خاظرات شهید نعمت الله رادمند

خاظرات شهید نعمت الله رادمند
قسمت نخست خاطرات کارگر شهید «نعمت‌الله رادمند»

خنده‌هایی که اتفاقی در پشت سر داشت

خواهر شهید «نعمت‌الله رادمند» نقل می‌کند: «یکی از دوستان نعمت تعریف می‌کرد: شب قبل از بمباران، چند نفر توی یک سنگر دور هم نشسته بودیم. اون شب گفتیم و خندیدیم. او گفت: بچه‌ها این خنده‌های ما، یک چیزی پشت سر داره.»
طراحی و تولید: ایران سامانه