نوید شاهد-« قبل از عملیات کربلای چهار، او را در بهشت آباد اهواز دیدم که در محل ورودی ایستاده بود و به مزار منور شهدا می نگریست و می گریست ،چند دقیقه ای در کنارش بودم که ناگهان گفت:«ببین دوستان و همرزمان ما به شهادت رسیدند و ما ماندیم.» صدایش گرفته بود و اشکهایش جاری، مصلحت ندیدم بیشتر بمانم و مزاحم حال خوش او باشم ،خداحافظی کردم و از او جدا شدم....» در ادامه خاطره ای از «صیهود حزبازاده» همرزم شهید «علی گازرپور» را بخوانید.