خاطرات شفاهی - صفحه 31

خاطرات شفاهی

چمران دوم ایران؛ روایت آزاده «محمدرضا گلشن»

نوید شاهد - آزاده «محمد رضا گلشن» معتقد است مرحوم حجت الاسلام «علی اکبر ابوترابی» چمران دوم ایران است و در فیلم کوتاه زیر به مصداق هایی از این تعبیر اشاره می کند.

جانبازان سند زنده جنگ تحمیلی در دست مردم هستند

جانباز شهید " هاشم معصومی" در بخشی از مصاحبه خود از اهمیت پرداختن به دغدغه های جانبازان و اهمیت ثبت خاطرات این عزیزان برای نسل آینده می گوید. نوید شاهد بخشی از مصاحبه با این جانباز معزز را منتشر نموده که مخاطبین را دیدن آن دعوت می کنیم.

صوت/خاطره گویی همرزمان شهید "علی کماچ خزاعی گسک"

نوید شاهد خراسان جنوبی خاطره گویی همرزمان شهید "علی کماچ خزاعی گسک" را منتشر می کند. وی روز بیستم شهریور ماه 1346 در روستای توتکری از توابع شهرستان درمیان متولد و روز دوازدهم شهریور ماه سال 1365 در منطقه حاج عمران به فیض شهادت نایل شد.

هر غروب جمعه یک خاطره از شهدا / قسمت دوم شهید "مجید کمالی"

نوید شاهد - کلیپ "هر غروب جمعه یک خاطره از شهدا" با همکاری هیات مجمع شهدای رهروان فاطمی و ستاد عتبات عالیات شهرستان گرمسار تهیه شده‌است. در این کلیپ "علی میرآخوری" خاطره‌ای از شهید "مجید کمالی" را روایت می‌کند که سبب شفای او شده‌است. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن این کلیپ دعوت می‌کند.

مستند "سیرت سرداران" / سردار شهید "ابوالفضل هراتی" قسمت اول

نوید شاهد - مستند "سیرت سرداران" کاری از بسیج سیمای مرکز سمنان است که به معرفی و خاطرات شفاهی سرداران شهید استان سمنان می‌پردازد. این بخش از مستند، معرفی و بیان خاطراتی از سردار شهید حاج "ابوالفضل هراتی" به روایت خانواده و همرزمانش است. نوید شاهد سمنان در سه بخش این مستند را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش نخست این مستند جلب می‌کنیم.
معرفی کتاب خاطرات آزادگان گیلان (1)

«چهار موزاییک 20در20»

نوید شاهد - کتاب «چهار موزاییک 20در20» نوشته میلاد فتاحی و خاطرات شفاهی حسین حق نیا به کوشش حوزه هنری گیلان چاپ و در اختیار علاقمندان و پژوهشگران قرار گرفته است. نویدشاهدگیلان بمناسبت سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی به معرفی این کتاب پرداخته است.
خاطرات شفاهی والدین شهدا

شهید سیدمحسن نجفی اصفهانی در کلام پدر

او نشانی مزارش را داد | شنیده هایی از شهید"مجید کاشفی"

خواهر شهید"مجید کاشفی" نقل می کند:« کنار قبر همه دوستانش در امامزاده نشست و فاتحه خواند. انگار چیزی دیده بود. تند تند جلو رفت. جلوی یک قبر خالی ایستاد. گفت:اینجا فقط همین یه قبر باقی مونده؟ مثل اینکه آب سردی رویم ریخته باشند. بعد با التماس دستهایش را بالا گرفت و از خدا چیزی خواست...» نوید شاهد سمنان به مناسبت شهادت شهید"مجید کاشفی" در دو بخش خاطراتی از ایشان را برای علاقمندان منتشر می کند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب می کنیم.

خنده مستانه | خاطراتی از شهید "محمدعلی جلال"

شهید"محمدعلی جلال" متولد مهرماه سال 45 در شهرستان سرخه در استان سمنان است. وی چهاردهم اسفند 61 در تنگه چزابه بر اثر انفجار نارنجک و انبار مهمات به شهادت رسید. به همین مناسبت نوید شاهد سمنان خاطراتی از این شهید والامقام را برای علاقمندان منتشر می کند. "خنده مستانه" یکی از این مجموعه خاطرات است که از زبان همرزم شهید نقل شده است.

لحظات آخر خودش را به محل غسل شهدا رساند!!

«من رو جایی بشورین که شهدا را شستن! کمتر از آرزو ها و خواسته هایش حرف می زد، اما این جمله را جوری گفت که حس کردم شبیه وصیت است. بر خودم لرزیدم و گفتم:مادر جان! الآن شهید کجا بود که تو را اونجا بشورن؟ چیزی نگفت. اما می دانست لحظات آخر است...» آنچه خواندید بخشی از خاطرات مادر شهید "مرتضی طحان چوب مسجدی" است. نوید شاهد سمنان به مناسبت شهادت جانباز شهید"مرتضی طحان چوب مسجدی" در دو بخش خاطراتی از ایشان را برای علاقمندان منتشر می کند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات که به نقل از مادر این شهید بزرگوار است جلب می کنیم.

غسل شهادت نکن سرما می خوری!!

علیرضا جامی می‌گوید: در سال ۱۳۶۵ من و عمو سلطان در عملیاتی با هم شرکت داشتیم، هوا خیلی سرد بود؛ و عمو سلطان با آب سرد غسل شهادت انجام داد، با خنده و شوخی به او گفتیم: «تو شهید نمی‌شوی، با آب سرد غسل نکن».

خاطرات جبهه؛ حس مزه یک سیب

همسر شهید"خلیل الله بهرامی" نقل می کند:«گفتم: از جبهه برام بگو! گفت: خاطرات جبهه، مثل سیب است که مزه اش قابل حسه، ولی قابل بیان کردن نیست.» نوید شاهد سمنان به مناسبت شهادت این شهید بزرگوار شما را به مطالعه خاطراتی از ایشان دعوت می کند.

ماجرای اشک های ارزشمند | شنیدنی هایی از شهید"سیامک افرادی"

شهید "سیامک افرادی" شهیدی از خطه پایتخت ایران،تهران بزرگ است. او بهمن سال 64 در فاو عراق شربت شهادت نوشید. در ادامه نوید شاهد سمنان شما را به خواندن خاطراتی از این شهید گرانقدر دعوت می کند. این خاطرات از مادر،خواهر و همرزم این شهید گرانقدر نقل شده و "ماجرای اشک های ارزشمند" یکی از این مجموعه خاطرات است که در ادامه تقدیم حضورتان می شود.

صدایی از بهشت |متن مکتوب مصاحبه رادیویی با شهید «رضاعلی اعرابیان»

«یکسری از اسرای عراقی را سوار کمپرسی کردیم. یک بچه سیزده چهارده ساله را برای حفاظت از اسرا روی تاج کمپرسی گذاشته بودیم. زمانی که ماشین به طرف شهر در حال حرکت بود، این برادر از بالا پرت شد میان عراقی ها. آنها هم این بچه را بلند می کنند و دوباره او را می گذارند روی تاج کمپرسی.» آنچه خواندید مصاحبه رادیویی با شهید رضاعلی اعرابیان است که نوید شاهد سمنان شما را به خواندن این مصاحبه دعوت می کند.

مصاحبه ای برای رفتن به جبهه

«مصاحبه کننده پرسید:نماز ظهر چند رکعته؟ پاسخ داد: چهار رکعت. نماز مغرب؟ سه رکعت. نماز صبح؟ خوب دو رکعت. نماز شکسته عشا چند رکعته؟ دو رکعت. نماز شکسته مغرب چند رکعته؟ تأملی کرد و محکم جواب داد: خوب معلومه دو رکعت. همه خندیدیم. مصاحبه کننده گفت: اخوی! نماز مغرب شکسته نداره.» آنچه خواندید به نقل از برادر شهید "محمدرضا معینیان" است که نوید شاهد شما را به مطالعه این خاطره خواندنی دعوت می کند.
طراحی و تولید: ایران سامانه