نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره شهید
برادر شهید " علی خانزادی" می گوید: وقتی من و علی با هم در حال آماده باش برای اعزام به جبهه بودیم پدرم که خود نیز بسیجی بود به ما پیوست اما از اینکه ما هر سه به عملیات اعزام شویم نگران بود و اصرار داشت دو نفر از ما به خانه برگردد. علی با آن عظمت روح که خطر استکبار را حس کرده بود با بر خوردی لطیف و زیبا اما استوار و ثابت قدم گفت :پدرجان ای کاش ده پسر داشتید تا همه شان خالصانه در جنگ علیه دشمنان اسلام شرکت کنند. او به واقع یک بسیجی مخلص بود.
کد خبر: ۴۶۹۶۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۷

محمدرضا فیض اللهی همرزم شهید"یادگار امیدی"می گوید:ای کاش شجاعت و دلاوری حاج یادگار را از زبان دشمنانش که با او روبه رو می شدند و یا از زبان همرزمان شهیدش شنید. خاطراتی که که من از او به یاد دارم مربوط به سال های جنگ است.وقتی غروب ها با گروه عملیات به سمت کمین های عراق حرکت می کردند و از دیدگان همه ما محو می شدند و بعد قبل از اذان صبح به قرارگاه بر می گشتند و حرکات و صحبت های عراقی ها را بازگو می کردند و همه گروه با هم می خندیدند، هرگز فراموشم نخواهد شد.رهایی خاطره جالب از رها بودن بودن شهید"یادگار امیدی" از قید و بند دنیاست که برای علاقمندان در سایت نوید شاهد ایلام منتشر شد.
کد خبر: ۴۶۹۴۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۵

خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(24)
همسر شهید "محمدرضا فتحی" می گوید: با گذشت زمان بيش از پيش متحول مى ‏شد، به ويژه بعد از جنگ تغييرات زيادى كرده بود. به نحوى كه وقتى به خانه مى ‏آمد، چهره ‏اى متبسم داشت، همواره به ياد جنگ بود و بيشتر اوقاتش را در جبهه سپرى مى ‏كرد.
کد خبر: ۴۶۹۰۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۴

خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(19)
زمانى كه پيشنهاد ساختن راه روستای ینگجه مطرح شد گروهى به دليل مسائل مالى با آن مخالفت كردند. اما شهید "رضا زلفخانی" اولين قدم را برداشت و حلقه ازدواج خود را براى شروع كار تقديم كرد.
کد خبر: ۴۶۸۳۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۳

از شهید «محمد رضایی» مناجات نامه کوتاهی به یادگار مانده است که نوید شاهد البرز آن را در سالگرد شهادتش منتشر می‌کند.
کد خبر: ۴۶۸۲۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۱

خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(18)
شهید "مجتبی رهبری" سهميه غذاى خود را به ديگر رزمندگان مى‏ داد و غذايى كه در ته قابلمه باقى مى‏ ماند استفاده مى ‏كرد؛ حتى در مواردى كه مشاهده مى ‏كرد رزمنده‏ اى در پست نگهبانى خوابيده است بجايش نگهبانى مى ‏داد.
کد خبر: ۴۶۸۱۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۲

مادر گرانقدر شهید "ناصر کیایی" خاطره‌ای از مجروحیت این شهید سرافراز و آرزوی گمنام شدنش بیان کرده که شما را به تماشای فیلم این خاطره دعوت می‌کنیم.
کد خبر: ۴۶۸۰۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۷

شهید "محمدرضا چلویان" در نامه ای از جبهه برای خانواده اش از صفای سینه زنی ها و خواندن دعا در صف های جماعت و نماز شب می نویسد.
کد خبر: ۴۶۷۵۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۹

مصاحبه با مادر شهیدان "حسین و مصطفی غلامعلی" کاری از اداره اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امورایثارگران شهرستان های استان تهران می باشد که در ادامه تماشا می کنید.
کد خبر: ۴۶۷۴۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۹

جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ضمن حضور در گلزار شهدای گمنام شهر دانسفهان با آرمان‌های شهدا تجدید بیعت کرد.
کد خبر: ۴۶۷۳۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۶

هر کس به دوربین نگاه کرد شهید شد...
کد خبر: ۴۶۷۱۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۳

چشمهایم را باز کردم دیدم شهید حاج‌میری روی سینه من نشسته و دستهایم را محکم گرفته تا نتوانم تکان بخورم، شهید صنعتکار هم با قیچی، به جان موهای من افتاده و دارد موهایم را کوتاه می‌کند...
کد خبر: ۴۶۷۱۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۲

خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(11)
وقتى والدين شهید "ابوالفضل پاک داد" از عزيمت او به جبهه اظهار ناراحتى مى‏ كردند در پاسخ مى ‏گفت: "پدرم، مادرم، جبهه، سفره شهادتى است كه به واسطه امام گسترده شده و صاحب احسان خداست، به بازار خدا مى ‏روم، خريدارم خداست، چرا نروم؟"
کد خبر: ۴۶۶۹۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۰

خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(9)
شهید "عبداله بسطاميان" از بى‏ وفايى و عهدشكنى متنفر بود و اگر به كسى وعده‏اى مى‏ داد، حتماً آن را انجام مى ‏داد.
کد خبر: ۴۶۶۹۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۹

شهید مدافع حرم "الیاس چگینی"، قبل از شهادت از همسرش می‌خواهد وقتی خبر شهادتش را شنید، بخندد.
کد خبر: ۴۶۶۹۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۸

همرزم شهید "حیات سروری" می گوید در منطقه عملیاتی والفجر ۹ شهید حیات از چند نفر پرسید قبله کجاست؟ اما چون کسی با منطقه آشنایی نداشت و جایی دیده نمی شد او نمازش را به چهار طرف خواند. وقتی از او علت این کار را پرسیدم گفت:مبادا نماز آخرم باشه.
کد خبر: ۴۶۶۷۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۶

خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(8)
نادر فضل‏ اللهى، يكى از همرزمان شهید "حسن باقری" می‌گوید: در پادگان دو كوهه، قبل از عمليات والفجر مقدماتى، در يكى از شبها به هنگام صرف شام كه غذاى گرم آماده شده بود، او در تاريكى شب به كنارى رفت و نان خشك و خميرهاى نان خشكيده را مى ‏خورد و در پاسخ دوستش كه پرسيد: "چرا پيش بچه‏ ها نمى‏ آيى همه منتظر تو هستند؟" گفت: "همين نان خشك برايم بس است".
کد خبر: ۴۶۶۴۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۳۰

شهید "پرویز قدیری" متولد گرمسار بود و شهریور 64 در جزیره مجنون به شهادت رسید. آنچه در ادامه می خوانید قسمت دوم خاطرات شهید به نقل از اصغر رشمه ای، همرزم این شهید بزرگوار است که برای علاقمندان منتشر می شود.
کد خبر: ۴۶۶۰۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۹

خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(4)
مادر شهید احمد احمدی از فرزند خود مى‏ گويد: وقتى به مرخصى مى ‏آمد به خانه دايى‏ اش مى ‏رفت لباسهايش را عوض مى‏ كرد و وارد ده مى ‏شد. يك بار از او پرسيدم احمد تو چرا با لباس سپاه وارد ده نمى‏ شوى، چند لحظه مكثى كرد و گفت: "من اگر با لباس سپاه به ده بيايم آن وقت مردم مى‏ گويند پسر چوپان عباس به كجا رسيده كه لباس سپاهى مى‏ پوشد؟!
کد خبر: ۴۶۶۰۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۳

پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین، خاطره‌ای شنیدنی از همرزم شهید "عین‌الله سعیدی"، با عنوان «عصرانه‌ی خونین» را برای علاقمندان منتشر کرد.
کد خبر: ۴۶۶۰۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۳