روایتی شنیدنی از پدر شهید «محمد رحیم کرمی»؛
شهید «محمد رحیم کرمی»، گفت: یک روز که محمد عزیزم به مرخصی آمده بود، او را صدا زدم و گفتم پسرم شنیده ام آنجایی که خدمت می کنی بسیار حساس و خطر ناک است، می خواهم با فرمانده ات صحبت کنم که جای تو را تغییر دهد. او برگشت و با ناراحتی جواب داد: پدر شما میخواهی فرد دیگری جای من شهید شود، اشک در چشمانش حلقه بست، این لحظه را هیچوقت فراموش نخواهم کرد.