حسینعلی نوری

کتاب مصور "من شهید می شوم"، روايتي داستاني درباره زندگي و خاطرات شهيد «حسين‌علي نوري» است. اين داستان از زبان نزديکان و آشنايان شهيد روايت‌شده است.

فروتنی، اخلاص و استعداد کم نظیر حسین باعث شد تا در مسئولیت های مختلف اطلاعات و عملیات گماشته شود و در نهایت به عنوان مسئول اطلاعات و عملیات لشگر ویژه شهداء منصوب شد. حسین معلم اخلاق، مربی جنگ و فرماندهی افتاده حال بود که نیروهایش لحظه ای، تحمل دوری و نبودنش را نداشتند چرا که با آن اخلاق حسنه و روی خوشی که همواره با لبخند مذین شده بود بر قلب نیروهایش فرماندهی می کرد.

همزمان با عملیات غرور آفرین مرصاد و به منظور تجلیل از سرداران شهید همدان بخصوص شهدای عملیات مرصاد، 13 تن از سرداران شهید استان به درجه سرتیپ تمامی ارتقاء درجه نظامی یافته و حکم آن با حضور مقامات نظامی و اجرایی استان به خانواده معظم این شهیدان اهداء شد.

حسینعلی نوری نهم آبان ماه سال 1342 در روستای داق داق آباد شهرستان کبودرآهنگ از توابع استان همدان به دنیا آمد. با تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این نهاد نوپا پیوست و لباس سبز پاسداری از ایران اسلامی را به تن کرد. از اولین روزهای آغاز جنگ تحمیلی روانه جبهه های حق علیه باطل شد و در طول 6 سال حضور مستمر در جبهه های نبرد، در عملیات های متعددی شرکت کرد و در مناطق عملیاتی بارها مجروح شد و تا پای شهادت پیش رفت. حسین سرانجام در عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و به یاران و همرزمانش پیوست.

حسینعلی نوری نهم آبان ماه سال 1342 در روستای داق داق آباد شهرستان کبودرآهنگ از توابع استان همدان به دنیا آمد. با تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این نهاد نوپا پیوست و لباس سبز پاسداری از ایران اسلامی را به تن کرد.از اولین روزهای آغاز جنگ تحمیلی روانه جبهه های حق علیه باطل شد و در طول 6 سال حضور مستمر در جبهه های نبرد، در عملیات های متعددی شرکت کرد و در مناطق عملیاتی بارها مجروح شد و تا پای شهادت پیش رفت.سرانجام در عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و به یاران و همرزمانش پیوست.

حسینعلی نوری نهم آبان ماه سال 1342 در روستای داق داق آباد شهرستان کبودرآهنگ از توابع استان همدان به دنیا آمد. با تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این نهاد نوپا پیوست و لباس سبز پاسداری از ایران اسلامی را به تن کرد. سرانجام در عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و به یاران و همرزمانش پیوست.

دیوانه‌وار می‌دوم. نعمت هم به دنبالم می‌آید‌. وقتی به ماشین تویوتای پراز ترکش می‌رسد زانو می‌زند و ضجه می‌زند. " خودم رسیدم بالای سرش ، ای خدا حسین ما رفت. از قسمت بار تویوتا خون قطره قطره به زمین می‌ریزد. امدادگرها می‌آیند تا نگذارند نعمت سرش را به زمین بکوبد. از جا بلند می‌شوم می‌دانم فردا صبح با اشک بچه‌ها می‌شود تمام دنیا را شست.

خدایا گر چه من لياقتش را ندارم و ليكن آرزوى شهادت را كه در قلبم و روحم جا پيدا كرده است و تنها خواسته من از توست برآورده كن. من شايد واژه شهادت را نشناخته ام كه اينچنين گستاخانه و بى ادبى از تو طلب آنرا مى كنم.

حسین معلم اخلاق، مربی جنگ و فرماندهی افتاده حال بود که نیروهایش لحظه ای، تحمل دوری و نبودنش را نداشتند چرا که با آن اخلاق حسنه و روی خوشی که همواره با لبخند مذین شده بود بر قلب نیروهایش فرماندهی می کرد. حسین سرانجام در عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و به یاران و همرزمانش پیوست.