مراسم تجلیل از خانواده‌های معظم شهدای روستای یوسف آباد قوام با حضور مسئولین بخش صفادشت و شهرستان ملارد برگزار شد. فتوکلیپی از این مراسم را در نوید شاهد می‌بینید.
نوید شاهد - در قسمتی از کتاب "فرمان بُرداران قوام" که زینب خزایی زندگی‌نامه شهدای روستای یوسف آباد قوام در آن روایت می‌کند، می‌خوانیم: «بعد از شهادت شهید «محرمعلی یزدی»، هوای جبهه و ادامه دادن راه شهید توی سرم افتاده بود. به همین دلیل با دستکاری کردن شناسنامه و ثبت نام در بسیج مرکزی سپاه شهریار آماده اعزام به جبهه شدم، ولی نمیدانم چه کسی به خانواده و مادرم اطلاع داده بود.»
نوید شاهد - در قسمتی از کتاب "فرمان بُرداران قوام" که زینب خزایی زندگی‌نامه شهدای روستای یوسف آباد قوام در آن روایت می‌کند، می‌خوانیم: «مثل فرشی که وقف مسجدی شده باشد، مثل چلچراغی که نذر حسینیه گردد، خود را بخشی از دارایی انقلاب اسلامی می‌دانست. اگرچه عمری کوتاه داشت، اما تمام آن را وقف آرمان‌هایش کرد و با این اندیشه بود که هرجا نامی از انقلاب بود حضور می یافت.»
"قاسم" خیلی به ظاهرش اهمیت می داد و بچه ها در روستا دکتر صدایش می زدند. آنچه می خوانید خاطره ای به نقل از دوست شهید "قاسم جعفرلو" است که تقدیم حضورتان می شود.
شهید "ابوالفضل یزدی" در وصیت نامه اش می نگارد: «برادران عزیز! به فرامین اسلامی گوش فرا دهید و دستورات اسلامی را مو به مو اجرا کنید. یکی از این فرامین، جهاد اکبر(مبارزه با نفس خود) است.»
همرزم شهید می گوید: محمود اصلا آرام و قرار نداشت و مرتب به این در و آن در می زد تا یک جا ثبت نامش کنند و اعزام شود سه چهار مرحله هم از دست پدرش فرار کرده بود که برود ولی سید علی هر دفعه مانع او می شد.
کتاب «فرمان بُرداران قوام»، مجموعه‌ای از زندگی نامه و خاطرات شهدای روستای «یوسف آباد قوام» که «زینب خزایی» با بیان این خاطرات یاد و خاطره شهدا را گرامی می دارد.