کاپیتان خلبان دکتر مریم نقدی در گفت‌وگو با نوید شاهد البرز؛

من نسخه‌ زنده آرزوهای پدرم هستم

کاپیتان خلبان دکتر مریم نقدی فرزند شهید خلبان صمد نقدی در گفت‌گو با خبرنگار نوید شاهد البرز می‌گوید: «هر نسخه دارو که می‌سازم، هر باری که پرواز می‌کنم و هر کلمه‌ای که می‌نویسم، ادامه همان رویایی است که پدرم شهید برایم ترسیم کرد. امروز من نسخه زنده آرزوهای او هستم.»

به گزارش نوید شاهد البرز؛ در آسمان عزت، ستاره‌ای می‌درخشد که نورش از شعور میهن‌دوستی و عزمی پولادین می‌تابد. اینجا از بانویی می‌گوییم که بال‌هایش را نه از جنس فلز، که از اراده آهنین ساخته است. کاپیتان خلبان دکتر مریم نقدی، چهره‌ای استثنایی از نسل آسمان‌ها و زمین، که در سه جبهه علم، ادب و پرواز به مقامات والا دست یافته است. دختر شهید صمد نقدی، از آن روایت‌های نابی است که در هر سطر زندگی‌اش، درس غیرت و دانایی نوشته شده است. داروسازی که قلم را به جای سرنگ برگزید، خلبانی که کلمات را به جای جنگنده‌ها به پرواز درآورد، و نویسنده‌ای که سیصد کتاب را، چون سیصد نشان افتخار بر سینه فرهنگ این مرز و بوم آویخته است. امروز پای صحبت زنی نشسته‌ایم که مرز‌های ممکن را درنوردیده و ثابت کرده است که محدودیت‌ها فقط در ذهن ما جای دارند. این مصاحبه، روایتی است از زندگی زنی که هر روزش حماسه‌ای است برای ساختن فردایی روشن‌تر. با ما همراه باشید تا از زبان این بانوی خستگی‌ناپذیر، بخوانید که چگونه می‌توان همزمان در آسمان‌ها پرواز کرد، در آزمایشگاه‌ها تحقیق نمود و بر پهنه کاغذ‌ها جاودانه شد.

مصاحبه

                                           آغاز پرواز از ساوه تا آسمان ابدیت

پدرم در تاریخ ۲۰ تیر ۱۳۳۳ در شهرستان ساوه از استان مرکزی، در خانواده‌ای اصیل و متدین به دنیا آمدند. او مسیر زندگی‌اش را با عشق به وطن و آسمان آغاز کرد و پس از سال‌ها خدمت در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، سرانجام در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۶۷، در جریان یک رزمایش نظامی در منطقه خلخال به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. آرامگاه ایشان در قطعه ۴۰ گلزار شهدای بهشت زهرا (س)، قرار دارد

آینه‌ای از یک خلبان شهید

پدرم انسانی منظم، باوقار، صبور و مسئولیت‌پذیر بود. زندگی شخصی‌اش نیز آینه‌ای از تعهد نظامی‌اش بود. حتی در ساده‌ترین کار‌های روزمره، نظم، دقت و احترام موج می‌زد. مادرم همیشه از مهربانی و درعین‌حال قاطعیت او در تربیت فرزندان سخن می‌گوید.

شجاعتی که هواپیما را از مرگ نجات داده

 در دوره دفاع مقدس من کودکی خردسال بودم، اما خاطرات زیادی از زبان همرزمانش از شجاعت‌های پدرم در دفاع مقدس شنیده‌ام.

یکی از خلبانان هم‌دوره پدرم تعریف می‌کرد که پدرت از شجاع‌ترین خلبانان نیروی هوایی بود،

در یکی از پرواز‌های عملیاتی، هواپیمایش دچار نقص فنی جدی می‌شود، اما پدرم با مهارت و آرامش مثال‌زدنی، توانستند آن را سالم به پایگاه بازگردانند؛ در حالی که جان بسیاری از نیرو‌ها به این تصمیم وابسته بود. این از شجاعت و مهارتش حکایت دارد.

 مسیر زندگی؛ امتداد آرمان‌های پدر

بدون شک، پدرم مسیر زندگی مرا ترسیم کرد. او عاشق دانش بود و بار‌ها می‌گفت: «آسمان جای کسانی‌ست که قلبشان به نور آگاهی روشن است.» من خلبانی هواپیمای فوق سبک را انتخاب کردم تا یاد او را در آسمان زنده نگه دارم وداروسازی را برای کمک به جان انسان‌ها و نویسندگی را برای ترویج اندیشه‌های روشن او انتخاب کردم؛ گویی هر سه مسیر، امتداد آرمان‌های پدرم هستند.

کتاب زنده‌ای به نام سبک زندگی

پدرم بیشتر در خدمت نظامی و رزمی بودند، اما همیشه کتاب‌خوان، وعلاقه‌مند به مباحث دینی و فرهنگی و حامی علم‌آموزی فرزندان بود. اگرچه اثر مکتوبی از ایشان به یادگار نمانده، اما سبک زندگی‌اش برای ما کتابی زنده و همیشه الهام‌بخش است.

مدال‌هایی که روایتگر وطن‌پرستی است

چند مدال افتخار، گواهینامه‌های نظامی، و پرچم افتخار خدمت از ایشان برای ما به یادگار مانده. این مدارک برای نسل جوان، نمادی از تعهد، وطن‌دوستی و ایمان به مسیر حق است. پدرم با وجود تحصیلات در یکی از معتبرترین دانشگاه‌های آمریکا به ایران برگشت و جانش را در راه وطن تقدیم کرد.

آرزوی آموزشی که در خانواده ادامه یافت

پدرم همیشه آرزو داشت بتواند در تربیت نسل آینده، نقشی مؤثر داشته باشد. او عاشق آموزش بود و دوست داشت مدرس شود. ما در خانواده تلاش کرده‌ایم این مسیر را با برگزاری نشست‌های فرهنگی برای علاقمندان ادامه دهیم. به‌جز اسناد نظامی و دست‌خط‌های شخصی، متأسفانه اثر مستقلی از ایشان منتشر نشده است. اما ما در حال جمع‌آوری خاطرات هم‌رزمان و خانواده برای تدوین مجموعه‌ای مستند از زندگی و شخصیت ایشان هستیم.

یادبودی به وسعت آسمان

هر سال با حضور خانواده و دوستان، مراسم یادبود ساده، اما بسیار معنوی برگزار می‌کنیم. در حال بررسی هستیم که مؤسسه‌ای فرهنگی به نام ایشان تأسیس شود.

«پدرم، خلبان‌صمد نقدی، مردی بود که آسمان را با ایمان به خدا و خاک را با عشق به وطن به هم پیوند داد.»

بله، هر ساله در هفته دفاع مقدس، مراسمی در گلزار شهدا و با حضور خانواده، دوستان و برخی همرزمان برگزار می‌شود که به یاد و آرمان‌های ایشان اختصاص دارد.

                                     خلبانی که با جان جوانان پرواز می‌کرد
پدرم بسیار شجاع و جسور بودتا حدی که همیشه داوطلب سخت‌ترین عملیات‌های جنگی می‌شد و همچنین بسیار به تقویت روحیه و انگیزه‌ی نسل جوان اهمیت می‌داد و نظرات نسل جوان را باگوش جان می‌شنوید و همیشه سعی می‌کرد برای نسل جوان الگوی عملی باورهایش باشد.

من، سه‌گانه مقدس پدرم را زندگی می‌کنم

نوشتن؛ زیستن دوباره آرمان‌ها

نوشتن برای من نوعی زیستن دوباره است. در کتاب‌هایم می‌کوشم صدای بی‌صدای آرمان‌ها، عشق به کشور، وهویت زن ایرانی، باشم و عمق فرهنگ ایرانی را منعکس کنم. موضوعات کتابهایم بسیار متنوع‌اند: از شعر سپید و غزل گرفته تا آثار علمی، انگیزشی و رمان.

