آزاده و جانباز صفرعلی عالی‌نژاد

آزاده و جانباز صفرعلی عالی‌نژاد

برشی از کتاب «طومار سکوت» | احتمال داره دستت را قطع کنه!

در قسمتی از کتاب «طومار سکوت» که ناگفته‌های صفرعلی عالی‌نژاد با یک روز و ۳۶۱ روز اسارت و بعد ... در اردوگاه‌های بعثی است، می‌خوانید: «یکی از بچه‌ها گفت این‌جا یک دکتر عراقی است که به قصاب بیشتر شباهت دارد تا دکتر. اگه بیاد احتمال داره دستت را قطع کنه و به محمد گفت این سیاهی و ورم به خاطر جریان نداشتن خونه. بهتره این باند را باز کنیم و قبل از آمدن اون قصاب، ورم دستت بخوابه.»

زیارت کربلا هدیه آزادگان در اسارت!

«بعثی‌ها از عشق و علاقه بچه‌ها به عتبات عالیات بخصوص نجف و کربلا مطلع بودند و شاید فکر می‌کردند با این کار می‌توانند تمام تلخ کامی‌هایی که توی این چند سال ناجوانمردانه برای ما به وجود آورده‌اند را از این طریق شیرین کنند و از یادمان ببرند ...» ادامه این خاطره از آزاده سرافراز و جانباز «صفرعلی عالی‌نژاد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

دکتر این‌جا به قصاب بیشتر شباهت دارد!

«یکی از بچه‌ها گفت این‌جا یک دکتر عراقی است که به قصاب بیشتر شباهت دارد تا دکتر اگه بیاد احتمال داره دستت را قطع کند و به محمد گفت این سیاهی و ورم به خاطر جریان نداشتن خونه. بهتره این باند را باز کنیم و قبل از آمدن قصاب، ورم دستت بخوابه. همین کار را کردم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات آزاده و جانباز «صفرعلی عالی‌نژاد» است که در آستانه سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی تقدیم حضورتان می‌شود.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه