رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان راور از مادر شهید والامقام "عباس نیکخواه" از شهدای دوران مقدس عیادت کرد.
کد خبر: ۴۸۱۹۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
نوید شاهد خراسان شمالی – به مناسبت فرارسیدن سالروز تولد شهید ارتشی "عباس فصیحی" زندگینامه این شهید منتشر شد.
کد خبر: ۴۸۱۸۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
نوید شاهد - شهید "علی زهره وندی" روستازادهای از شهرستان خنداب بود. در دوران جنگ تحمیلی به عنوان سرباز وظیفه راهی دفاع از مرزهای میهن شد. نوید شاهد استان مرکزی به مناسبت شهادت این جوان دلیر، زندگینامه ایشان را منتشر نمود.
کد خبر: ۴۸۱۸۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
نوید شاهد - همرزم شهید "عباس سعدالله" میگوید: «وسایل اضافه پایگاه را برمیداشت و میبرد توی روستایی که پایگاه نزدیکش بود. بیسکویت، آرد و برنجی را که بعضی وقتها اضافه داشتیم به آنها میداد. اگرچه ضد انقلاب علیه نیروهایی که برای خدمت به کردستان رفته بودند خیلی تبلیغ کرده بود، ولی با احسانی که عباس به آنها میکرد خیلی از حقایق برای آنها روشن شدهبود. خیلی وقتها ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، مروری بر زندگی این شهید گرانقدر داشته است که تقدیم حضور علاقمندان میشود.
کد خبر: ۴۸۱۷۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
نوید شاهد _ شهید "عباس کاهه" در فرازی از وصیت نامه اش از خانواده اش خواسته است او را با دستانی باز به خاک بسپارند تا منافقان نگویند ما برای پول به جبهه رفته ایم.
کد خبر: ۴۸۱۶۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
نوید شاهد - "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 37 خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر میگوید: «نمیدانم دیدن آن دلاوران عاشق پیشه، چه بلایی بر سر دلم آورد که در یک لحظه تمام وجودم پر از عشق شد و با پشت پا زدن به نصیحت و اندرزهای عقل عافیت اندیش، تصمیم به ماندن گرفته و برای برداشتن سلاح و تجهیزاتم به سمت دوستان زنجانی برگشتم.»
کد خبر: ۴۸۱۴۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
"عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 36 خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می گوید: «سحرگاه خوش نسیم جنوب بود و دیدن چهره معصوم و دوست داشتنی سردار باکری آن هم در آنجا و آن لحظات خستگی و ناتوانی، چنان تحفه ارزشمند و روحیه بخشی بود که رزمندگان با شنیدن خبر، آن چنان سرشوق آمدند که بلافاصله گروه گروه در جلوی سنگر فرماندهی اجتماع کرده و با شور و هیجان فراوان چشم انتظار دیدن چهره زیبای فرمانده دل ها ، سردار مهدی باکری شدند .»
کد خبر: ۴۸۱۴۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
نوید شاهد - "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 35 خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر میگوید: «صدای دستورات فرماندهان ارتشی و حرکت و جابجایی نیروها، سکوت و آرامش کانال را برهم زده و بچه ها یک به یک بیدار و با تحویل سنگر به مدافعان جدید به سمت جاده خاکی حرکت کردند.»
کد خبر: ۴۸۱۴۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
نوید شاهد - "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 34 خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می گوید: «گیج و منگ گفتم : چیه احد جان ؟ حتماً بازم خبر ماندن مان در خط را آوردی ! برادر اسکندری خنده دلربایی کرده و گفت : خیر عباس جان ! این بار خبر تحویل خط را آوردم، بلند شو و زودتر آماده شو که گردان های جایگزین در راه هستند، با شنیدن خبر آن چنان خوشحال شدم که انگار واقعاً از قفس آزاد شده و یک بار سنگین از دوشم برداشته شد.»
کد خبر: ۴۸۱۳۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۸
نوید شاهد - "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 33 خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر میگوید: «مات و مبهوت میدان نبرد بودم و داشتم به حوادث چند روز گذشته فکر میکردم که یکدفعه متوجه رزمنده مجروحی در وسط میدان شدم که با بلندکردن دست، استمداد کمک میکرد. از آن فاصله دور، تشخیص دادن دوست و دشمن بودنش اصلا امکانپذیر نبود.»
کد خبر: ۴۸۱۳۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۷
نوید شاهد - "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 31 خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می گوید: «در یکی از این جابجایی ها یکدفعه متوجه یک نفری شدم که چند صد متر پایین تر داخل سنگری نشسته و به طرز عجیب و مشکوکی تماشایم می کرد، به قدری گرد و خاک و خاکستر و دود باروت فضای کانال را فرا گرفته بود که چند متری هم با زور دیده می شد و برای همین هم اصلا قادر به شناسایی فرد مذکور نبودم، اما رفتارش خیلی عجیب بود.»
کد خبر: ۴۸۱۳۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۶
نوید شاهد -«مگر همسر و فرزندان من با بقیه فرق میکنند! خوب با اتوبوس بروند چه کسی واجب کرده که حتما باید با ماشین سواری بروند؟ ...» ادامه این خاطره را از زبان همرزم سرلشکر خلبان شهید "عباس بابایی" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۸۱۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۳
نوید شاهد_ کتاب سوره های سرخ زندگینامه تعاونگر شهید "سید عباس الجی" است.
کد خبر: ۴۸۱۱۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۱
گفتگویی با پدر شهید ورزشکار "عباس رضایی"؛
نوید شاهد- پدر شهید "عباس رضایی" میگوید: «عباس به همراه گروه شناسایی در 28 رمضان روز پنجم خرداد1366برای شناسایی از منطقه عازم منطقه قصر شیرین میشود. در آنجا مجاهدین به همراه بعثیون عراقی از قبل در کمین نشسته و آنان را محاصره میکنند که از شهید میخواهند تسلیم شود اما عباس به آنان جواب میدهد تا آخرین گلوله خود را در قلب شما خود فروختگان ننشانم تسلیم نخواهم شد.»
کد خبر: ۴۸۱۱۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۱
حاج محمدعلی دشتی پدر شهید "غلام عباس دشتی"دعوت حق را لبیک گفت.
کد خبر: ۴۸۰۹۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۸
نوید شاهد- نیم نگاهی به آب دارم و/ نیم دیگر به مهتاب/ آه، آه/ دلم روشن است می آید
کد خبر: ۴۸۰۹۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۰
نوید شاهد - "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 30خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می گوید: «گرد و خاک فراوان موجب ایجاد هاله ای تیره و تار در داخل سنگرها شده و همین امر هم خوشبختانه موجب عدم ديد کافی تانکها و نیروهای عراقی شده بود، بهترین زمان برای شکار تانکهای پیشرو بود، همه رزمندگان یکدفعه با فريادهای بلند الله اکبر و ياحسين (ع ) بپاخاسته و از لبه خاکریز شروع به تيراندازی و شلیک موشک سمت تانکها کردیم.»
کد خبر: ۴۸۰۸۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۵
شهید "مصطفی جوادی" در مناجات خود با خداوند می نویسد:خدایا، به جبهه آمدهام تا جان خود را بفروشم. امیدوارم خریدار جان من، تو باشی.
کد خبر: ۴۸۰۸۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۷
نوید شاهد زنجان - "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 29خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می گوید: «همرزم اصفهانی آب کمپوت را تا آخرين قطره سر کشيد و با صمیمیت خاصی روبوسی کرد و با خداحافظی راهی سمت پل بتونی شد و طولی هم نکشید که صدای سوت خمپارهای آمد و زمین و زمان تیره و تار شد و بارانی از ترکش و گوشت و خون، داخل سنگر ریخت و بوی گوشت سوخته فضای کانال را برداشت.»
کد خبر: ۴۸۰۸۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۴
نوید شاهد - "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 28خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می گوید: « زمانی که تانک دشمن را رزمندگان به موقع زدند شالوده قشون از هم پاشیده و تانکها و نیروهای پیاده و کماندوی عراقی گروه گروه شروع به فرار از ميدان نبرد کردند و باردیگر عنایات رب کریم به امداد سالکان کوی پیرجماران آمد و با اتفاقی بسیار کوچک لشگری با آن هیبت و عظمت را مجبور به عقب نشینی کرد.»
کد خبر: ۴۸۰۸۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۲