غلامعلی رجایی

غلامعلی رجایی
رویای صادقه شهید احمد معظمی گودرزی

امشب از شناسایی برنمی گردم

نوید شاهد - خاطره ای از یکی از همرزمان شهید «احمد معظمی گودرزی» در مورد شهیدی که خواب شهادت خود را دیده بود و حتی زمان آن را می دانست.
خاطره ای از حسین کاظم لو همرزم شهید

رویای صادقانه شهدا/ من برای استراحت به جبهه نیامده ام

نوید شاهد - خاطره ای از حسین کاظم لو همرزم شهید، شهیدی که قبل از شهادتش خواب شهادت خود و زخمی شدن چند نفر از همرزمانش را را می بیند و به آنها می گوید که قرار است به شهادت برسم و همانطور هم شد.

کرامات شهدا / عرض ادب به حضرت

نوید شاهد - خاطره ای از رزمنده ای که بعد از شنیدن داستان شیخ مرتضی و توسل به امام زمان(عج) شبی بی اختیار از خواب بیدار می شود و محضر ایشان را درک می کند.

کرامات شهدا / اصلاح امور

نوید شاهد - خاطره ای در مورد رزمنده ای که در عالم خواب دفترچه اعمال همرزم شهیدش سید هبت الله فرج اللهی را میبیند که سفید است و هیچ چیزی درون آن نوشته نشده است.
خاطره ای از شهید سید رضا پور موسوی

کرامات شهدا / بشارت شهادت

نوید شاهد - خاطره ای از شهید سید رضا پور موسوی، این شهید قبل از شهادتش خواب یکی از دوستان شهیدش را می بیند که او خبر شهادتش را می دهد.
خاطراه ای از حسن ملک شاهکوئی

کرامات شهدا / اعجاز عشق

نوید شاهد - خاطره ای از حسن ملک شاهکوئی در مورد شهیدی که واسطه ی شفای معجزه وار یک جراحت صعب العلاج می شود.
خاطره ای همسر شهید سید احمد رحیمی

کرامات شهدا / فریادرس معشوق

نوید شاهد - خاطره ای از همسر شهید سید احمد رحیمی، شهیدی که قبل از شهادتش خواب شهادت خود را می بیند و به همسرش می گوید شاید این دفعه که به جبهه بروم دیگر بازنگردم.
خاطره ای از طیبه پسوندی (همسر شهید علی اصغر کلاته سیفری)

کرامات شهدا / قامت نورانی

نوید شاهد - خاطره ای از طیبه پسوندی(همسر شهید علی اصغر کلاته سیفری) در مورد همسر شهید خود که بعد از دفن آن را در محل همیشگی عبادتش به صورت نورانی میبیند.
خاطره ای از طیبه پسوندی ( همسر شهید علی اصغر کلاته سیفری)

کرامات شهدا / دست شفا بخش

نوید شاهد - خاطره ای از طیبه پسوندی (همسر شهید علی اصغر کلاته سیفری) در مورد همسرش که در خواب او می آید و با دستانش باعث شفای بیماری گواتر می شود.
خاطراه ای از همرزم شهید حمید شفیعی

کرامات شهدا / مستجاب الدعوه

نوید شاهد - خاطره ای از حمید شفیعی در مورد شهیدی که در هر لحظه ای و برای هر چیزی که دعا می کرد به اجابت می رسید.
خاطره ای از صغری سلیمانی؛ مادر شهید

کرامات شهدا / هدیۀ عالم غیب

نوید شاهد - خاطره ای از صغری سلیمانی (مادر شهید) در مورد شهیدی که قبل از بدنیا آمدنش خبر شهادتش را به صورت نشانه ای در خواب به مادرش نشان می دهد.
خاطره ای از فاطمه کریمی

کرامات شهدا / شهید رئوف

نوید شاهد - خاطره ای از فاطمه کریمی (مادر شهید) در مورد فرزندش که در خواب او می آید و خبر سالم بودن بدنش را به مادرش می دهد.
خاطره ای از فاطمه کریمی

کرامات شهدا / مرگ آگاهی

نوید شاهد - خاطره ای از فاطمه کریمی(مادر شهید ) در مورد فرزند شهیدش که قبل از شهادتش قطعه و حتی ردیف قبرش را برای مادرش بازگو می کند.
خاطره ای از محمود رفیعی

کرامات شهدا / شفای یار

نوید شاهد - خاطراه ای از محمود رفیعی در مورد رزمنده ای که شفای از کار افتادگی دستش را باوجود قطع امید پزشکان به واسطه شهید جواد صمیمی از آقا امام زمان(عج) گرفت.
خاطره ای از اسدالله مکی نژاد

کرامات شهدا / تمنای شهید

نوید شاهد - خاطره ای از اسدالله مکی نژاد در موردی شهیدی که خانم بود و در خواب ایشان آمد و گفتند برای اینکه مادرم که بر سر قبر من می آیند از نبودن سنگ قبر من ناراحت نشود، سنگ قبر مرا هم تهیه کنید.
خاطره ای از اسدالله مکی نژاد

کرامات شهدا / شهید گمنام

نوید شاهد - خاطره ای از اسدالله مکی نژاد در مورد شهیدی که آدرس مزار خود را در خواب به مادرش می دهد تا پیدایش کند.
خاطره ای از فرحناز رحیمی

کرامات شهدا/ لحظات بی خودی

نوید شاهد- خاطره ای از فرحناز رحیمی در مورد همسر شهیدش که از شهادت خود با خبر بود و برای خداحافظی از همسرش به خانه برگشت.
خاطره ای از علی نجیب زاده

کرامات شهدا - چشم باطن

نوید شاهد - خاطره ای از علی نجیب زاده در مورد شهیدی که با چشمان بسته ناشی از جراحات شیمیایی؛ مادر خود را که از فرسنگها دورتر آمده بود؛ می دید و صدا کرد.
خاطره ای از مهرداد راهداری

کرامات شهدا - سجده بر آب

نوید شاهد - خاطره ای از مهرداد راهداری،درباره شهیدی که به لطف خدا و با زمزمه ی آیۀ وجعلنا من بین ایدیهم سدّاً و من خلفهم سدّاً فاغشیناهم فهم لا یبصرون از اسارت بعثی ها نجات پیدا کرد.
خاطراه ای از غلامعلی رجایی

کرامات شهدا - اجابت عشق

نوید شاهد- اجابت عشق عنوان خاطره ای است از دکتر غلامعلی رجایی در مورد شهیدی که لحظه دفنش به مدت چند ثانیه چشمانش را در حضور برادر، مادر و سایر افرادی که درحال تدفین وی بودند، باز می کند...
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه