نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - نویدشاهدمازندران
پدر شهید «سیف الله سبک رو» می‌گوید: آخرین باری که می‌خواست برود به او گفتم: پسرم! می‌خواهم امروز کاری کنم که محلی‌ها بگویند اسلام بالاتر از پسر است.
کد خبر: ۵۷۴۵۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۴

شهید «خسرو نظری» در وصیت نامه خود می‌گوید: «برادرن و خواهرانم! بعد از من راهم را که راه بهشتی هاست را ادامه دهید.»
کد خبر: ۵۷۴۵۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۴

خواهرشهید «حسین آسال» می‌گوید: هوای رفتن به جبهه به سرش زد به او گفتم تازه آمدی پس صبر کن پدر و مادر از مکه بیایند بعد برو. با خنده جواب داد: اگر تو آن جا باشی و آن صحنه‌ها را ببینی به من نمی‌گویی که نرو.
کد خبر: ۵۷۴۵۹۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۴

شهید «حسین آسال» در وصیت نامه خود می‌گوید: «نماز جمعه و جماعات را هرچه باشکوه‌تر برگزار کنید و در انجام واجبات و ترک محرمات بکوشید.»
کد خبر: ۵۷۴۵۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۴

همسر شهید مدافع حرم «علیرضا بریری»
همسر شهید مدافع حرم «علیرضا بریری» می‌گوید: همسرم به حدی برای شهادت بی‌تابی می‌کرد که خودم به این نتیجه رسیدم اگر قرار است روزی بین من و ایشان جدایی شود، این جدایی همراه با شهادت باشد.
کد خبر: ۵۷۴۵۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۳

چهاردهمین یادواره شهدای سلیاکتی ۴ شهریور ۱۴۰۳، در شهرستان نور برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۷۴۵۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۳

مادر شهید «سیدعباس صداقت» می‌گوید: بهم گفت مادر نگو که من نروم. آن دو تا نیز نروند پس چه کسی برود؟ اگر من نروم ناموس ما به دست نامحرم می‌افتد بگذار من بروم. با رضایت من خوشحال شد و گفت: من می‌روم. من را کادو پیچیده می‌آورند. عمودی می‌روم و افقی مرا می‌آورند.
کد خبر: ۵۷۴۵۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۳

شهید «محمدعلی فلاح غارنسرایی» در وصیت نامه خود می‌گوید: «ای مادر عزیزم! ... امیدوارم که همچون ام لیلا، مادر علی اکبر خود را آماده سازی و فردای قیامت پیش فاطمه زهرا (س) روسفید باشی و امیدوارم که برای من گریه نکنید، چون دشمنان اسلام از گریه‌ی شما خوشحال می‌شوند.»
کد خبر: ۵۷۴۵۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۳

شهید «علی خوشبین» در وصیت نامه خود می‌گوید: «از خداوند خیلی تشکر میکنم این شهادت را نصیبم نموده است مردم حزب الله این را بدانید که هیچ در زندگی جزء شهادت آرزویم نبود و هیچ چیز گلوی تشنه مرا نمی‌تواند سیراب کند جزء شهادت.»
کد خبر: ۵۷۴۴۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۳۱

در پیاده روی اربعین زائران امام حسین (ع) با شهدا همراه شدند.
کد خبر: ۵۷۴۳۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۳۰

دوست و همرزم شهید «سبزعلی غلامی نجار کلایی» می‌گوید: ایمان و اعتقادی بسیار ستودنی و قوی داشت. همیشه نمازش را سر وقت می‌خواند برای برپایی نماز بسم الله می‌گفت.
کد خبر: ۵۷۴۳۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۳۰

«حاج سید علی‌اکبر پوراکبر رضوی» پدر صبور شهیدان والامقام «سیدحسین و سیدجواد پوراکبر رضوی» به فرزندان شهیدش پیوست.
کد خبر: ۵۷۴۲۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۹

یادواره سرداران محمود آباد ۳۰ مرداد ۱۴۰۳، در کربلا برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۷۴۲۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۹

خواهر شهید «نقی رستم زاده ورزی» می‌گوید: برادرم نقی هر موقع از جبهه بر می‌گشت می‌گفت: «خواهر لباس هایم را می‌شویی؟» وقتی سر کیف شهید می‌رفتم بوی خاک، بوی شلمچه، بوی خون شهیدان جبهه را می‌داد.
کد خبر: ۵۷۴۰۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۴

گفتگوی تصویری با آزاده جانباز «علی مردان عسگری»
آزاده جانباز «علی مردان عسگری» می‌گوید: رفتم تیربار بلند کنم دیدم انگشتم سه تاست و یک انگشت دیگرم به تیربار چسبیده بود، دوباره تیربارو گرفتم و شروع به تیراندازی کردم.
کد خبر: ۵۷۴۰۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۴

گفتگوی تصویری با آزاده جانباز «اسدالله جلیلی»
آزاده جانباز «اسدالله جلیلی» می‌گوید: بعد از به هوش آمدن دیدم به تخت بیمارستان عراق بسته شده ام و به من گفتند: بگویم ایران پشتیبان اسرائیل است.
کد خبر: ۵۷۴۰۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۴

تلخ‌ترین خاطره آزاده «مجید بابایی»
مجید بابابی، آزاده قایمشهری در بیان خاطرات خود به مناسبت روز گرامیداشت بازگشت آزادگان به میهن اسلامی، گفت: خاطره تلخی که هیچ وقت از ذهن من خارج نمی‌شود، شهادت ۷۰ نفر از رزمندگان با لب تشنه در اردوگاه العماره عراق است.
کد خبر: ۵۷۳۹۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۳

«ربابه طاهر قلی» مادر شهید «مجتبی شهابی» به فرزند شهیدش پیوست.
کد خبر: ۵۷۳۹۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۳

«جعفری» با بیان اینکه در راستای دومین کنگره شهدای مازندران ۱۰ جلد کتاب با محوریت زندگینامه شهدای سلامت و دفاع مقدس را آماده کردیم، گفت: همچنین تدوین کتاب طبیبان قدسی شامل ۵۹ زندگینامه و وصیت‌نامه شهید علوم پزشکی نیز آماده شده است.
کد خبر: ۵۷۳۹۳۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۳

گفتگوی تصویری با همسر شهید آزاده جانباز «اسفندیار کجوری»
همسر شهید «اسفندیار کجوری» می‌گوید: بعد از آزادی ناخن‌های پایش کنده شده بود و زمانی که می‌خواست به سرکار برود نمی‌توانست کفش بپوشد دو بار زیر شکنجه‌ها سکته کرده بود و دنده هایش شکسته بود به او می‌گفتم سرکار نرو، ولی در جوابم می‌گفت: من ۸ سال اسیر بودم سرکار نرفتم و پول دولت را می‌گرفتم الان که هستم می‌خواهم کاری کنم که آن پول حلال باشد.
کد خبر: ۵۷۳۸۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۲