زندگینامه - صفحه 124

زندگینامه
شهید محمد علی بختیاری

زندگینامه شهید محمد علی بختیاری

شهید محمد علی بختیاری، يكم فروردين 1328، در شهرستان قم چشم به جهان گشود. پدرش سلیمان، کشاورز بود و مادرش شيرين نام داشت. تا پایان دوره کارشناسی در رشته علوم و فنون نظامی درس خواند. سرهنگ خلبان بود. سال1352 ازدواج کرد و صاحب سه دختر شد. از سوی ارتش در جبهه حضور يافت. بيست و يكم اسفند 1363، با سمت فرمانده پرواز در هورالهویزه - جاده خندق بر اثر اصابت گلوله به پا و غرق شدن در آب شهيد شد. مزار او در گلستان شهدای اصفهان واقع است.
شهید محمدرضا فرخی

زندگینامه شهید محمدرضا فرخی

شهید محمد رضا فرخی دارانی، دوازدهم شهريور 1341، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش احمد، کارمند شهرباني بود و مادرش شوکت نام داشت. دانشجو کارشناسی در رشته برق بود. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. دهم اسفند 1365، با سمت نیروی واحد مخابرات در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به کتف و سینه شهيد شد. مزار او در گلستان شهدای زادگاهش واقع است.
شهید جواد علاقمندان

زندگینامه شهید جواد علاقه مندان

شهید جواد علاقه مندان،ششم تير 1342، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش فضل الله، عطار بود و مادرش فخرالسادات نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته عمران درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. دهم اسفند 1362، در سنندج مورد سوءقصد گروه های ضدانقلاب قرارگرفت و شهيد شد. مزار او در گلستان شهدای زادگاهش واقع است.
شهید فریدون بختیاری رنانی

زندگینامه شهید فریدون بختیاری رنانی

شهید فریدون بختیاری رنانی،پانزدهم ارديبهشت 1333، در شهر رهنان از توابع شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش فتح الله، ازکارافتاده بود و مادرش نصرت نام داشت. تا پایان دوره کاردانی در رشته علوم و فنون نظامی درس خواند. سرتیپ 2 بود. سال1360 ازدواج کرد و صاحب دو پسر و يك دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. هشتم اسفند 1365، با سمت قائم مقام لشگر 25 کربلا در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. او را عبدالله نيز مي ناميدند.
شهداى نوجوان؛

گذرى بر زندگى شهيد نوجوان اسماعيل فتحى

شهيد اسماعيل فتحى فرزند رمضان ‌در بيستمين روز بهمن ماه سال 1351 در روستاى گل كلاى شهرستان سارى متولد شد. پس از سه ماه آموزش جهت مبارزه با متجاوزان خارجى و متجاسران داخلى عازم جبهه هاى غرب كشور گرديد. در منطقه مريوان از ناحيه پا مجروح گرديد و به شرف جانبازى نائل آمد.
شهید گرانقدرمحمدحسین گلابگیر

زندگینامه شهید گرانقدرمحمدحسین گلابگیر

شهید محمد حسین گلابگیر،نهم فروردين 1340، در شهرستان شهرضا چشم به جهان گشود. پدرش ابوالقاسم، چيني و ملامين فروشي بود و مادرش نصرت نام داشت. دانشجو کارشناسی در رشته ادبیات بود. سال1361 ازدواج کرد و صاحب يك پسر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. نهم اسفند 1365، در آبادان شهيد شد. در تاریخ 09/اسفند/1365 مفقودالاثر گردید و بعد از یازده سال دوری از شهر خود در تاریخ 21/مرداد/1376 جسدش به شهرضا بازگشت و در گلستان شهدای شهرضا به خاک سپرده شد.

فرزند شهید فریدون احمدی: شجاعت پدر حتی در حال اسارت مثال زدنی است

فرزند شهید فریدون احمدی در ادامه گفتگویی اختصاصی با نوید شاهد از رشادت های پدر در جنگ با تکفیری ها در سوریه گفت از اینکه در حال اسارت خبر می دهد که دشمن درصدد عملیات برعلیه رزمندگان است.
شهید جواد حاجی حسینی آرانی

زندگینامه شهید جواد حاجی حسینی آرانی

شهید جواد حاجی حسینی آرانی ؛دوم اسفند 1345 در شهرستان آارن وبیدگل چشم به جهان گشود . پدرش علی اکبر نام داشت ومادرش فخری خانم نام داشت.دانش آموز اول متوسطه در رشته انسانی بود.به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.یازدهم اسفند 1362 در طلاییه به شهادت رسید. پیکر وی مدتها در منطقه بر جا ماند وششم آبان 1373 پس از تفحص در گلزار شهدای امالمزاده محمد بن هلال بن علی زادگاهش به خاک سپرده شد.
مروری بر زندگینامه شهید عملیات کربلای 5 ؛

شهید محمد علی تشکنی: با اعتقادی راسخ و عزمی استوار به جبهه می روم

باید این هم عرض کنم که من این راه را کور کورانه و از طریق بی توجهی انتخاب نکرده ام بلکه در این راه با اعتقادی راسخ و عزمی استوار و از روی بینش آگاهانه پا نهاده ام.

شهید بهزاد سخن: جبهه، دریایی از نور است که محبان خدا را در خود فرو می گیرد

شهید بهزاد سخن می گوید: رزمندگان: جبهه، دریایی از نور است که محبان خدا را در خود فرو می گیرد. چهره های نورانی و زیبا، دشت های وسیع باز پس گرفته شده، هم مبین این واقعیت است که آینده ی جهان از آن اسلامیان است و کفر سست و نابود شدنی است و اسلامیان آهنین و استوارند.

گذرى بر زندگى پاسدار شهید حسین طهماسبی

شهيد حسين طهماسبى فرزند عيسى در تاريخ پنجم فروردين ماه سال 1343 در محمودآباد چشم به جهان گشود. شیپور جنگ که نواخته شد، او به یاری رزمندگان اسلام در مناطق نبرد شتافت. در تاريخ 6 شهريور 1361 به عضویت بسیج ویژه در آمد و یک سال بعد، لباس پاسداری به تن کرد.
شهدای اسفند

مختصری از زندگینامه بسیجی جاویدالاثر شهید اسلام وحدانى

شهید اسلام وحدانی در سال 1344 در روستای "گلستان" فارتق در خانواده ای مذهبی از طایفه سادات میرسالار چشم به جهان گشود .

شهید مسلم جعفری در آینه تصویر

شهید مسلم جعفری دوم شهریور ۱۳۴۴، در روستای شکربلاغی از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد.
پیام شهید غلام رضا عباسی به منافقان و کوردلان؛

آگاهانه و بیداربه دفاع از اسلام برخاسته ایم

این پیام و سفارشم را با صدای بلند به گوش منافقان و دشمنان اسلام برسانید به آن ها بگویید که ما آگاهانه و بیدار و بدون هیچ گونه جبر و زوری که تنها بر شما وارد است در این راه قدم نهادیم.

تصاویر دیده نشده از شهید ایوب زلفخانی

شهید ایوب زلفخانی بیستم دی ۱۳۲۸‏، در روستای ینگجه از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد.

گذرى بر زندگى شهيد كريم آقاپور كاظمى

شهيد كريم آقاپور كاظمى فرزند حسين در تاريخ دوم فروردين ماه سال 1344 در بابلسر چشم به جهان گشود. وى بعد از پوشيدن جامه پاسدارى در سال 1363، به عنوان جانشين گردان در يگان دريايى، و جانشينى و فرماندهى گروهان، خدمات بى شائبه اى از خود به يادگار نهاد.
شهید علیرضا توکلی محمدی

زندگینامه شهید علیرضا توکلی محمدی

شهید علیرضا توکلی محمدی،يكم فروردين 1346، در شهرستان تهران چشم به جهان گشود. پدرش حسن، کارگر بود و مادرش صديقه نام داشت. دانش آموز چهارم متوسطه در رشته اقتصاد بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. دوازدهم اسفند 1364، در دریاچه نمک فاو عراق بر اثر اصابت ترکش شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای نائین واقع است.

کلیپی از شهید نظرعلی احمدی

شهید نظرعلی احمدی بیستم شهریور۱۳۳۹، در روستای قاضی کندی از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد.
مروری بر زندگینامه شهید فرهنگی محسن مظفریان+ آلبوم تصاویر؛

از آغازجنگ تا روز شهادت در عملیات های متعددی حضور داشت

شهید از ابتدای جنگ تحمیلی تا روز شهادتش تمام سال را در جبهه حق علیه باطل شرکت داشت و در در عملیات های متعددی حضور داشت.

خاطره ای خواندی از دوست شهیده منیر چوپانی/ با تمام مهر

منیر فرزندش را به آغوشش چسباند و قدم هایش را سریع تر کرد که ناگهان یک ترکش منیر را از راه رفتن بازداشت و با تمام قوا فرزندش را در آغوش گرفته بود. خون از لباس هایش سرازیر شد. بچه ی معصومش به زمین پرت شد و منیر روی زمین افتاد. صدای مادر مادر بچه هایش بلند شد. منیر با تمام توان دستش را دراز کرد که فرزند شیرخواره اش را از روی زمین بردارد اما...
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه