نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتابخانه
گردآورندگان: سرکار خانم ها هاجر رهایی، زری خطیبی فر، ربابه خطیبی فر، زهرا خالصی
در حالی که ؛ به شدت می خندید ، گفت : تو با آب انار وضوگرفتی . از تعجب ، چشمهایم گرد شده بود . گفتم رمضانعلی ! من با آب وضو گرفتم . با آب . در حالی که ؛ بر شدت خنده اش افزوده شده بود ، گفت : حجت ! توا سم این روستا را می دانی چیست ؟ گفتم : خوب آره روستای انار . گفت: مگه تو با آب این روستا وضو نگرفتی ؟ گفتم : بله دو بار گفت : خوب ، حالا دیدی تو با آب انار وضو گرفتی . من تازه متوجه منظورش شده بودم با او شروع به خندیدن کردم
کد خبر: ۴۳۰۹۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۹

گردآورندگان: سرکار خانم ها مریم طنانی، فاطمه نوروزیان، فاطمه بختیاری، معصومه نوروزیان
می خواستند برایش دستی بالا بزنن. ولی قدرت الله نمی پذیرفت. او می گفت: این شیطونه. ما را برای خالی کردن جبهه وسوسه می کنه. نباید گولش را بخوریم. هر جا که قسمت باشه، خدا خودش درست می کنه.
کد خبر: ۴۳۰۳۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۲

گردآورنده: محمد علی غریب شائیان
در یک آن صدای عمو در گوشم پیچید . به دنبال صدا می گشتم . ناگهان چند نفر زخمی دیدم . با عجله خودم را به آن ها رساندم . عمو لبخندی بر لب داشت . مرا تنها رها کرد و خود به سوی آسمان ها پر کشید .
کد خبر: ۴۳۰۲۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۱

گردآورنده: محمد علی غریب شائیان
مسعود ، ساجد اسکندری را بالای سر خود دید . با نگاه خسته اش لبخندی زد . ساجد روی هر دو پا نشست . خیلی عجله داشت رزمندگان در حال پیشروی بودند . او باید به دیگر رزمندگان می پیوست . از طرفی هم نیمتوانست مسعود را با چنین حالی رها سازد . بند پوتینش را باز کرد و آن را محکم به رگ بالای محلی که تیر خورده بود بست ، به مسعود گفت : « همین جا بمان ، الان بچه های امداد از راه می رسند .
کد خبر: ۴۳۰۱۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۰

کتابخانه تخصصی ایثار و شهادت
در کتابخانه تخصصی ایثار و شهادت شهرستان شهرضا علاوه بر کتب مختلف منتشر شده در زمینه ایثار و شهادت، کتب نویسندگان شهرضائی از جمله مرتضی صدری، فهیمه قبادی، احمدرضا طاووسی نیز به نمایش گذاشته شده است...
کد خبر: ۴۳۰۰۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۱۹

کتابخانه دیجیتال شهید سوداگر در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس راه اندازی می شود.
کد خبر: ۴۲۹۴۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۹

نویسندگان سر کار خانم ها سمیرا ثباتی مقدم، راضیه دخانیان و فاطمه طاهریان
صوت قرآن رضا در فضا می پیچد : « اذا الشمس کورت . و اذا النجوم انکدرت . و اذا الجبال سیرت . و اذا العشار عطلت ... و اذا المووده سئلت . بای ذنب قتلت . » انعکاس صدا همه جا را در خود گرفته . انگار تمام بیابان با او هم نوا شده اند . تمام بیابان و هر چه در آن است : گوشت و استخوان و پلاک !
کد خبر: ۴۲۸۸۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۵

معرفی کتاب
این کتاب حاصل 25 جلسه است که حدود 2 سال زمان گرفته است. در تمام جلسات 8 داستان مطرح شده و سه کتاب نقد و تحلیل مورد بحث قرار گرفته است. دیگر این جلسات نسبت به آثار پژوهشی بی تفاوت نبوده است
کد خبر: ۴۲۸۷۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۲

نویسنده: سرکار خانم آرزو ایمانی
حسین بی طاقت شده بود. از روی صندلی بلند شد و به طرف میز مسئوول رفت و گفت: « آقای عزیز، مگه این اجناسی که برای مردم می آرید، توی نوبت قرار نمی دید؟».
کد خبر: ۴۲۸۵۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۱

نویسنده: سمیرا سادات امامی
خیلی وقتها، زمانی که محمدشریف در خانه بود از فاطمه می‌خواست برایش قرآن بخواند و او با علاقۀ زیاد گوش می‌داد و خود نیز لحن زیبايی در قرائت داشت. صدای خوش محمدشریف همراه آرامشی که هنگام خواندن قرآن در صورتش موج می‌زد، هنوز هم یکی از دلنشینترین خاطرات حک شده در ذهن فاطمه و دخترش منصوره است.
کد خبر: ۴۲۸۴۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۳۰

یار محمد عرب عامری
پرسیدم: « چته؟ چرا اینقدر گرفته اي؟ » چشمانش را از زمین بر نداشت. گفت: « پرویز قدیری، علی رضا رشمه ای، محمدرضا عاشور، مجتبی مداح، تو چه میدونی اینها کی بودن؟ پرویز شهید شد، دلم به بقیه خوش بود. علیرضا رفت، هنوز دوتاشون بودن. حالا موندم تنها!
کد خبر: ۴۲۸۳۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۹

ره اندازی کتابخانه تخصصی ایثار وشهادت
به منظور آشنایی با فرهنگ ایثار و شهادت و زندگینامه شهدای بزرگوار دربنیاد شهید منطقه دو کتابخانه تخصصی ایثار و شهادت در معرض دید مراجعین قرار گرفته است
کد خبر: ۴۲۸۱۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۶

«مجنون در آتش» به همت گروه فرهنگی شهید «ابراهیم هادی» در 192 صفحه مصور و 2500 نسخه، تدوین و نتشر شده است
کد خبر: ۴۲۷۹۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۵

گفتم : آقا رضا ! امکانات خیلی کمه ! بچه ها مدت زیادیه تو خطن ! خسته شدن ! لطف کنین گردان ما رو عوض کنین ! . کمی با من شوخی کرد . از خط پرسید . وضعیت را توضیح دادم . منتظر جواب بودم . او مثل این که حرف مرا نشنیده ، حرف های متفرقه می زد . درخواستم را تکرار کردم . در جواب گفت : نیروهای بسیجی هیچ وقت خسته نمی شن ! روحیه آنها خیلی قوی است ! ماییم که خسته شده ایم و روحیه ماندن نداریم ! بسیجی ها را بد نام نکنید !
کد خبر: ۴۲۷۸۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۲۳

مولف محمد حسن معینیان
گوشه هایی از زندگی نامه، وصایا و شرح حال مسافران عرش، جوانان بهشت و مردان بی ادعایی را بیان می کند که از دیار لاسجرد راهی ِ صحنه های نبرد شدند و به آرزوی دیرینه ی خود نایل آمدند.
کد خبر: ۴۲۷۵۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۹

نویسنده سید فهیمه میر سید
گفت:«راستش يك علّت ديگه‌اش اينه كه اون جا دور از مسجده، موقع نماز كجا بريم؟ بريم استخر كوشمغان، مسجد هم زياد دور نيست.».
کد خبر: ۴۲۷۵۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۸

خاطره ای از شهید محمد اسلامی نسب؛
محمد همیشه موتور گازی اش را پشت در خیاطی پارک می کرد. چشمم به خیاطی محمد افتاد، دیدم پسر بچه ای که در محل به شیطنت معروف بود و همه از دستش عاصی بودند، موتور محمد را برداشت و شروع کرد به دویدن .
کد خبر: ۴۲۷۴۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۸

زندگینامه فرماندهان شهید استان سمنان
در اين طرح فرماندهاني كه سمتي بالاتر از معاون گردان داشته اند، مورد توجه قرار گرفته اند. زندگي نامه مستند آن ها حداكثر در ده صفحه بر اساس اطلاعات موجود و با توجه به محتويات پرونده ها گاه كمتر و گاه بيشتر به نگارش درآمده است.
کد خبر: ۴۲۷۳۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۷

فرهنگ نامه شهدای استان سمنان
نام و نام خانوادگی، نام مستعار، جنسیت، ملیت،دین،مذهب،ایل، نام پدر، سال فوت پدر(اگر قبل از شهادت شهید اتفاق افتاده باشد)،نام مادر،سال فوت مادر (اگر قبل از شهادت شهید اتفاق افتاده باشد) تاریخ تولد (روز ماه و سال)، محل تولد، وضعیت تاهل، سال ازدواج تعداد فرزندان (به تفکیک دختر و پسر) میزان تحصیلات، شغل، یگان اعزامی، مسئولیت در جبهه، کیفیت شهادت، نحوه شهادت، محل شهادت، تاریخ شهات (روز و ماه و سال) محل دفن شهید اطلاعاتی است که در زندگی نامه هر مدخل درج شده است.
کد خبر: ۴۲۷۲۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۶

نویسندگان سکینه صرفی و حسن جلالی
برای مدت چند ماهی از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عازم کشور لبنان و سوریه شد ، همین سفارش را تاکید کرد . همیشه با فرستادن نامه از وضعیت او مطلع می شدیم . آن روزی که از لبنان بازگشت ، اشک امانمان را بریده بود . انگار سالیان زیادی از او دور بودیم و حالا با آمدنش گم گشته مان را یافته ایم . او مرا به صبر دعوت کرد و گفت : « باید صبوری حضرت زینب کبری (س) را ستود . به جرأت می توانم بگویم که خالق ، دیگر چنین مخلوقی را خلق نکرده است . خواهرم هنگامی که به زیارت حرم شریف آن بانوی محترمه در زینبیه رفتم ، ارزش و مقام خواهر را با تمام وجودم دریافتم . امیدوارم در راه خدمت به شما توفیق بیشتری از درگاهش بیایم »
کد خبر: ۴۲۷۱۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۵