مبادا امام عزیزمان را تنها بگذارید
به گزارش نوید شاهد خراسان رضوی، شهید سیدقاسم علوى در ۱۴ خرداد سال ۱۳۴۵ در روستای عبدالمجید از توابع بخش احمدآباد دیده به جهان گشود.
او به مدت سه ماه به صورت بسیجی عازم جبهه شد. در مرتبه بعد و پس از سپری کردن آموزش نظامی سربازی به کردستان اعزام شد و در جبهه حق علیه باطل شرکت نمود.
سرانجام سرباز شهید سید قاسم علوى در چهارم خرداد سال ۱۳۶۷ در جبهه غرب کشور، منطقه پنجوین به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
در وصیت نامه شهید چنین آمده است؛
بسم الله الرحمن الرحیم
یا ایها الذین آمنوا قاتلوا الذین یلونکم من الکفار و لیجدوا فیکم غلظة و اعلموا ان الله مع المتقین
اى کسانى که ایمان آوردهاید با کافران از هر که با شما نزدیکتر باشد شروع به جهاد کنید و باید کفار در شما درشتى و نیرومندى و قوت و پایدارى حس کنند تا از سپاه اسلام بیمناک بشوند و شما مؤمنان هیچگاه نترسید و بدانید که خدا همیشه یار و یاور پرهیزکاران است. با سپاس و ستایش حمد ثناى خداوند تبارک و تعالى که یار و یاور همه پرهیزکاران است، وصیتم را آغاز مىکنم:
با سلام و درود بر مهدى موعود منجى عالم بشریت و با سلام و درود بر نائب بر حق امام زمان و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران امام خمینى و با سلام و درود بر شما ملت غیور و پیروز ایران و با سلام و درود بر شما خانوادههاى شهداى کربلاى گلگون کفن ایران.
سخنم با شما ملت شهید پرور ایران است که مبادا امام عزیزمان را تنها بگذارید چرا که مىگوئید ما اهل کوفه نیستیم که امام تنها بماند، به این شعارتان عمل نمائید. راه مستقیم راهى که امامان ما در این راه به شهادت رسیدند و البته من کوچکتر از آن بودم که به صاحبان این انقلاب یعنى خانوادههاى شهیدان پیام برسانم چرا که آنها الگو هستند بر کشور ایران و یاران باوفا امام هستند.
اى مردم ایران بجنگید، مبادا خسته شوید چرا که حدیثهاى زیادى در این باره یعنى پیروزى شما آمده است، به عنوان مثال روایتى است که گویند سلمان فارسى کنار حضرت محمد (ص) نشسته بودند، حضرت دست بر پشت او زد و گفت این و قوم او آنکه گفت به خدا سوگند که اگر ایمان در ستاره آویخته باشد جماعتى از اهل فارس به وى دست زنند و دریابند و پس بدانید که پیروزى از آن ماست.
پدر عزیزم، مىدانم که چه خون دلها و زحمتها کشیدهاید که شاید لااقل در دنیا فردى مفید در جامعه باشم، اما از شما معذرت مىخواهم و باید افتخار کنید.
شما مادر عزیزم که چنین فرزندى را تربیت نموده و به جبهههاى نبرد حق علیه باطل فرستادهاید و احسنت بر شما مادرم، خواهرانم را با حجاب بار آور که قرآن مىفرماید: دختران و زنان مؤمنان خویشتن را به چادر بپوشانند اینکه کار براى این است که آنها به عفت و حریت شناخته شوند تا از جسارت هوسرانان آزار نکشند.
مادرم، اگر من لیاقت شهادت را پیدا نمودم طورى گریه کنید که دشمن شاد نشود و با این کار خود مىتوانید ضربهاى بر دشمن شرق و غرب بزنید چرا که زینب (س) داغ برادر را دید، داغ فرزند، داغ برادر زاده و، و، ولى با خطبهاى کاخ یزید را به لرزه آورد. مادرم مىدانم که از دست دادن فرزند خیلى سخت است ولى در این موقع نظرى بینداز بر فاجعه کربلاى حسینى.
برادرانم، من از شما مىخواهم که اگر بدى دیدهاید ببخشید و فرزندانم را فردى مفید برای جامعه تحویل نمائید تا انشاء الله سلطه شرق و غرب به روى کشور ما نباشد.
پدرم، باز هم اگر لیاقت شهادت را داشتم و اگر تکهاى از بدنم به دستتان رسید، من را در بهشت رضاى مشهد دفن کنید. پدرم، من یک ماه روزه در منطقه جنگى خوردهام و نماز هم یک ماه برایم بخوانید و من از کلیه همسایگان، دوستان و آشنایان مىخواهم که اگر بدى دیدهاند به بزرگوارى خودشان ببخشند و از دوستانم مىخواهم که سلاحم را بر زمین نگذارند و تا آخرین قطره خونشان بجنگند.
والسلام سید قاسم علوى - امضا در تاریخ: ۲۹/۳/۶۴