نوید شاهد بوشهر

نوید شاهد_امام جمعه بوشهر گفت:بر اساس برنامه‌ریزی قرار است از سال آینده روز ملی ضد استعماری بانوان ایران با نماد زنان لرده استان بوشهر در تاریخ و تقویم جمهوری اسلامی ایران ثبت شود.

نوید شاهد_شهید «حسن صابر» خون بهای شهادتش را خدا می‌دانست، وی در وصیتنامه خود خطاب به خانواده اش این چنین نوشته است:من در راه خدا آمده ام و خون بهای من خداست، خون بهای مرا خدا میدهد. مهم نیست که من کشته می‌شوم، مهم این است که مرگ من چه تاثیری در دیگران دارد مرگ سرخ برای ما افتخار است.

امام خمینی (ره): ارزش شهیدان رجایی و باهنر به این بود که با مردم بودند و برای مردم خدمت می کردند.

آزادگان عزیز، در دوران اسارت هر نفسی که کشیده اند پیش خدا حسنه است. امام خامنه ای(ره)

در این کتاب زندگی‌نامه، وصیت‌نامه، مصاحبه، خاطرات و اشعاری چند از برخی شهدای محله‌ی باغ زهرا به چاپ رسیده است.

در این کتاب زندگی‌نامه، وصیت‌نامه، مصاحبه، خاطرات، اشعار و آثار تنی‌چند از شهدای این شهرستان به چاپ رسیده است.

این کتاب تاریخ معاصر «دشتستان» و تحولات این منطقه در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی را روایت می کند.

سی و یکمین دوره ی مسابقات قرآن کریم ویژه خانواده شهدا،آزادگان و جانبازان استان بوشهر هشتم شهریور در این استان برگزار می شود.

جانباز هفتاد درصد "نجف سنایی برازجانی" اهل برازجان است و مدتی است که ساکن شیراز شده است. او در ایام سربازی در میمک یک دستش را از دست داده و بدنش دویست و هفتاد ترکش نارنجک را در خود ذخیره دارد. نجف با وجود جانبازی عاشق کوه و طبیعت است. وی عضو تیم ملی کوهنوردی جانبازان کشور است. به شعر و شاعری علاقه دارد و اغلب شب ها را با شعر شاعران معاصر سپری میکند.

جانباز عبدالرحمان سعدابادی جانبازی که با شروع جنگ برای دفاع از ناموس و وطن خویش داوطلبانه عازم جبهه جنگ شد و بعلت جانباز شدن ومشکلات جسمی نتوانست در آب و هوای بوشهر دوام بیاورد و برای سکونت به کرج نقل مکان کردند.

قرارمان را با جانباز هفتاد درصد جنگ تحمیلی آقای عبدالرحمان سعدآبادی در خیابان انقلاب تهران گذاشتیم. به دلیل برف سنگینی که می بارید حدود نیم ساعت با تأخیر به قرارمان رسیدیم و او را از زیر پل میدان انقلاب برداشتیم، به خوابگاه شهید رسولی واقع در خیابان نوفل لوشاتو رفتیم و با ایشان دربارة خاطراتش گفت وگوی کوتاهی انجام دادیم. این گفت وگو در روز دهم دی ماه 1386 و در تهران انجام گرفته است.

قرارمان را با جانباز هفتاد درصد جنگ تحمیلی آقای عبدالرحمان سعدآبادی در خیابان انقلاب تهران گذاشتیم. به دلیل برف سنگینی که می بارید حدود نیم ساعت با تأخیر به قرارمان رسیدیم و او را از زیر پل میدان انقلاب برداشتیم، به خوابگاه شهید رسولی واقع در خیابان نوفل لوشاتو رفتیم و با ایشان دربارة خاطراتش گفت وگوی کوتاهی انجام دادیم. این گفت وگو در روز دهم دی ماه 1386 و در تهران انجام گرفته است.

ناصر سالمي جانباز هفتاد درصد اهل بردخون است. در یک روز گرم تيرماه در ساعت 3 بعدازظهر به سرايش وارد ميشويم. با مهرباني روستايي ما را مي پذيرد و خيلي ساده و بي آلايش به سؤال هاي رنج آور و دردناك ما پاسخ داد. همسرش نيز در حالي كه قلياني زير لب داشت آن طرف تر نشسته و با حرف هاي شوهرش اشك مي ريخت. همه دلواپسي زن و شوهر به دخترشان است كه غريب و تنها در مشهد در حال درس خواندن در رشته جغرافيا است. در طول مصاحبه با ما هر دو نفر چند بار گريه ميکردند و ما را ميهمان اندوه هاي بي پايان خود مي ساختند. رنج ها و اندوه هايي كه براي حفظ آزادي و استقلال ايران متحمل شده اند. ناصر از هر دو پا فلج است و نمي تواند راه برود اما همچنان رهروي استوار در راه خميني است و نداي حسيني در سر دارد. ناصر سالمی در تاریخ 25 آبا نماه 1390 رنج هایش پایان یافت و به شهیدان جنگ هشت ساله پیوست

ناصر سالمي جانباز هفتاد درصد اهل بردخون است. در یک روز گرم تيرماه در ساعت 3 بعدازظهر به سرايش وارد ميشويم. با مهرباني روستايي ما را مي پذيرد و خيلي ساده و بي آلايش به سؤال هاي رنج آور و دردناك ما پاسخ داد. همسرش نيز در حالي كه قلياني زير لب داشت آن طرف تر نشسته و با حرف هاي شوهرش اشك مي ريخت. همه دلواپسي زن و شوهر به دخترشان است كه غريب و تنها در مشهد در حال درس خواندن در رشته جغرافيا است. در طول مصاحبه با ما هر دو نفر چند بار گريه ميکردند و ما را ميهمان اندوه هاي بي پايان خود مي ساختند. رنج ها و اندوه هايي كه براي حفظ آزادي و استقلال ايران متحمل شده اند. ناصر از هر دو پا فلج است و نمي تواند راه برود اما همچنان رهروي استوار در راه خميني است و نداي حسيني در سر دارد. ناصر سالمی در تاریخ 25 آبا نماه 1390 رنج هایش پایان یافت و به شهیدان جنگ هشت ساله پیوست

جانباز هفتاد درصد جنگ تحمیلی برادر پاسدار محمد زمانی اهل جزیره خارک در خلیج فارس است. او اندکی پس از شروع جنگ و در حالی که هواپیماهای عراقی و با بمب و موشک خارک و کشتی های پهلو گرفته در اسکله های آن را هدف قرار می دادند، با لنج به آبادان رفت و در آنجا به نبرد با دشمن پرداخت. این جانباز عزیز در عملیات فتح المبین روی مین رفت و از ناحیة هر دو پا جانباز شد. ایشان پس از جانبازی با تلاش مضاعفی لیسانس خود را در رشته حقوق گرفت و سال هاست که درس طلبگی می خواند. در روز دهم دی ماه 1386 و در یک صبح برفی در شهر مقدس قم به منزل آقای محمد رفتیم و گفت وگوی کوتاهی با او انجام دادیم که متن آن را با هم می خوانیم.

شهید در دوم فروردین سال 1350 پا به عرصه حیات گذاشت.شهید از طریق بسیج برای دفعه آخر به جبهه های حق علیه باطل اعزام و پس از رشادت ها و دلاوری های فراوان در مورخ 1367/4/4 در منطقه جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

شهید مهدی پژنگ در سال 1343 در یک خانواده مذهبی در بوشهر چشم به جهان گشود.با شروع جنگ تحمیلی عازم جبهه های نبرد شد و سرانجام در تاریخ 61/4/23 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

شهید محمدکریم سالمی در سال 1344 در خانواده مذهبی در شهر برازجان چشم به جهان گشود.با شروع جنگ به جبهه های حق علیه باطل اعزام و در تاریخ 1361/4/24 شربت شهادت را نوشید.

شهید محمداسماعیل زمانی در 1341/3/1 در روستای دره چیتود دیده به جهان گشود.بسیج فعال بود تا اینکه با شروع جنگ تحمیلی به جبهه های جنگ حق علیه باطل عزام شد و سرانجام در تاریخ 1362/4/13 به شهادت رسید.

شهید علی زارعی در سال 1351 در شهرستان خورموج دیده به جهان گشود.باشروع جنگ عازم جبهه های حق علیه باطل شد و سرانجام در تاریخ 1367/4/4 به شهادت رسید.