نوید شاهد - شهید حسین آرام از شهدای والامقام مشهد در وصیت نامه خود خطاب به مادر خود چنین نوشته است: «مادرم! می دانم که تو ایمانت در برابر خدا چقدر مستحکم است و می دانم که با قلبى مملوّ از عشق و محبت، مرا به خدا دادى. پس هیچگونه غمى در نبودنِ من نباید در تو به وجود بیاید.»

فرازی از وصیت نامه شهید آرام

به گزارش نوید شاهد خراسان رضوی، شهید ، در روز شهید حسین آرام رزق آبادی، هشتم تیر ماه سال ۱۳۳۷، در شهرستان مشهد به دنیا آمد. پدرش علی و مادرش مبارکه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند.

در جنگ تحمیلی به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. او در راه دفاع از میهن در روز سیزدهم مرداد ماه سال ۱۳۶۱ در پاسگاه‌زید بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر، شهید شد.

اکنون مزار این شهید والامقام در گلزار شهدای بهشت‌رضای مشهد مقدس واقع شده است.

متن وصیت نامه شهید به شرح ذیل می باشد:

 
 
«بنام خداوند بخشنده مهربان»
او که یاری دهندة همۀ ما خواهد بود!
 

نمی دانم چه برایتان بنویسم و حر فهایم را به طورخلاصه و کوتاه بنویسم. من در کربلاى خوزستان هستم، جایى که هرلحظه خود را به خدا نزدی کتر می بینم، جایى که خیلی ها دیگر انتظار لحظه ها را نکشیدند و به خدا پیوستند و نزدیک شدند. شاید اگر من هم لایق باشم به درگاه خدایم، به او برسم. می خواهم بعد از رفتن من پدر و مادرم برادرانم خواهرانم همه و همه غمگین نباشید، آنوقت است که خودم را با روحى سبک و خالى از غم، و قدمى، چون پر، جلوى خدایم می بینم.

مادرم! می دانم که تو ایمانت در برابر خدا چقدر مستحکم است و می دانم که با قلبى مملوّ از عشق و محبت، مرا به خدا دادى. پس هیچگونه غمى در نبودنِ من نباید در تو به وجود بیاید.

پدرم مادرم! از زحمات شما که تا این سنّ برایم کشیدید، ممنونم! از خدا می خواهم به شما اجر عظیمى بدهد.

برادرانم! ناصر و محسن مهربانم! از شما می خواهم که در نبودنِ من، دلگیر نشوید. شما باید ادامه دهندگان راه حسین (ع) باشید؛ حسین (ع) سرور شهیدان! و براى برپاداشتن اسلام سعى و کوشش خودتان را بکنید؛ و با یاد خدا، د لهایتان را شاد کنید. اگر مادر ناراحتى کرد، که به خاطر خدا و به خاطر شهداى اسلام نباید بکند- به او دلدارى بدهید و با یاد خدا به او تسکین بدهید.

خواهرم فاطمه! تو که همیشه دوستم داشتى و در همۀ کار‌ها کمکم بودى، بدان اگر در نبودنِ من، خودت را ناراحت کنى، روحم ناراحت خواهد بود. از تو می خواهم، با کمک خدا، که قوت قلب به تو بدهد که غمگین نباشى و دلدارى بدهى آنان [را]که بی جهت برایم گریه می کنند. آقاى علیجانى را سلام می رسانم. خدا یار و نگهدراش باشد. از خدا می خواهم که او را همیشه صحیح و سالم نگه دارد تا شما و بچه ها، زندگى خوشى را ادامه دهید.

دایى جان داود، پروانه، مریم، على، زرى! همگى شما را به خدا می سپارم و به این امید که شما که هنوز کوچک هستید، ادامه دهندگانِ راه تمام شهدا باشید و اسلام را همیشه زنده و جاوید نگه دارید.

خواهرم بتول و آقاى مقدم و بچه ها!

همگى شما را به خداى بزرگ می سپارم. در نبودن من از خدا می خواهم به شما صبر دهد و اصلاً ناراحت نشوید؛ بلکه خوشحال باشید.

در پایان، پدر و مادر عزیزم، مخصوصاً تو مادر- که زحمت زیادى براى بزرگ کردن من کشیدى- بدان که در برابر خدا روسفید هستى. خوشا به حال تو! دیگر حرفى ندارم و همگى را به خداى بزرگ می سپارم.      

 
 
 
 
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده