کرامات شهدا
کرامات شهدا
شهیدی که مشکل مالی خانواده‌اش را برطرف کرد
فرزند شهید «ابراهیم باقری» از شهدای ترور نقل می‌کند: پس از شهادت پدرم، گاهی اوضاع مالی خانواده ما چندان مساعد نبود، در یکی از همان روزها، منتظر دریافت مبلغی پول از جایی بودیم که دقیقاً معلوم نبود کی واریز بشود. در ادامه روایت کرامت این شهید گرانقدر به خانواده و برطرف شدن مشکل مالی شان بخوانید.
گفتگو با یک گرافیست تصاویر شهدا
تصاویر بی‌کیفیت، مانع ارتباط جوانان دهه هشتادی با شهداست
«فاطمه صداقت جو» یک هنرمند و گرافیست حرفه‌ای است که تصاویر شهدا را به صورت نقاشی دیجیتال بازسازی می‌کند، معتقد است: تصاویر موجود شهدا که دارای کیفیت بسیار پایینی است، روز به روز در حال از بین رفتن هستند و چه توقعی است که نوجوانان و جوانان دهه ۸۰ به بعد بتوانند با تصاویر بی‌کیفیت موجود شهدا ارتباط برقرار کنند!
فرزند شهیدم پشت پنجره اتاقم ایستاده و نگاهم می‌کرد
نوید شاهد- «سید نعمت‌الله قاضی دزفولی» پدر معلم بسیجی شهید «سید هیبت‌الله قاضی دزفولی»، خاطره دیدن پسرش بعد از شهادت را تعریف می‌کند که در بخشی از آن می‌گوید: «پس از شهادت سید هیبت‌الله بسیار ناآرام بودم؛ اما خدا شاهد است تا ناآرام می‌شدم ناگهان فرزند شهیدم را می‌دیدم که در پشت پنجره اتاق من در حیاط منزل مثل آدم زنده کاملا مجسم ایستاده و دارد به من تبسم می‌کند و چشم از چشم من برنمی‌دارد.»
به پدرم بگو من اینجا دفن هستم
نوید شاهد - شهید حمید(حسین) عرب نژاد در خواب به یکی از اهالی کاظم آباد کرمان گفت: «من حسین هستم، بچه خانوک. تو باید بروی و به پدرم بگویی که من در اینجا دفن هستم و نفر سومم.»
خاطره ای از برادر شهید «امیر حاج امینی»
با دیدن چهره شهید اعتقادش قلبی شد
نوید شاهد - برادر شهید «امیر حاج امینی» تعریف می کند: چهره معصوم شهید امیر حاج امینی باعث شد فردی که به ظاهر مسلمان شده بود قلبا مسلمان شود.
خبر خوشی که شهید در خواب به مادرش داد
نوید شاهد - برادر یکی از شهدای دوران دفاع مقدس تعریف می کند: شهید محمد کاظم یک شب در خواب مادرم آمد و به او خبر داد که باردار است و گفت نام او را حجت بگذار و انقدر هم خودت را اذیت نکن.
خاطره ای مادر شهید طالب نظری پور
ناراحت نباش. فرزند تو شفا می یابد
نوید شاهد - مادر شهید «طالب نظری پور» در مورد فرزندش، تعریف می کند که فرزندش همیشه می گفت برایم دعا کن شهید شوم و به دوستانم بپیوندم، او هم در جنگ شرکت کرد و هم به مجروحین کمک می کرد و تا اینکه خواب امام خمینی(ره) را می بیند که گفتند خداوند فرزندت را پذیرفته است.
خاطره ای از همسر شهید روح الله کریمی
شب عروسی لباس دامادی اش را بخشید
نوید شاهد- همسر شهید روح الله کریمی تعریف می کند که همسرشن بسیار مومن بود حتی در شب عروسی خود از لباس دامادی اش بخاطر افراد نیازمند گذشت و در نماز و عبادت حالات خوشی را داشت تا اینکه خواب دوست شهید خود را میبیند و بعد از آن در عملیات بدر به شهدای گمنام می پیوندد.
رویاهای صادقانه شهدا
آرزو دارم مثل امام حسین(ع) شهید شوم
نوید شاهد- "الله قلی عراقی" در مورد "شهید رضا" می گوید: شهید رضا آرزویش این بود که مثل امام حسین علیه السلام به شهادت برسد و از خداوند نیز خواسته بود تا اینکه به آرزوی خودش رسید.
رویاهای صادقانه شهدا
اولین شهید لشکر
نوید شاهد - خواهر شهید علیرضا بیطار زاده در مورد برادر شهید خود می‌گوید: ایشان در خواب دیده بود اولین نفری است که مزار شریف حضرت سیدالشهدا علیه السلام زیارت می کند و شب عملیات هم اولین شهید لشکر بود.
خاطراه ای از پدر دانش آموز بسیجی شهید محمود اوژن
اگر شهید شدم مراسم مرا در مسجد زرگران برگزار کنید
نوید شاهد - پدر دانش آموز بسیجی شهید محمود اوژن می گوید که همسنگران پسرش در مورد او می گویند که محمود قبل از شهادتش خواب می بیند که در مسجد زرگران دزفول نماز می خواند و بعد وارد باغی می شود، شهید محمود به همسنگران خود گفته است مراسم شهادت مرا در مسجد زرگران برگزار کنید.
رویاهای صادقانه شهدا
خودت را آماده کن که امروز نوبت من است
نوید شاهد - دوست شهید علیرضا خطروشی می گوید که شهید علیرضا خطروشی شب قبل از شهادت خود خواب میبیند که شهید می شود و فردای آن روز به من گفت خودت را آماده کن که امروز نوبت من است و چند ساعت بعد که در آمبولانس را باز کردم دیدم که همبال فرشته ها شده است.
ترکش سینه اش را شکافت اما دست از کار نکشید
نوید شاهد - فرزند شهید محمد علی سلگی در مورد پدر خود می گوید که پدرش قبل از شهادتش خواب می بیند که پیشنماز تمام مردم شده است و بعد از اینکه بیدار می شود خود را آراسته می کند و سوار بر بلدوزر می شود تا خاکریز زنی را ادامه دهد که همان لحظه خمپاره ای به نزدیکی او منفجر می شود ولی با این حال کار را ادامه می دهد و بار دیگر ترکش خمپاره ی دیگری به سینه اش اصابت کرد و به شهادت رسید.
ستاره ای که نشانه شهادت بود
نوید شاهد - احمد کردی در مورد شهید «مرتضی غفاری» تعریف می کند: شهید قبل از شهادت خود در خواب می بیند ستاره ای را در آغوش می گیرد و زمان شهادتش نیز قطره خونی که بر اثر اصابت گلوله روی سینه اش بود به شکل ستاره دیده می شد.
رویاهای صادقانه شهدا
زود بیا که منتظرت هستیم
نوید شاهد - شهید «محمد جواد درولی» قبل از شهادت خود بی تاب دوست خود شهید «حسین غیاثی» بود که یک شب خواب او را می بیند و می گوید منتظرت هستیم و بعد از اینکه عازم جبهه شد به آرزوی دیدار رسید.
خاطره ای از یکی از همرزمان جهادگر شهید سید مصطفی یوسفی
من برای این دنیا ساخته نشده ام
نوید شاهد - یکی از همرزمان شهید تعریف می کند که شهید «سیدمصطفی یوسفی» قبل از شهادتش خواب شهادت خود را تا لحظه ای که به قطعه شهدا وارد می شود را دیده بود و دقیقا همانطور هم بود.
خاطره ای از همرزم شهید امیر ملکی
ناراحت نباش، تو به زودی به آرزویت خواهی رسید
نوید شاهد-همرزم شهید «امیر ملکی» تعریف می کند: شهید قبل از شهادت خود خواب شهید سردار محمد بروجردی را میبیند که خبر شهادت او را می دهد و چه زیبا به آسمان پر می کشد.
خاطره ای از خانواده شهیدان رضا و حسین رسولی/ رویاهای صادقانه شهدا
هر کس راه خودش را می رود
نوید شاهد- شهید حسین رسولی قبل از شهادت خواب برادر شهید خود را می بیند که به او می گوید سنگر مرا خالی نگذار.
خاطره ای از «عبدالخالق پور خنجر»
کاش من هم این چنین باغی داشتم
نوید شاهد- خاطره ای از عبدالخالق پور خنجر در مورد شهیدی که زمانی شهید شد که خواب شهادت خود را در همان روز دیده بود و به باغ بهشت پرواز کرد.
خدایا تو میدانی که ما هیچ کاره ایم/رویاهای صادقانه شهدا
نوید شاهد - شهید بروجردی برای اینکه محور عملیات را پیدا کند به خداوند متوسل شد و در همین هنگام به خواب فرو رفت و در خواب افسری را دید که به ایشان راه را نشان داد.