گذری بر زندگی شهید ترور «رضا شمقدری»
به گزارش نوید شاهد خراسان رضوی، شهید رضا شمقدری فرزند اصغر ۴۸ ساله رنگ فروش از اهالی متدین و مذهبی شهر مشهد که مغازه رنگ فروشی داشت و فقط به جرم حزب اللهی بودن و فعالیتهای قبل از انقلاب به نفع امام خمینی به دست عوامل تروریست منافقین به شهادت رسید.
یک بار دیگر در مورخه ۱۶/۵/۱۳۶۰ مغازه ایشان در خیابان ضد بین میلان دوم و سوم بر اثر مواد آتش زا دچار حریق گردید. آتش سوزی بر اثر پرتاب کوکتل مولوتف ایجاد شده بود که حریق بوسیله آتش نشانی اطفاء گردیده و عاملین از محل متواری شدند.
حاج رضا در این رابطه میگوید: مقارن ساعت فوق در منزلم بودم که به من اطلاع دادند مغازه ام را آتش زده اند، به محل آمدم، مشاهد کردم از پنجره بالای درب شیشه کوکوتل مولوتف به داخل مغازه انداخته اند که آتش نشانی به محل مراجعه و آتش را خاموش کرده و خسارت جزیی وارد شده است. عدهای اخیراً از گروهکها تهدیداتی انجام داده بودند.
واقعه شهادت:
در مورخه ۱۰/۱۱/۱۳۶۳ ساعت ۳۰/۸ بامداد دو نفر تروریست با یک دستگاه موتور هندا مدل ۱۲۵ رنگ قرمز که از خیابان تهران به طرف میلان دوم در حرکت بودند، پس از وارد شدن به میلان در ابتدای میلان دست چپ میایستند و با شلیک دو تیر به طرف حاجی رضا شمقدری که در حال خواندن روزنامه بوده است فرار میکنند. این دو تیر از ناحیه سر اصابت و نامبرده شهید میشود و به تخت پشت به زمین میافتد. دو نفر موتور سوار که موتورشان به علت سر خوردن یکی از چرخها به زمین افتاده است به طرف انتهای میلان میدوند تا این که به چهار راه چهارم میرسند و با ماشین نیسان به رنگ آبی که در وسط چهاراه منتظر بود سوار و از صحنه فرار میکنند. یک پیکان قرمز رنگ که در آن سوی خیابان پارک بود با دیدن حادثه به دنبال تروریستها میرود که البته قبل از رسیدن به چهارراه بر اثر اصابت یک تیر از ناحیه تروریستها به ماشین نامبرده میایستد. ضمناً در موقع وقوع حادثه یک نفر به طرف شهید و یک نفر به بطرف تروریستها میرود که با تهدید از سوی تروریستها متوقف میشوند.
در این رابطه سند به شهادت رساندن حاج آقا رضا در نشریه گروه تروریستی منافقین اینگونه آمده است:
«مجاهد ۲۳۵- ص ۸: بر اساس گزارش ستاد عملیات مجاهدین خلق در استانهای شمال و شرق کشور، در آستانهی هفتهی حماسه موسی و اشرف در ساعت هشت بامداد روز چهارشنبه دهم بهمن ماه جاری، رزمندگان قهرمان مجاهد خلق، بر اساس شناساییهای قبلی و طبق یک طرح عملیاتی دقیق و متهورانه، یکی از شکنجه گران و عوامل مهم اختناق و سرکوب مشهد به نام " رضا شمغدری" را در خیابان امام رضای این شهر به مجازات رساندند...
شمغدری قبلاً نیز در سال ۶۰ مورد تهاجم انقلابی رزمندگان مجاهد خلق قرار گرفته ولی موفق به فرار از مجازات شده بود، اما سرانجام فرزندان رشید خلق او را به سزای جنایات بی شمارش رسانده و بدین ترتیب سرانگشتان اختناق رژیم را بیش از پیش در وحشت و هراس فرو بردند.
رزمندگان مجاهد خلق پس از انجام موفقیت آمیز این عملیات، در هنگام عقب نشینی نیز با تعدادی از مزدوران رژیم درگیر شده و با تهاجم متهورانه، آنان را وادار به به فرار نمودند و با استفاده از حمایت و همکاری مردم صحنه عملیات را ترک کرده و سالم به پایگاههای خود بازگشتند.»
یکی از اتهاماتی که برای ایشان در نظر گرفته شده است این بوده که برادر ایشان از محافظین آیه الله خامنهای در زمان ریاست جمهوری بوده است.
آقایان و خانمها زهرا مهذب همسر، امیر و سعید و نجمه فرزندان، غلامحسین شمقدری، برادر، فاطمه، ربابه و صدیقه خواهران آن شهید، طی نامهای به مجامع بین المللی از آنان نسبت به این گونه جنایات درخواست رسیدگی میکنند که متأسفانه هیچ خبری نمیشود. هم چنین از دولت فرانسه به عنوان پناه دهنده به این تروریستها شکایت میشود که چگونه چشم بر روی واقعیت دردناک تروریسم در جامعه ایران بسته است.
در نامه امیر پسر بزرگ آقای شمقدری آمده است:
«مگر او چه گناهی داشته است، آیا مسلمان بودن گناه است، آیا سر موقع نماز خواندن گناه است، آیا انفاق کردن در راه خدا و کمک به مستمندان، پیروی از اسلام، سرباز امام زمان، کمک کننده به جبههها اینها همه جرم است که او را اینگونه به ضرب گلوله به خاک میغلطانند؟!
در این جا باید از دولت فرانسه گلایه کرد که این کشور مهد تروریستها باشد و مأمن اشخاصی که هزاران هزار خانواده را داغدار کردهاند. ما از دولت فرانسه میخواهیم که این تروریستها که در رأس آنها رجوی و بنی صدر میباشند را به ایران باز گردانند تا محاکمه و مجازات گردند و اگر شما حامی حقوق بشر هستید این پایمال کنندگان حقوق بشر را به ایران بازگردانید.»
در نامه برادر ایشان، اشاره کوتاهی به زندگی شهید شده است و چنین آمده است:
«ایشان در خانواده مذهبی چشم به دنیا گشود و از همان اوان کودکی مقید به اسلام و احکام اسلام بود و برای فراگرفتن قرآن در انجمن پیروان قرآن عضو شد و قرآن را فراگرفت و از کسانی بود که قبل از انقلاب با انقلابیون ارتباط مستمری داشت و پس از پیروزی انقلاب برای پیش برد اهداف انقلاب هیچگاه از پای نمینشست.
سرانجام ایشان صبح روز چهارشنبه ۱۰ /۱۱ /۱۳۶۳ در آستانه هفته وحدت به دست شقیترین مردم یعنی منافقین کور دل و از کفار بدتر به فیض عظیم شهادت رسید. یادش گرامی باد.»