از سنگرهای جبهه تا سنگر خدمت؛ روایت جانباز دفاع مقدس از شهادت رئیس‌جمهور مردمی

در روزهایی که داغ فراق مردی از تبار صداقت، دل‌ها را شعله‌ور کرده، مرور خاطرات ایثارگران، روشنی‌بخش راه فرداست. اسکندر شهوری، جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس، از عمق جان سخن می‌گوید؛ از مردانی که با لباس خدمت، به زیباترین شکل ممکن، دعوت حق را لبیک گفتند.

به گزارش نوید شاهد گیلان، در میان کوهستان‌های همیشه‌سبز تالش، مردی زندگی می‌کند که هنوز بوی خاک شلمچه، فکه و طلاییه را با خود دارد. اسکندر شهوری، جانباز ۷۰ درصد جنگ تحمیلی، سال‌ها پیش در صفوف بسیجیان بی‌ادعا به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شتافت. جوانی‌اش را نه در پشت میز و سایه آرامش، بلکه در خط مقدم و آتش دشمن سپری کرد؛ زخمی شد، اما خم نشد. امروز با قامت استوار، اما پیکری زخمی، هنوز مدافع آرمان‌هایی‌ست که برایش جنگیده است.

از سنگرهای جبهه تا سنگر خدمت؛ روایت جانباز دفاع مقدس از شهادت رئیس‌جمهور مردمی

او اکنون یکی از چهره‌های شناخته‌شده ایثار در شهرستان تالش است؛ مردی که با خاطرات جبهه زیست می‌کند، و با دل‌نگرانی برای ارزش‌ها، روزگار می‌گذراند. در روز‌هایی که خبر شهادت رئیس‌جمهور مردمی، آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، دل ملت ایران را به درد آورد، شهوری نیز نتوانست بغض سال‌های جنگ را پنهان کند.

در گفت‌وگویی صمیمانه، با اشکی در چشمان و لرزشی در صدا، می‌گوید: «وقتی شنیدم که آقای رئیسی شهید شده، انگار دوباره در منطقه عملیاتی بودم. همان فضای دلتنگی، همان حال‌وهوای وداع با رفقای شهید. مردی از تبار نور رفته بود؛ نه در میدان جنگ، بلکه در خط مقدم خدمت.»

او، مفهوم «شهید خدمت» را چنین تعریف می‌کند: «شهید خدمت یعنی کسی که نه با اسلحه، بلکه با اخلاصش، با دغدغه‌اش برای مردم، با بی‌قراری‌اش برای ساختن، جان می‌دهد. این شهادت‌ها، ادامه همان مسیر شهیدان جنگ است؛ مسیری که خالصانه برای خدا شروع شده و در راه خلق خدا ادامه یافته است.»

اسکندر شهوری، آیت‌الله رئیسی را «مرد میدان» می‌نامد: «رئیس‌جمهوری که شب و روز نمی‌شناخت. بین مردم بود، بدون تکلف، بدون محافظه‌کاری. سفر به آذربایجان شرقی، آن هم برای افتتاح سد در منطقه‌ای صعب‌العبور، نشانه‌ای از باورش به عدالت و خدمت بود. بالگردشان سقوط کرد، اما یادشان تا همیشه در دل‌ها زنده خواهد ماند.»

او همچنین از همراهان شهید رئیس‌جمهور نیز با احترام یاد می‌کند: «شهید محرابی، شهید عبدی، خلبان‌ها و محافظانش، همه با نیتی مشترک در آن بالگرد بودند: خدمت. این یعنی جهاد در لباس مسئولیت. اینها شهدای امروز ما هستند.»

این جانباز سرافراز، از نسل جدید می‌خواهد که این الگو‌ها را بشناسد: «باید بچه‌هامون بفهمن که هنوز هم می‌شه پاک زندگی کرد، صادقانه خدمت کرد، و با افتخار رفت. رسانه‌ها وظیفه دارند این چهره‌های نورانی رو به نسل آینده نشون بدن. اینها قهرمان واقعی‌اند، نه آنچه شبکه‌های بیگانه القا می‌کنن.»

شهوری، رئیسی را در ردیف فرماندهان جبهه‌های جنگ می‌داند: «اخلاصش مثل شهید باکری بود، سادگی‌اش مثل شهید همت. بدون تکلف، همیشه با وضو، عاشق ولایت و مردم. شهادتش، ادامه همان فرهنگ ناب جهاد بود.»

او در پایان با چشمانی نمناک، پیامی برای خانواده‌های شهدای خدمت دارد: «شما هم‌سنگر مایید. هم‌درد ما در سال‌های جنگ. صبر شما، نشونه ایمان شماست. به وجودتان افتخار می‌کنیم.»

و در آخر، با صدای گرفته، اما استوار، جمله‌ای کوتاه و عمیق به زبان می‌آورد که گویی سخن دل تمام وفاداران این سرزمین است: «خوشا به سعادتت، سید ابراهیم... که راه خدمت را با خونت امضا کردی. راهت جاودان، یادت ماندگار...»

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده