فریده هادیان

فریده هادیان
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» -1

نماز در زیر پتو؛ روایت آزاده جعفرمزیدها

ما را که حدود پنجاه نفر بودیم، به سازمان امنیت بغداد منتقل کردند و در اتاقی به ابعاد 6X4 متر، که یک پتو کف آن را می پوشاند، حبس نمودند. این اتاق یک دریچه داشت که از طریق آن، نور خورشید بر روی دیوارسلول می افتاد. به همین دلیل توانستیم جهت صحیح قبله را پیدا کنیم.
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» -2

جرم سجده طولانی در اسارت؛ روایت آزاده حمید حکیم خواه

آن شب، پس از صرف شام، مشغول خواندن نماز مغرب و عشا شدم. نمازم را که خواندم، متوجه نگهبانی شدم که پشت پنجره ایستاده بود و داخل سلول را می پایید. او به یکی از بچه ها خیره شده بود و نماز خواندن او را تماشا می کرد.
طراحی و تولید: ایران سامانه