مصاحبه

زنی که سقف آسمان را شکست

بدیهی‌ست که زن‌بودن در برخی فضا‌ها همچنان چالش‌آفرین است، اما من آموختم باید با دانش، انضباط و ایمان، سقف‌ها را شکافت. خلبانی هواپیمای فوق سبک برایم نه تنها تجربه پرواز، بلکه تجربه غلبه بر محدودیت‌ها بود.

 

داروسازی، خلبانی، نویسندگی؛ سه‌گانه یک رسالت

داروسازی ریشه در رویا‌های دوران کودکیم دارد، خلبانی یادگاریست، یاداور لحظه‌های شجاعانه‌ی زندگی پدرم و بانویسندگی می‌توانم جانم را به کلمه تبدیل کنم و صدای نسل‌ها باشم. در حال گرد آوری خاطرات شخصی، روایت‌های مادر و همرزمان، و اسناد موجود هستم تا ان‌شاءالله کتابی در شأن ایشان منتشر کنم.


الگویی که هم مهربان بود و هم شجاع

پدرم بزرگترین الگوی اخلاقی من بود، مهربان و متواضع درعین حال قدرتمند و شجاع، پر کار و خستگی ناپذیر در عین حال صبور.

من، سه‌گانه مقدس پدرم را زندگی می‌کنم

پیام به زنان: محدودیت فقط یک توهم است

باور داشته باشید که زن بودن محدودیت نیست، بلکه ظرفیتی بی‌نهایت برای ساختن، الهام بخشیدن و رهبری‌کردن است. از رؤیاهایتان نترسید و خودتان را جدی بگیرید. من در دوره مدرسه سه سال سابقه جهشی داشتم ودر ۱۵ سالگی وارد دانشکده داروسازی دانشگاه تهران شدم، در دوره دانشجویی ازدواج کردم و مادر شدم، خیلی‌ها فکر می‌کردند به خاطر سختی‌های هم زمانی تحصیل و وظایف مادری و همسری تحصیل در دانشگاه را رها کنم، اما گذر از این دوره سخت، از من زنی قوی‌تر ساخت، وبعد از دریافت دکترای داروسازی تصمیم گرفتم، تک تک رویا‌ها و ارمانهایم را به جامع عمل در بیاورم، و تبدیل به زنی خستگی ناپذیر شوم. زنی که بتواند نقش مادری همسری و فرزندی را به درستی ایفا کند، بی انکه از آرزوهایش پا پس بکشد. من درواقع نسخه‌ای از پدر هستم، مثل اوهمیشه در حال یادگیری مهارتی جدیدم و مثل پدر ورزش و مطالعه را جزی مهمی از زندگیم می‌دانم.

معنای علم در پرتو معنویت

بی‌تردید. همان‌گونه که پدرم با ایمان پرواز می‌کرد، من نیز سعی می‌کنم علم را در پرتو معنویت معنا ببخشم. باور دارم که پرواز واقعی، پروازی‌ست که عقل و دل را همزمان درگیر می‌کند؛ و باور دارم، افتخار خدمت به عنوان یک دکتر داروساز و خلبانی ulcpl و افتخار نوشتن بیش از سیصد عنوان کتاب شعر و نثر وهمچنین کسب دکترای افتخاری ادبیات ازدانشگاه آمریکاو کسب تقدیرنامه از سازمان بین المللی IFo برای کتاب‌ها و آثارم وهر دستاورد دیگری که داشته‌ام قطعا از لطف و کرم خداوند منان بوده و هست.

و درپایان باید بگویم شهیدان هرگز نمی‌میرند و من حضور معنوی روح پدرم را در تک تک لحظه‌های زندگیم حس می‌کنم و می‌دانم که او زنده است.
گرچه از جنس نور

مصاحبه از نجمه اباذری

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده