معرفی کتاب - صفحه 22

معرفی کتاب

«آخرین دیدار»؛ بخشی از زندگینامه شهید «کاظم فلاحی» در بازار کتاب

کتاب «آخرین دیدار» بخشی از زندگینامه شهید «کاظم فلاحی» با تلاش جواد سروری و با ویراستاری بتول میرزایی در 61 صفحه، آبان ماه ۱۴۰۰ توسط سوره‌های عشق در راستای کنگره 3000 شهید استان ایلام منتشر و روانه بازار شد.
معرفی کتاب؛

مروری بر خاطرات جانباز آزاده میکائیل احمدزاده در کتاب «اردوگاه ۱۵ تکریت»

انتشارات شاهد معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی آذربایجان غربی، کتابی با عنوان «اردوگاه ۱۵ تکریت» را که به مرور خاطرات جانباز آزاده میکائیل احمدزاده نگاشته شده را منتشر کرده است.

«عباد الرحمن»؛ خاطرات هفت شهید روحانی در بازار نشر

کتاب "عباد الرحمن" که به معرفی سیره اخلاقی و اعتقادی هفت شهید روحانی استان هرمزگان در دوران دفاع مقدس پرداخته است، راهی بازار نشر شد.
معرفی کتاب:

"عکسی بالایِ دست‌ها" روایتی از روزهای انقلاب

کتاب «عکسی بالایِ دست‌ها» مجموعه داستان‌های برگزیده چهارمین جشنواره داستان انقلاب رمانی است که با قلم «محبوبه قاسمی‌ایمچه» و با کوشش انتشارات «سوره مهر» برای رده سنی بزرگسال تدوین شده است.

برشی از کتاب "صحبت عشق"| اجرت با خدا که زحمات ۲۰ ساله‌ات به ثمر رسید!

در قسمتی از کتاب " صحبت عشق" که آشنایی با شهدای دانشجوی استان قزوین است، می‌خوانید: «ای مونس و همدم شب‌های کودکی و‌ای هادی دوران جوانی‌ام! سلام به شما و اَجرت با خدا که زحمت بیست ساله‌ات را به ثمر رسیده را دیدی و شُکرگزار این هدیه خداوند گردیدی ...»

«آخرین خداحافظی»؛ خاطرات شهید «غلامرضا غیاثی» در بازار کتاب

کتاب «آخرین خداحافظی» روایتی از خاطرات جانباز 70درصد قطع نخاعی شهید «غلامرضا غیاثی» با تلاش بتول نظری و با ویراستاری نبی اله تبار در 74 صفحه، آبان ماه ۱۴۰۰ توسط سوره‌های عشق در راستای کنگره 3000 شهید استان ایلام منتشر و روانه بازار شد.

برش بیست و چهارم از کتاب "روی جاده رملی"/ عراقیها بهمون تک زدن

نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: فرزاد صدایش را صاف کرد و گفت؛ دیشب عراقیها بهمون تک زدن، ولی بچّه ها مردانه جنگیدن. شهدا و زخمی های ژاندارمری، با خودرو به عقب منتقل شدند.
معرفی کتاب؛

مروری بر خاطرات آزاده یعقوب عبدالحسین نژاد در کتاب «اردوگاه نهروان»

انتشارات شاهد معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران، کتابی با عنوان «اردوگاه نهروان» را که به مرور خاطرات آزاده یعقوب عبدالحسین نژاد می‌پردازد، منتشر کرده است.

برشی از کتاب "آخرین وداع"| می‌روم و دیگر برنمی‌گردم!

در قسمتی از کتاب "آخرین وداع" که روایتی از خاطرات آخرین وداع ۷۲ مادر شهید با فرزندان‌شان است، می‌خوانید: «شلوارش را پوشید. قد شلوار کمی بلند بود، خواستم کوتاه کنم، گفت: "کوتاه نکن ممکن است که من بروم و دیگر برنگردم. " که همینطور هم شد ...»

«قصه‌های رفته از یاد» روانه بازار کتاب شد

«قصه‌های رفته از یاد» کتابی شامل خاطرات دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است که به اهتمام «محمدعلی دهقانی یزدلی» امسال روانه بازار شد. جزئیات این کتاب ارزشمند را در نوید شاهد اصفهان بخوانید.
ولادت تا شهادت خلبان بلوچ در «قهرمان بلوچستان»

ولادت تا شهادت خلبان بلوچ در «قهرمان بلوچستان»

کتاب «قهرمان بلوچستان» در تابستان 1389با شمارگان 3000 نسخه به قلم "غلام‌حسین زرگر" به چاپ رسید.

«چند روایت درخشان از یک مرد» براساس زندگی شهید خلبان محسن درخشان

کتاب «چند روایت درخشان از یک مرد» بر اساس زندگی شهید سرلشکر خلبان "محسن درخشان" توسط مهرداد رضایی فر نوشته شده و به چاپ رسیده است.
روایتی از جنگ و دفاع نرم در «خاکریز دوازدهم»

روایتی از جنگ و دفاع نرم در «خاکریز دوازدهم»

کتاب «خاکریز دوازدهم» در تابستان 1393با شمارگان 1000 نسخه به قلم "دکتر علی‌رضا حیدری نسب" به چاپ رسید.
معرفی کتاب؛

مجموعه اشعار دفاع مقدس در کتاب «از بوی باروت تا پرواز کبوتر»

نوید شاهد - «از بوی باروت تا پرواز کبوتر» مجموعه ای از اشعار سرکار خانم سلبی ناز رستمی، یکی از شاعرین پرذوق استان آذربایجان غربی بوده که در سال 97 این کتاب را گردآوری کرده است.

«صالح من» روایتی از زندگینامه سردار شهید «صالح میری» در بازار کتاب

نوید شاهد - کتاب «صالح من» روایتی از زندگینامه سردار شهید «صالح میری» به روایت همسر، خانواده، دوستان و همرزمان شهید با تلاش قاسم نظری، زینب نوروزی و با ویراستاری زهرا خدادادی و کلثوم حیدری در ۱۱۲ صفحه آبان ۱۴۰۰ توسط سوره‌های عشق منتشر و روانه بازار شد.

برش بیست و سوم از کتاب "روی جاده رملی"/ تیر اندازی نکن

نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: کمی جلوتر که رفتیم عراقی ها ما را دیدند و تیراندازی کردند. بی توجّه به تیراندازی ها به راه خود ادامه دادیم. هر چه جلوتر می رفتیم، شدت تیراندازی ها زیادتر میشد. گلوله های توپ و خمپاره به سمتمان می آمد. یکی از گلوله ها به نزدیکی ما خورد. موج انفجار تانک را تکان داد. حسین طایفه گفت: عرفان! بسّه ... تیراندازی نکن.

برش بیست و پنجم از کتاب " چشم‌هایش می‌خندید"/ واجب ترین مسئله

نوید شاهد – منیره قریشی مادر شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: پدرش از او ناراحت شده بود؛ نیم ساعتی برای‌شان حرف زد و اتمام حجّت کرد. حمید سرش را پایین انداخته بود و چیزی نمی‌گفت، حتّی از خودش دفاع نمی‌کرد. وقتی بلند شد برود، رد اشک را روی گونه‌اش دیدم. یاد حرف دیروزش افتادم که دست‌هایم را بوسید و گفت: «حاج‌آقا قائمی گفته، احترام پدر و مادر از هر مسئله‌ای واجب‌تره. حتّی اگه دعواتون کردن، مبادا صداتونو رو اونا بلند کنید!».

برش بیست و چهارم از کتاب " چشم‌هایش می‌خندید"/ تازه دامادها

نوید شاهد – مرتضی حلاوت تبار دوست شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: دزد پول‌های‌مان را هم برده بود. از صاحب حمام صد تومنی قرض گرفتیم و راهی حرم شدیم. با آن لباس‌های رنگ و رو رفته‌ای که تن‌مان بود. احساس می‌کردم همه دارند نگاه‌مان می‌کنند و توی دل‌شان می‌خندند. حمید هم بهمان می‌خندید. او گفت؛ «اتفاقاً خیلی هم خوش‌تیپ شدین، شبیه تازه دامادها.»
توسط فرزند شهیده "عشرت باقری"؛

کتاب "حقوق مردم در نظام مردم سالاری دینی" چاپ شد

کتاب" حقوق مردم در نظام مردم سالاری دینی" توسط کامبیز فتح معماری فرزند شهید، چاپ و روانه بازار کتاب شد.

مجموعه خاطرات آزادگان در کتاب «یادگاران نور»

نوید شاهد - «یادگاران نور» مجموعه ای از خاطرات هشت سال دفاع مقدس کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان آذربایجان غربی است که در سال 1398 در این کتاب گردآوری شده است.
طراحی و تولید: ایران سامانه