در خودسازی بکوشید و هر چقدر میتوانید قرآن بخوانید
به گزارش نوید شاهد خراسان رضوی، شهید غلامعلی بهرهمند در دهم دی ماه سال ۱۳۴۵ در روستای قرنه سفلی از توابع شهرستان سرخس دیده به جهان گشود.
بعد از گزاردن دوران کودکی تحصیلات خود را تا پنجم ابتدائی ادامه داد، اما با این دارای هوش و استعداد زیادی خصوصا در ریاضی بود به دلیل نبود امکانات از ادامه تحصیل بازماند. در بیرون خانه همراه پدر در کشاورزی فعالیت میکرد و در خانه نیز به مادر کمک کار مادر بود. در احکام الهی از جمله نماز و روزه جدیت داشت و نماز خود را سروقت میخواند.
به جبهه علاقه زیادی داشت لذا با عموی خود شهید حسین بهرمند از طریق بسیج به جبهه اعزام و در عملیات خیبر حضور یافت. در مرتبه بعد که مرتبه آخر اعزامش به جبهه بود در قالب خدمت سربازی به جبهه اعزام شد.
قبل از آخرین مرتبه اعزام به جبهه میگفت: در خودسازی بکوشید و هر چقدر میتوانید قرآن بخوانید و نماز را سبک نشمارید، همه وحدت و یکپارچگی را حفظ نمائید و باهم برابر و برادر باشد و در میان یکدیگر تفرقه نیندازید، امر به معروف و نهی از منکر نمائید، از غیبت و بدگویی دوری کنید. به خانوادههای شهدا سرکشی و از فرزندانشان دلجویی کنید. همچنین با تک تک دوستان و آشنایان داخل روستا خداحافظی نمود و هنگام خداحاقظی دور چشمانش از اشک حلقه گرفته بود، اما در عین حال چهره گشوده و خندان داشت. پدر شهید میگوید: وقتی با این صحنه مواجه شدم در ته قلب به یقین رسیدم این خداحافظی، خداحافظی وداع هست و اینچنین هم شد. این حالت او خاطرهای بس به یاد ماندنی برای من بود و جزئی از زندگی من است.
خاطرات پدر از دوران نوجوانی شهید:
روزی به من گفت: با انسانهای با شخصیت صحبت و هم نشینی کن. زیرا همنشینی با انسانهای کم شخصیت انسان را کوچک و خوار میکند. همیشه لباس تمیز و مرتب بپوش، زیرا انسان را با شخصیت و با کمال نشان میدهد. هر مجلسی که میرفتم، بسیار به من احترام میگذاشت بطوری که هنوز خوبیهایش از خاطرم نمیرود. تا وقتی که به جبهه نرفته بود نمیگذاشت من کاری انجام دهم و تمام کارهای منزل را بر عهده میگرفت.
یکی از ویژگیهای غلامعلی پشتکار و ایمان قوی او بود. داخل روستا غیر از کشاورزی و دامداری چیز دیگری نبود. این شهید پشتکار عجیبی نسبت به کشاورزی داشت به طوری که از صبح تا شب پشت تراکتور مشغول شخم زدن زمینها بود و شب که به خانه بر میآمد، سریعا خود را به پایگاه بسیج میرساند و میگفت دوستانم منتظر من هستند، باید بروم که نوبت پست نگهبانی من است و حتی هنگامی که مرخصی میآمد شب و روز داخل پایگاه بسیج بود و میگفت امام فرمودند سنگرها خالی نگذارید و من پیرو خطم امام هستم.
خاطره از مادر شهید:
زمانی که منزل میآمد در کارهای منزل کمک میکرد و بسیار متواضع و فروتن بود. بسیار به نماز پایبند بود به طوریکه همیشه نماز را اول وقت میخواند. به دین اسلام اعتقاد راسخ داشت. هر زمان پدرش دستوری به کاری میداد اخم به ابرو نمیآورد و به نحو احسن آن کار را انجام میداد. همیشه به مردم متسضعف کمک میکرد، بنده که مادر بودم را نصیحت میکرد و میگفت مادر جان خدا را فراموش نکن و دعا کن که اسلام سربلند و پیروز باشد، من که به جبهه میروم برای اسلام است و اگر ان شالله شهید شدم اصلا نارحت نباشید. از من راضی باشید و برای بنده دعا کنید.
سرانجام شهید غلامعلی بهرهمند در دهم شهریور سال ۱۳۶۵ هم زمان با فرمانده اش شهید محمود کاوه در غرب کشور در عملیات کربلای ۲ منطقه حاج عمران به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکرش نُه ماه بعد از شهادت به زادگاهش بازگشت و به خاک سپرده شد.