نکاتی شنیدنی / ایران اسلامی مقتدرترین حکومت جهان
به گزارش نوید شاهد خراسان رضوی، شهید حسین امین مقدم، در روز نهم آذر ۱۳۳۶، در شهرستان کاشمر به دنیا آمد. پدرش امینالله، کشاورز بود و مادرش اقدس نام داشت. تا دوره کارشناسی در رشته مهندسی مکانیک درس خواند. سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و رشادت های بسیاری ار خود در نبرد با دشمن به یادگار گذاشت تا اینکه عاقبت در روز پنجم اسفند ماه ۱۳۶۲ با سمت فرمانده تیپ در جزیره مجنون بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار این شهید والامقام در گلزار شهید مدرس زادگاهش واقع شده است.
در ادامه وصیت نامه شهید حسین امین مقدم را مطالعه می نمایید:
اکنون که به برکت جمهوری اسلامی و حکومت الهی توفیقی حاصل شد که در لشکر امام زمان (عج) خدمت و با دشمنان خدا و اسلام و مسلمین مبارزه کنیم و در این راه جان ناقابل را به پیشگاه الهی تقدیم کنیم نکاتی به نظر میرسد که قابل گفتن است. ما در عصری قرار گرفته ایم که شاید بتوان گفت در طول تاریخ خداوند بیشترین نعماتش را بر ما ارزانی داشته است، نعمت حکومت اسلامی، نعمت وجود رهبری همچون امام خمینی (قدس سره)، نعمت زدوده شدن آثار کفر و نفاق و شرک و فساد و ... سایر نعمات لذا بر ماست که شکر این نعمت به جا آوریم و موقعیت را مغتنم شمرده از آن استفاده کنیم.
الآن ایران اسلامی مقتدرترین حکومت جهان است. از آمریکا و شوروی و چین و فرانسه و... مجموعه همه اینها قویتر و قدرتمندتر است؛ چرا که اگر چه آنها موشک و سلاح و.. دارند، ولی ما نداریم... و ما ایمان داریم؛ امام زمان عج داریم؛ خداوند قادر متعال داریم و ایمان و عشق به اینها داریم؛ و لذا پشت ما گرم و محکم است و از هیچ چیزی جز از خداوند ترسی نداریم. وجود مبارک و پر میمنت امام خمینی نعمت بزرگ و حجت الهی است که خود وضعی دیگر و سخنی دیگر دارد.
برادران و خواهران حزب الهی و ایمانی قدر این نعمات را بدانید و شکر خداوند کنیم و با جان و مال حامی این نعمات باشید این نعمت در طول چهارده قرن اسلام بعد از ائمه معصومین علیهمالسلام بر هیچ امتی نازل نشده است جبههها را بیشتر تقویت کنید و خداوند را بر اعمال و کردار خودمان همیشه حاضر و شاهد بدانیم.
گرچه من کوچکتر از آنم که بخواهم خواهران و برادران را توصیه کردم. از همگی برادران و خواهران که به نحوی با هم آشنا بودهایم حلالیت میطلبم و اگر خاطر کسی را آزرده ام و یا دلی شکسته است به بزرگواری خودشان ببخشند که خداوند رحمان و رحیم غفور و بخشنده است.
برادران عزیزی که در نهادهای انقلاب اسلامی فعالیت میکنند محیط خودشان را با گرمی و صفای ایمان و اخوت اسلامی روشن بدارند و کارهای اجرایی که زیاد هم است شما را از مطالعه و تعلیم و تعلم با زمان ندارد که این عمر ارزش زیادی برای این کار دارد و عمرها رفتنی است و اعمال صالح باقی میماند. حداقل آن است که از گناهان باخبر شویم و بدانیم چه چیزهایی گناه، چه کارهایی صواب است، تا آنجا که حجابهای نفس برکنار شود و چشمههای علم بازگردد و مؤمن در راه خدا سیر و سلوک کند. از تمامی خواهران و برادران التماس دعا دارم.
و اما سخنی با همسرم: از تو سپاسگزارم که با سختیهای زندگی من ساختی و مشکلات را به خوبی تحمل کردید و هیچ ابراز نکردید و چند صباحی زندگی را گذراندیم؛ خداوند انشاءالله به تو صبر و تحمل عنایت فرماید؛ هنوز هم مشکلات وجود دارد، ولی صبر میخواهد و خداوند بندگانش را با بلاها آزمایش و امتحان میکند و خوشا به حال آن بندگانی که مشقات و مشکلات را تحمل میکنند و خداوند انشاءالله که اجرت بدهد.
از حاجی آقای مدیری و حاج خانم تشکر میکنم که این مدتی که با آنها بودم نهایت محبت و خوش رفتاری و مهربانی کردند و خداوند به همگی اجر دهد. اما همسرم شما وصی من هستید مرا در مزار مدرس شهید در کنار سایر برادران شهیدم دفن کنید (البته اگر جنازه ام به دستتان رسید) و اگر جنازه ام پیدا نشد و مفقود بود زیاد ناراحت و نگران نباشید، چون که آدم وقتی رفت فرقی نمیکند که در شرق زمین به خاک سپرده شود یا در مغرب زمین. شبهای جمعه اگر فرصتی کردی برایم فاتحه و اخلاص و سوره مبارکه الرحمن را بخوان. علی و مریم را طوری تربیت کن که از رهروان راه سیدالشهدا (ع) و زینب کبرا علیها السلام باشند و در این دنیا خدمتگزار به اسلام و در آن دنیا موجب افتخارم باشند. وقتی علی بزرگ شد اگر خودش تمایل و علاقه داشت پس از پایان دوره راهنمایی به درس طلبگی برود که طلبگی کاری بسیار ضروری و لازم است و انسان به مسائل و معارف اسلامی بصیر میگردد؛ و اگر حقوقی به من تعلق گرفت به همسرم بدهید. بار دیگر شما را به صبر توصیه میکنم که و إِنَّ اللّه مَعَ الصَّابِرِینَ.
و اما پدر و مادر گرامی ام. از شما تشکر میکنم که برای من زحمت کشیدید از دوران طفولیت تا بلوغ و بعدها زحمت کشیدید اگر شما را ناراحت کردهام یا رنجی دیدهاید بر من بخشید و خداوند اجرتان بدهد؛ و شما حلالیت میطلبم برای من گریه نکنید چرا که خون من ارزشی ندارد و اگر خواستید گریه کنید برای امام حسین (ع) و اصحاب گرانقدر و ائمه اطهار (ع) گریه کنید. مطالبی است که در نامهای جداگانه برایتان نوشتهام امیدوارم که با آنها عمل فرمایید. خداوند همگی صبر و اجر دهد. اللهم تقبل مناهذا اللهم اجعلنی من جندک و من عبادک الصالحین.