رمضانعلی کاووسی

فرمانده سیگار کشیدن را در گروهان ممنوع کرده بود. همه به قانون مقید بودند تا اینکه پدر فرمانده به گروهان آمد و شروع کرد سیگار کشیدن.

از کارکنان معراج شهدا بود و تصمیم گرفت شب را کنار تابوت‌ها بخوابد. غرق خواب بود که صدای عجیبی بیدارش کرد؛ از یکی از تابوت‌ها صدای نفس کشیدن می‌آمد.

یکی از آزادگان جنگ تحمیلی تعریف می‌کند: «از اسارت آزاد شدم و به شهرمان برگشتم. با پدر و مادرم در ماشین نشسته بودیم که پیرزن غریبه‌ای با عینک ته استکانی کنار من نشست و شروع کرد به ماچ کردن من.»

نوید شاهد - نویسنده کتاب «بامداد روز شانزدهم» گفت: بنده جانباز 70 درصدهستم و در این کتاب خاطرات جانباز دیگری را روایت کرده ام. در مجموع، 40 ساعت برای نوشتن کتاب «بامداد روز شانزدهم» مصاحبه انجام شد و نوشتن آن بیش از سه سال طول کشید.

نوید شاهد - «سهم من از عاشقی» عنوان کتابی به قلم یک جانباز ضایعه نخاعی است که به خاطرات وی از سال‌های حضورش در جبهه و سال‌ها ویلچرنشینی‌اش می‌پردازد.

سهم من از عاشقی خاطرات خود نوشت جانباز 70 درصد رمضانعلی کاووسی است. او در مقدمه این کتاب می نویسد " من خاطراتم را نگاشتم تا دانش مردم کشورم درباره جانبازان به برخورداری از سهمیه دانشگاه و شاید نام یک کوچه یا خیابان خلاصه نشود. می نویسم تا آیندگان بدانند برای بعضی از رزمندگان این آب و خاک جنگ در سال 1368 تمام نشد و هنوز ادامه دارد..."

در این نشست که با حضور مسئولین شهرستان ، ایثارگران و خانواده های محترم ایشان ، فرهنگیان و عموم مردم در محل تالار شهرداری شهرضا برگزار گردید از چهارمین کتاب دفاع مقدس جانباز 70 درصد شهرضا آقای رمضانعلی کاووسی با نام (راز پنهان ) رونمایی شد.