خاطرات شفاهی - صفحه 26

خاطرات شفاهی
قسمت نخست گفتگو با پدر شهید «محمد صرفی»؛

محمد؛ نامی که خودش برگزید/ از کودکی راهش از دیگران جدا بود

شهید «محمد صرفی» متولد شهرستان تهران از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ پدر گرامی این شهید گرانقدر نقل می‌کند: «نامش را خودش انتخاب کرد، محمد از کودکی راهش از دیگران جدا بود.» این کلیپ با عنوان «چراغ محله» با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن قسمت نخست این گفتگوی زیبا دعوت می‌کند.
گفتگوی تصویری با پدر شهید«کیومرث ویس ملک شاهی»؛

شهدا رفتند تا انقلاب استوار بماند

پدر شهید «کیومرث ویس ملک شاهی» می گوید: خوشحالم که فرزندم را در راه حفظ انقلاب دادم تا انقلاب استوار بماند و در درگاه خداوند رو سفید هستیم.
خاطرات شفاهی پدر شهید «سیاوش حسنی»؛

کلیپ | اینکه می‌بینم پسرم به راه حق رفته است قلبم آرام می‌گیرد

پدر شهید «سیاوش حسنی» در مصاحبه با نوید شاهد استان مرکزی با پسر شهیدش گفتگو می کند و از او می خواهد دستگیرشان باشد و اگر آنها عمری چشم انتظار بازگشت عزیزشان بودند، او در آخرت شفی ما باشد. اینکه می بینم پسرم به راه حق رفته است قلبم آرام می گیرد.
خاطرات شفاهی مادر شهید «احمد غیاث آبادی»؛

کلیپ | من می‌دانستم او شهید خواهد شد

مادر شهید «احمد غیاث آبادی» از دلتنگی های خود در شب های آخری که فرزندش خود را عاشقانه و عارفانه مهیای شهادت می کند می گوید: «می دانستم احمد شهید می شود. شبی احمد را در نمازش دیدم که اشک می ریخت. من مانده بودم خدایا این از تو چه می خواهد. چشمانش را از من پنهان می کرد. شب از خواب بیدار شدم دیدم مفاتیح در دست نشسته و با خدای خود خلوت کرده است ...»
خاطرات شفاهی مادر شهید «داود غضنفری»؛

کلیپ | نذر امامزاده داود (ع)

رحیمه باقری مادر شهید «داود غضنفری» از خصوصیات اخلاقی فرزند شهیدش می گوید و درباره علت نامگذاری او می گوید: «پسرهایم می مردند، خدا داود را که به من داد از امامزاده داود(ع) خواستم او را از من نگیرد و نام او را داود گذاشتم و نذر اسلامش کردم».
خاطرات شفاهی پدر شهید «رضا دالایی»؛

کلیپ | تو سرباز امام زمان (عج) هستی

پدر شهید «رضا دالایی» در بدرقه آخرین سفر پسر، در جواب اینکه رضا از او پرسیده بود پدر اجازه سفر به من می دهی؟ او گفته بود: «باید تو به جبهه بروی و از دینت محافظت کنی، تو سرباز امام زمانت هستی.»
گفتگوی تصویری با مادر شهید «فرهاد ملکیان»؛

گذر از رودخانه در خواب، شهادت را برایش رقم زد

مادر شهید «فرهاد کیانیان» می گوید: آن زمان که پدر شهید در جبهه حضور داشت، می‌خواست به جبهه برود. من مخالف رفتنش بودم تا اینکه یکروز از خواب بیدار شد و گفت؛ دو نفر با روپوش سفید روی سرم ایستاده بودند دستم را گرفتند و از رودخانه مرا عبور دادند و گفتند؛ «اسلام پیروز است نگران نباش» گفت: هر طور شده می روم چه رضایت بدهی، چه ندهی.
گفتگوی تصویری با مادر شهید «فردین ابراهیمی»؛

فرزندم با شهادت به سعادت رسید

مادر شهید «فردین ابراهیمی» می‌گوید: فرزندم، مناطقی جنگی را که از جنگ تحمیلی مین گذاری شده بود پاکسازی می کرد، دائماً دلهره داشتم که مبادا روزی صدمه‌ای ببیند که برگشت و به من گفت: مادرم شهادت سعادت می خواهد که خداوند این سعادت را نصیبش کرد.
قسمت سوم؛

خاطرات شفاهی آزاده و جانباز سرافراز «علی علیزاده» / روایتی از قطعنامه 598 تا رهایی از اسارت

کلیپ «آسمان، آبی تر» حاوی خاطرات آزاده، جانباز «علی علیزاده» است که در قالب خاطرات شفاهی منتشر می شود. این آزاده سرافراز در 5 مرداد 1339 به دنیا آمد. در عملیات والفجر 8 در 21 بهمن 1364 در جزیره ام الرصاص به اسارت درآمد. وی قریب به 5 سال در بند اسارت دشمنان بعثی بود و سرانجام 2 شهریور 1369 پس از تحمل سال ها رنج اسارت به میهن اسلامی بازگشت.
خاطرات شفاهی پدر و مادر شهید «محمد غلامی»؛

کلیپ | شب ماه رمضانی که محمد نوری در آسمان دید

«طاهره قاسمی دوست» مادر شهید «محمد غلامی» در بازگویی خاطرات فرزند شهیدش و فضائل اخلاقی او بسیار برایمان می گوید و اینکه شهید چقدر به نماز و روزه خود در سنین کودکی مقید بوده است و شبی از شب های ماه رمضان که محمد در جستجوی نوری در آسمان بود و به چشم خود دیده بود.
قسمت دوم؛

خاطرات شفاهی آزاده و جانباز سرافراز «علی علیزاده» / کار فرهنگی در اسارت

کلیپ «آسمان، آبی تر» حاوی خاطرات آزاده، جانباز «علی علیزاده» است که در قالب خاطرات شفاهی منتشر می شود. این آزاده سرافراز در 5 مرداد 1339 به دنیا آمد. در عملیات والفجر 8 در 21 بهمن 1364 در جزیره ام الرصاص به اسارت درآمد. وی قریب به 5 سال در بند اسارت دشمنان بعثی بود و سرانجام 2 شهریور 1369 پس از تحمل سال ها رنج اسارت به میهن اسلامی بازگشت.

با دو نشان در بدن، او را یافتیم/ محمد پس از شهادت به آرزویش رسید

شهید «محمد رهبری» متولد شهرستان تهران از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ مادر گرامی این شهید گرانقدر از نشانه‌هایی سخن می‌گوید که سبب پیدا شدن فرزندش پس از چهل روز شد. این کلیپ با عنوان «چراغ محله» با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن این گفتگوی زیبا دعوت می‌کند.

شهید «رحمان رحیم پور» به روایت خانواده و همرزمانش

شهید «رحمان رحیم پور» فرزند شهید گرانقدر «حسن رحیم پور» از شهدای گرانقدر استان کردستان است که روز ۴ تیر ماه سال ۱۳۳۲ در روستای پایگلان به دنیا آمد و پس از عمری مجاهدت، روز ۲۹ بهمن ماه سال ۱۳۶۰ حین درگیری با گروهک‌های ضد انقلاب به شهادت رسید.
قسمت اول؛

خاطرات شفاهی آزاده و جانباز سرافراز «علی علیزاده» / مصاحبه با رادیو بغداد

کلیپ «آسمان، آبی تر» حاوی خاطرات آزاده، جانباز "علی علیزاده" است که در قالب خاطرات شفاهی منتشر می شود. این آزاده سرافراز در 5 مرداد 1339 به دنیا آمد. در عملیات والفجر 8 در 21 بهمن 1364 در جزیره ام الرصاص به اسارت درآمد. وی قریب به 5 سال در بند اسارت دشمنان بعثی بود و سرانجام 2 شهریور 1369 پس از تحمل سال ها رنج اسارت به میهن اسلامی بازگشت.
گفتگو با خواهر شهید «محمدعلی مشهد»

هدیه آسمانی محمدعلی، به شانزده سال انتظار خاتمه داد

سردار شهید «محمدعلی مشهد» متولد روستای امیرآباد از توابع شهرستان دامغان از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ خواهر گرامی این شهید گرانقدر از هدیه آسمانی برادرش به خانواده‌ای که در آرزوی داشتن فرزند بودند برای‌مان روایت می‌کند. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن این گفتگوی زیبا دعوت می‌کند.
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

هر سال در روزهای عاشورا و شهادت حضرت فاطمه(س) خون اهداء می کرد

شهید «حسن کریم بیگی» از شهدای ارتش جمهوری اسلامی است که بهمن ماه 1381 در حین رفتن به سنگر کمین بر اثر برخورد با مین به جای مانده از جنگ تحمیلی به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر بزرگوار شهید می گوید: تکبر نداشت به هر چیزی قانع بود، متواضع و فروتنی وصف ناشدنی در بین اقوام و دوستان و بستگان به نیکی از وی یاد می شود کارهای فردی خود را شخصاً انجام می داد. روز عاشورا و شب شهادت حضرت فاطمه(س) هر سال خون اهداء می کرد. فیلم خاطرات والدین این شهید والامقام در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
خاطرات شفاهی؛

شهادت همچون شیری که برایتان دادم، حلالتان باد

زمانی که هردو پسرم آمدند که اجازه رفتن به میدان جنگ را از من بگیرند گفتند: مادر جان ما می رویم ولی احتمال دارد شهید بشویم آیا این اجازه را می دهی؟ من هم گفتم: شهادت، همچون شیری که برایتان دادم، حلالتان باد. در ادامه فیلمی از گفتگو با مادر این شهیدان را می بینید.
قسمت دوم؛

خاطرات شفاهی آزاده و جانباز سرافراز «سیدحسین سالاری»/ در اسارت هر اردوگاه همانند یک استان بود

کلیپ «آسمان، آبی تر» حاوی خاطرات آزاده، جانباز «سیدحسین سالاری» است که در قالب خاطرات شفاهی منتشر می شود. این آزاده سرافراز در 3 مرداد 1346 به دنیا آمد. در منطقه سرپل ذهاب تپه های 654 در یکم فروردین 1367 به اسارت درآمد. وی بیش از 2 سال و شش ماه در بند اسارت دشمنان بعثی بود و سرانجام 22 شهریور 1369 پس از تحمل سال ها رنج اسارت به میهن اسلامی بازگشت. نوید شاهد یزد کلیپ مصاحبه تصویری این جانباز سرافراز را برای علاقمندان منتشر می کند.
قسمت اول؛

خاطرات شفاهی آزاده و جانباز سرافراز «سیدحسین سالاری»/ چهار روز زخمی بین پیکر شهدا بودم

کلیپ «آسمان، آبی تر» حاوی خاطرات آزاده، جانباز «سیدحسین سالاری» است که در قالب خاطرات شفاهی منتشر می شود. این آزاده سرافراز در 3 مرداد 1346 به دنیا آمد. در منطقه سرپل ذهاب تپه های 654 در یکم فروردین 1367 به اسارت درآمد. وی بیش از 2 سال و شش ماه در بند اسارت دشمنان بعثی بود و سرانجام 22 شهریور 1369 پس از تحمل سال ها رنج اسارت به میهن اسلامی بازگشت. نوید شاهد یزد کلیپ مصاحبه تصویری این جانباز سرافراز را برای علاقمندان منتشر می کند.
قسمت سوم؛

خاطرات شفاهی آزاده و جانباز سرافراز "احمد جمالی" | عبور از تونل وحشت

کلیپ «آسمان، آبی تر» حاوی خاطرات آزاده، جانباز "احمد جمالی" است که در قالب خاطرات شفاهی منتشر می شود. این آزاده سرافراز در یکم شهریور 1348 به دنیا آمد. در عملیات بیت المقدس 4 در 10 فروردین 1367 به اسارت درآمد. وی بیش از 2 سال و سه ماه در بند اسارت دشمنان بعثی بود و سرانجام 7 شهریور 1369 پس از تحمل سال ها رنج اسارت به میهن اسلامی بازگشت.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه