دست بر شانه های باران

دست بر شانه های باران
خاطره ای از شهید هاشم اعتمادی

ماجرای شنود و فرمانده گردان

یکی از همرزمان شهید هاشم اعتمادی در خاطره ای می گوید: «عملیات والفجر هشت به مرحله حساسی رسیده بود. فرمانده لشکر باید آخرین دستورات را به گردان عمل کننده می رساند اما شنود عراقی آمده بود روی خط بی سیم فرمانده و...» خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد دنبال کنید.
طراحی و تولید: ایران سامانه