشتند و عبور مي كردند. يك چنين چيزي دروغ است. بعضي ها براي اينكه اوج اشك مردم را بريزند، وقتي كه خيلي گرم مي شوند همانطور كه نسبت به حضرت اباعبدالله تحريفاتي ساختند، بعضاً نسبت به دفاع مقدس هم يك چنين تحريفاتي درست مي كنند، نمي خواهيم بگوييم كه يك موارد استثنايي هم نبوده، اما چنين چيزهايي وجود خارجي نداشته، تحريفات يكي از خطرات جدي و يكي از آسيب هاي جدي است كه تحقيق و پژوهش را تهديد مي كند و شما پژوهشگران بايد جلو كارها بايستيد و همين الان هم بايد جلو اين مسائل را گرفت.»
تحريف جنبه هاي ديگري از جمله ناقص گويي، كم گويي، نيمه و نصفه گويي، غلط آميز گويي، زياده گويي، مفرضانه گويي و... دارد كه همه و همه نه تنها زيان بار است بلكه به اصل تاريخ هم لطمه مي زند. تاريخ نگاري جنگ از ديدگاه واقع گرايانه و انتقادي و رعايت اصول حاكم بر نقد و بررسي به ما كمك مي كند، نقاط ضعف و قوت خود را باز يابيم و براي تهديدات جدي كه صداي طبل پياده نظام آن بگوش مي رسد آمادگي بيشتري داشته باشيم.

ايمن سازي فرهنگي جامعه
تثبيت ارزشهاي دفاع مقدس در جامعه و عمل به آنها مي تواند در ايمن سازي فرهنگي و سياسي بسيار مؤثر باشد و لذا تبيين ارزشهاي دفاع مقدس بايد شامل اين پيام باشد كه پيروزي رزمندگان به دليل پاكيزگي روح و جسم آنها از تمام پليديها كه امروزه بيشتر جوامع بشري را ملوث و آلوده كرده اند بوده است؛ پليديهايي همچون، مواد مخدر، انحرافات جنسي، اضمحلال بنياد خانواده. مادي گري، لامذهبي، جنايت و خودكشي، سرقت و... دهها معضل اجتماعي ديگر.
در سايه ي اين پيامهاست كه پيام رسانان عرصه هنر مي دانند بايد به چه بيانديشيد و يا چه خلق كنند و پيام گيران آمادگي پيدا مي كنند كه چه پيامي را بگيرند و از آن بهره مند شوند و تفاوت ميان علم و عقيده، تكنولوژي و فرهنگ، بي بند و باري و آزادگي، فساد و هنر، قهرماني و پهلواني، همبستگي و وابستگي را درك مي كنند و نسبت به كليه پيام هاي دريافتي شناخت و ارزيابي پيدا مي كنند.
نتيجه گيري:
اگر حمل بر منفي گرايي و سياه نمايي نشود با ملاحظه عنوانهايي توليد شده در دو سه سال اخير مي توان به اين نتيجه رسيد كه بعضي سازمانها و نويسندگان تصميم گرفته اند به هر قيمتي و تحت هر شرايطي كتاب توليد كنند و آمار ارائه نمايند. من فكر مي كنم اين روزها مرز بين توليدات فرهنگي با توليدات صنعتي مخدوش شده است. كساني توليدات فرهنگي را با توليدات صنعتي اشتباه
گرفته اند.
ويژگي توليدات فرهنگي در كيفيت، مرغوبيت، جذابيت و ارزشمندي آن است در حالي كه ويژگي توليدات صنعتي مي تواند كميت با هدف قيمت تمام شده كمتري باشد. هيچ كس با هر درجه از علم و دانايي انتظار ندارد كتابي را توليد كنيم كه بي محتوا باشد، دروغ باشد، تحريف باشد، خرافه گويي باشد، دوباره نويسي باشد، اما ارزان باشد. بي شك اگر كتاب ويژگي ارزشي نداشته باشد خواننده نخواهد داشت.
در حالي كه انتظار پائين بودن كيفيت كالاهايي (مانند منسوجات و...) با قيمت ارزان امروزه حتي به وسيله دولت ها مورد ملاحظه قرار گرفته است و چنين كالاهايي خريدار خود را همچنان دارد.
در پايان اين مقاله تهيه ي يك فهرست از موضوعات مهم دفاع مقدس كه كمتر مورد توجه قرار گرفته اند پيشنهاد مي شود. اگر چنين ليستي تهيه شود آثار منفي كاناليزه كردن افكار را فراهم مي كند. به هرحال اين موضوعي است كه خود نياز به يك خرد جمعي دارد كه اگر مصلحت باشد در خلق آثار و هدايت به طرف موضوعات مهم موردنظر بي نتيجه نخواهد بود.
و در فراز آخر:
ما يكي از طولاني ترين نبردهاي معاصر را به سرانجام رسانده ايم كه برحسب معمول فراز و نشيب هايي را دربر داشته است. ما براي عبرت آموزي و بهره بردن از تجربيات اين جنگ بايد بنويسيم و يا زمينه نوشتن را فراهم كنيم و در نوشته هاي خود تنها حقيقت گويي و جريان آزاد اطلاعات را رعايت كنيم. ما نبايد به دنبال اسنادي باشيم كه ديگران را مقصر نشان دهيم تا خود را تبرئه نمائيم، ما نبايد با كوچك كردن ديگران به فكر بزرگ جلوه دادن خود باشيم.
ما تنها بايد تاريخ را با توجه به آنچه بوده است بنويسيم و هر صاحب قلمي، هر سازمان يا بنيادي بايد تلاش و امكانات خود را صرف، اطلاع رساني درست بنمايد تا نسل هاي آينده با مطالعه آن خود را با هويت بدانند و لازم نيست حتماً به آنچه ما كرده ايم افتخار كنند بلكه بايد بدانند ما چه كرده ايم و قضاوت كنند.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده