نوید شاهد لرستان - صفحه 78

آخرین اخبار:
نوید شاهد لرستان
وصیتنامه شهید «پیرولی سگوند»؛

چيزی كه می‌ماند خدمت به اسلام و اين انقلاب است

شهید «پیرولی سگوند» در وصیتنامه خود نوشته است: بايد به رضای خدا راضی بود. مال دنيا ارزش ندارد، تنها چيزی كه می ماند خدمت به اسلام و اين انقلاب است.
وصيت نامه شهيد «نورميرزا ابراهيمی»؛

آرزوی چشيدن طعم شهادت را دارم

شهید «نورمیرزا ابراهیمی» در وصیتنامه خود آورده است: من آرزوی چشيدن طعم شهادت را دارم و راهم را انتخاب كرده‌ام و اميدوارم كه خداوند تبارك و تعالي از گناهانم درگذرد و مرا جزء ياران امام حسين قرار دهد.

شهید «جوزی امیری» در قاب خاطرات

شهید جوزی امیری یازدهم مرداد ۱۳۴۴درروستای بدرآباد ازتوابع شهرستان خرم آباد به دنیا آمد.پدرش شاه عباس(فوت ۱۳۵۸) کشاورز بود ومادرش نازار نام داشت.تا دوم راهنمایی درس خواند.به عنوان پاسداردرجبهه حضور یافت.هجدهم مرداد ۱۳۶۴ باسمت معاون گردان انبیاء تیپ ۵۷ ابوالفضل(ع) درخط پدافندی زبیدات عراق براثرآتش تهیه دشمن وسوختگی بدن به شهادت رسید.مزارش دربهشت رضای شهرستان زادگاهش واقع است.
خاطراتی از زندگی شهید «امیر حسین پاپی چشمه» به روایت مادرش؛

«امیرحسین» خود را فدای بسیجی‌ها کرد

مادر شهید «امیرحسین پاپی چشمه» می گوید: یکی از نارنجک ها هنگام آموزش در شرف انفجار قرار گرفته که امیرحسین به لحاظ آموختن درس فداکاری و گذشت و ایثار جان در راه خدا که از برادرش هوشنگ یاد گرفته بود، خودش را بر روی آن نارنجک پرتاپ می کند تا آسیبی به دیگر بسیجی ها وارد نشود.
شهید «اصغر زیودار» به روایت همرزمش؛

شهیدی که چهره‌اش آسمانی شده بود

همرزم شهید «اصغر زیودار» در خاطرات خود آورده است: اصغر قبل از شهادتش حال عجیبی پیدا کرده بود و اصلا نمی‌شد او را زمینی حس کرد. به چهره و چشمانش نگاه کردم، دیدم ایشان اوج گرفته است.
خاطره شهید «رسول زیودار» به نقل از همرزم شهید «علی محمد سوری»؛

شهید زیودار و نمایش قدرت خط شکنی نیروهای لرستانی

بچه ها با شور و شوق عجیبی منتظر عملیات بودند. آنها می خواستند نشان بدهند که قدرت خط شکنی دارند. وقتی که به پایگاه منتظران شهادت رسیدیم، معلوم شد که نیروهای عمل کننده، مشخص شده اند و نیروهای لرستان جز آنها نبود.
معرفی شهید «علی آشناگر» به روایت همرزمش؛

عقیده علی بر حفظ اهداف انقلاب استوار بود

همرزم شهید آشناگر می گوید: عقیده عمیق شهید «علی آشناگر» در میان حرف های آخرش موج می زند که می گفت؛ حفظ کنید حجاب را... حفظ کنید اهداف انقلاب را...
خاطره ای از شهید «حشمت الله قلی» به نقل از مادر شهید؛

جایی را به جز بسیج ندارم

مادر شهید «حشمت اله قلی» می گوید: پسرم هنگام ظهر به منزل آمد. از او پرسیدم تا به حال کجا بودی؟ در پاسخ به من گفت: «به جز بسیج جایی را ندارم.» حشمت اله کم و بیش فعالیتهایش را در بسیج به مدت دو سال انجام داد و سپس راهی جبهه شد.
مروری بر زندگینامه شهید سرلشکر تکاور «مصطفی پژوهنده»

تکاور شجاعی که به تنهایی یک لشکر را هدایت می کرد

فرمانده‌ شهید «مصطفی پژوهنده» معتقد بود که این تکاور شجاع و با ایمان، به تنهایی می‌تواند یک لشکر را هدایت کند و به پیروزی‌های عظیمی دست یابد. او فرمانده‌ی گردان ١٨٣ لشکر ٥٨ ذوالفقار بود.
زندگینامه شهید عشایر «جمال مدهنی»؛

شهیدی که بدنش متلاشی شد

شهید «جمال مدهنی» در ششم فروردین ۱۳۶۷، با سمت راننده تانک در شلمچه بر اثر اصابت و انفجار گلوله توپ به برجک تانک و متلاشی شدن پیکر مطهر وی که با سوختگی همراه بود به شهادت رسید.
خاطره‌ای از سردار شهید «فیروز سرتیپ‌نیا» به نقل از «احمدیار سوری»؛

اسلام را در سایه جهاد، سربلند می‌دانست

«احمدیار سوری» از همرزمان شهید «فیروز سرتیپ‌نیا» می‌گوید: از اخلاق‌های خوب او این بود که بسیجیان را خیلی دوست داشت. عاشق عملیات رزمی بود و اسلام را در سایه جهاد سربلند می‌دانست.
گذری بر زندگی شهید شاخص کشور، شهید «قاسم مدهنی»؛

شهیدی که با سن کم مسئول محور عملیاتی بود

از جمله مسئولیتهای شهید «قاسم مدهنی» می توان به مسئولیت یگان حفاظت سپاه ناحیه لرستان، مسئول اطلاعات و عملیات تیپ مستقل ۵۷ حضرت ابوالفضل(ع)، مسئول محور عملیاتی والفجر۶ تنگه چرابه، مسئول طرح و عملیات یگان قائم در عملیات گمو و مسئول محور عملیاتی تیپ ۵۷ حضرت ابوالفضل(ع) اشاره کرد.
زندگینامه شهید محراب «آیت اله مدنی»؛

دومین شهید محراب، مدیر حوزه علمیه خرم‌آباد بود

پاییز سال ۱۳۵۱ شیخ مهدی قاضی با کسب اجازه از امام به منزل آیت‌الله مدنی در همدان مراجعت کرده و ایشان را به خرم‌آباد دعوت کردند. آیت‌الله مدتی پس از هجرت به خرم‌آباد، عهده‌دار مدیریت حوزه علمیه شد.
زندگینامه شهید «محمدرضا فطرس»؛

شهیدی که روزانه قرآن می‌خواند

محمدرضا فطرس از شهدای قرآنی استان لرستان، قرآن خواندن را از امور جاری روزانه‌اش به حساب می‌آورد، حدود ۵۰۰ جلد كتاب مذهبی در کتابخانه‌اش داشت. شب را حتماً با وضو می‌خوابید و اكثراً به نماز شب برمی‌خواست و علاوه بر روزهای دوشنبه و پنجشنبه خیلی از روزهای دیگر را روزه‌دار بود و كمک و صدقه را از كارها و وظایف روزمره خویش می‌دانست.
زندگینامه شهید «حسن جان‌بزرگی»؛

از مكانيكی تا ساخت هواپيمای دوموتوره

حسن از همان ابتدای کودکی رویای پرواز داشت و به همین دلیل مجلات «پرواز دانشمند» و نشریه‌های مربوط به ماشین را مطالعه می‌کرد و همین امر باعث شد از اطلاعات عمومی بالایی برخوردار باشد. سپس به عضویت سپاه درآمد و در سپاه پاسداران شهرستان «ازنا» تعمیرکار شد و چند سال بعد در همانجا بود که هواپیمای دوموتوره ساخت.
زندگینامه شهید «محمدرضا آخوندزاده»؛

شهید «آخوندزاده» مفت و مجانی شهید نشد

بعد از شهادت «محمدرضا آخوندزاده» شهید رحیمی درباره ی ایشان می فرمود: آخوندزاده شهید شد ولی نه مفت و مجانی بلکه ابتدا عده زیادی از بعثی ها را به درک واصل کرد بعد شهید شد.
وصیتنامه شهید «سید نظام الدین حیات الغیبی»؛

هدف ما از جنگ اعتلای نام الله است

شهید «سیدنظام الدین حیات الغیبی» در وصیتنامه خود نوشته است: خداوندا تو شاهد هستی که هدف ما در این جنگ اعتلای کلمه الله و سرنگونی تمام ستمگران و جنایتکاران و زورمداران و صدامیان است.
وصیتنامه شهید «حمیدرضا رحمانپور»؛

انسان صبور کسی است که هر حادثه‌ای به او رسد شکیبایی کند

شهید «حمیدرضا رحمانپور» در وصیتنامه خود آورده است: انسان صبور كسی است كه هر حادثه ای به او رسد شكيبايی خود را حفظ كند و بگوید: «انا لله و انا اليه راجعون» ان‌شاالله كه صبوريد.

سند/ دست نوشته های شهید «امیر ملتمسی»

شهید «امیر ملتمسی» بیست و نهم اسفند 1337 در بروجرد متولد شد. دانشجوی دوره کارشناسی رشته برق بود که از طریق بسیج به جبهه رفت و بیست و هشتم آبان 1362 در چهارمحل- کله قندی به فیض شهادت نائل گردید و پیکرش 12 سال بعد به زادگاهش بازگشت و به خاک سپرده شد. در ادامه تصاویری از اشعار سروده این شهید گرانقدر را می بینید:
دستنوشته شهید «کیومرث مهدی نژاد»؛

سند/خداوندا مرگ مرا به شهادت تبدیل کن

شهید «کیومرث مهدی نژاد» در یک دست نوشته که از وی به یادگار مانده اینگونه نوشته است: خداوندا مرگ مرا به شهادت تبدیل کن شهادتی که قطعه قطعه بشوم و نصفم در میدان و نصفم را به خانه در قبرستان بسپارند و بقیه در خط بماند.
طراحی و تولید: ایران سامانه