هر چی حقوقش بود ، به ما نمی داد . اصلا ما نمی دانستیم . تمامش را می داد به آنهایی که احتیاج داشتند. یکی خانه می ساخت ، یکی زمین می کاشت و به فقیرها و بیوه زنها پول می داد . وقتی شهید شد، چقدر پول می آوردند و می گفتند: این را آقاتقی داده ، ما زمین کشت کنیم. یکی می گفت: این را آقاتقی داده ما خانه بسازیم. مهمان از این فقیر و فقرا و یتیم ها می آورد خانه و از پول خودش همه چیز برایشان می خرید.