امیرحسین حاجی نصیری روایت میکند: یک دفعه دیدم یک تویوتا با سرعت به ما نزدیک میشود. یکی از شیرمردهای نجبای عراقی بود. عجب جرأتی داشت. با ماشین آمده بود جایی که تازه تاو زده بودند.
به لحاظ جسمی محدود شدم و گرنه من تا زنده ام و جسمم توانایی داشته باشد، پای اعتقاد و آرمانم ایستاده ام و هر جایی لازم باشد، حضور پیدا می کنم و مبارزه می کنم...