کودکانه های گم شده در حمله های موشکی رژیم بعثی به مسجد سلیمان؛
نوید شاهد - «چشم که باز کردم انگار دو روز از ماجرا گذشته بود، جای غریبی بودم همه با لباس سفید بودند، بسیاری از افراد فامیل را می دیدم که به عیادتم می آمدند اما اثری از خانواده نبود، همه به من محبت می کردند اما نمی دانستم چه اتفاقی افتاده است، بعد از ده روز دایی ام آمد و گفت مرخص شدی و باید به خانه برویم اما مرا به خانه مادربزرگم برد، جایی که همه سیاهپوش و درحال گریه بودند، و من آن زمان متوجه شدم که به خانه ما هم موشک اصابت کرده است و دیگر محله ای نداریم و ...» آنچه خواندید بخشی از گفتگوی نوید شاهد خوزستان با سیده الهام موسوی فرهادی از بازماندگان حادثه بزرگترین حمله موشکی عراق به مسجد سلیمان در 30 مهر سال 1362 است. شما را به خواندن متن کامل این گفت و گو دعوت می کنیم.