بچه خوشتیپ دانشگاه که شهید شد
به گزارش نوید شاهد خراسان رضوی، حمیدرضا الداغی شهروند سبزواری بود که در شامگاه ۸ اردیبهشت در دفاع از دو دختر سبزواری بر اثر ضربه با سلاح سرد به شهادت رسید.
شهید حمیدرضا الداغی متولد ۱۳۵۶ در سبزوار بود که در هشتم اردیبهشت ۱۴۰۱ با چند اراذل و اوباش درگیر شد و بر اثر ضربات چاقو به قتل رسید.
او در یک دفتر معماری مشغول به کار بود شهید حمیدرضا الداغی چند سالی بود که متاهل شده بود و یک دختر ۱۵ ساله داشت.
این شهید حالا به نماد رشادت و فداکاری در کشورمان تبدیل شده است که به عنوان شهید برای حفظ ناموس شناخته میشود. حتی رسانههای معاند و خارجی نیز از او به نیکی یاد کرده و کار او را تحسین کردند.
روایتی درباره شهید «حمیدرضا الداغی»؛بچه خوشتیپ دانشگاه شهید شد؛ منِ بچه مذهبیِ پرادّعا هیچ!
یک فعال رسانهای درباره «حمیدرضا الداغی» جوانی که در درگیری با مزاحمان نوامیس به شهادت رسید، نوشت: «همون جوان خوشتیپ و خوشگل دانشگاه، پشت اسمش کلمه شهید نشسته و منِ بچه مذهبیِ پرادعا هیچ… .»
مهدی عرفاتی فعال رسانهای در صفحه اینستاگرام خود خاطرهای قدیمی از «حمیدرضا الداغی» شهروند سبزواری که در دفاع از دو دختر جوان به دست اراذل و اوباش به شهادت رسید، نوشت: «شهید حمیدرضا الداغی همدانشگاهی من بود. اواخر دههٔ هفتاد. من ارتباطات میخوندم و حمید حسابداری (اگر اشتباه نکنم). من بچه مذهبی دانشگاه بودم و اون بچه خوشتیپ دانشگاه. ظاهراً هیچ صنمی باهم نداشتیم. ماجرای آشنایی ما برمیگشت به جنجال و نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، ۷-۸ نفر ریختن رو سر من و کأنه با قاتل پدرشون طرف هستن… زیر مشت و لگد و فحاشیها، حمید رو دیدم که به هواخواهی من وارد معرکه شده و داره یکی پس از دیگری رو مینوازه… .
تا جایی که یادمه ورزشکار بود و حتی توی مسابقات رزمی هم اسم و رسمی داشت. دعوا که تموم شد متوجه شدم هر دوی ما رو با تیزی نشون کردن؛ من گوش راستم و حمید گوش چپ… رفتیم بیمارستان و سهم هر کدوم سه چهارتا بخیه شد و گوشهامونو پانسمان کردن. از فردا توی دانشگاه معروف شدیم به گوشبریدهها…
شکایت کردیم و دادگاه برامون طول درمان برید و دیه. ۲۵۰ هزار تومن برا ضارب دیه بریدن. بابای طرف اومد به التماس و خواهش که ببخشیمش. یه کارگر ساده بود که یحتمل ۲۵۰ هزار تومن، حقوق چند ماهش میشد. از دست پسرش شاکی بود. حمید با همون برخورد اول راضی شد و منم راضی کرد که ببخشیمش و بخشیدیمش…این ماجرا شد دلیل دوستی منِ بچه مذهبی دانشگاه با جوان اول خوشتیپ و خوشگل دانشگاه.
پریشب یکی از رفقای دانشگاه بهم پیام داد که حمید الداغی به رحمت خدا رفته. دروغ نگم، اولش نشناختم تا اینکه عکسشو برام فرستاد. حالا همون جوان خوشتیپ و خوشگل دانشگاه، پشت اسمش کلمه شهید نشسته و منِ بچه مذهبیِ پرادعا هیچ…»
بچه خوشتیپ دانشگاه شهید شد؛ منِ بچه مذهبیِ پرادّعا هیچ!
هشتم اردیبهشت ماه ۱۴۰۱، وقتی دو نفر از اراذل و اوباش در یکی از خیابانهای شهر سبزوار برای دو دختر جوان ایجاد مزاحمت کردند و آنها را مورد اذیت و آزار قرار دادند، «حمیدرضا الداغی» برای نجات دختران، پس از تذکر به مزاحمان نوامیس، با آنها درگیر میشود. در این درگیری، اوباش او را با چاقو مورد حمله قرار میدهند و دقایقی بعد این جوان بر اثر شدت جراحات به شهادت میرسد. او پدر دختری ۱۳ ساله بود که برای حفظ امنیت دو دختر جوان به مقام شهادت نائل آمد.