مجموعه پوستر سرداران آفتاب (1) شهید مهدی زین الدین
يکشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۲۸
نوید شاهد خراسان رضوی گزارش می دهد؛ اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاشهیدوامورایثارگران خراسان رضوی به مناسبت هفته بسیج اقدام به طراحی مجموعه پوسترهای سرداران آفتاب مشتمل بر 28 تصویر (در سری اول) با کیفیت بالا و قابلیت چاپ در سایز بزرگ پیرامون شهدای شاخص ملی در حوزه دفاع مقدس نموده که ضمن آن به معرفی آن شهید معظم نیز می پردازد.
نام و نام خانوادگی : مهدی زین الدین
متولد : 1338
شهادت : 27 آبان 1363
سمت : فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
زندگی :
آسمونی : مهدی زین الدین یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شرکت کننده در جنگ ایران و عراق و فرمانده لشگر علی ابن ابیطالب بود.
کودکی و جوانی :
پدر مهدی زین الدین کتاب فروش بود و او بیشتر اوقات فراغت خود را در دوران نوجوانی به فروش کتاب و کار در کتابفروشی می گذراند. وی در دوران دبیرستان گرایشها سیاسی پیدا کرد و با آیت الله مدنی روابط نزدیکی داشت.
در این دوره مهدی زین الدین به همراه خانواده اش در شهر خرمآباد ساکن بودند که به دلیل فعالیت سیاسی او به سقز تبعید شد اما در سقز هم فعالیتهای سیاسی خود را ادامه داد این فعالیتها باعث شد او از دبیرستان اخراج شود.
پس از اخراج از دبیرستان وی با تغییر رشته از ریاضی به علوم تجربی موفق به دریافت مدرک دیپلم شد. در سال ۱۳۵۶ در کنکور شرکت کرده و ضمن قبولی موفق شد رتبه چهارم بین پذیرفتهشدگان دانشگاه شیراز را بدست آورد، اما همزمان با قبولی وی در دانشگاه پدرش از خرمآباد به سقز تبعید و این امر باعث شد مهدی زین الدین از ادامه تحصیل انصراف دهد. پس از مدتی پدر مهدی زین الدین از سقز به اقلید تبعید شد و در این فرصت خانواده وی نیز از خرمآباد به قم مهاجرت کردند و مهدی زین الدین همراه با خانواده اش به قم رفت.
پس از انقلاب ۵۷ :
پس از انقلاب ۵۷ مهدی زین الدین به واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و نقش پررنگی در سرکوب مخالفان در تبریز و قم بر عهده داشت.
پس از آغاز جنگ ایران و عراق وی به همراه یک گروه صد نفره با گذراندن آموزشهای کوتاه به جبهه رفتند. وی پس از مدتی مسئول واحد شناسایی و بعد از آن مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دزفول و سوسنگرد شد و پس از مدتی به سمت فرماندهی تیپ علی ابن ابیطالب دست یافت.
در ۲۷ آبان ۱۳۶۳ مهدی زین الدین همراه با برادرش به منظور شناسایی منطقه از کرمانشاه به سوی سردشت در حال حرکت با گروههای مسلح جدایی طلب درگیر شده و به شهادت رسید.
وصیت نامه شهید مهدی زین الدین :
بسمه تعالی
اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ کس نمیتواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبداللهالحسین(ع) نداشته باشد.
اگر امروز ما در صحنههای پیکار میرزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف میکنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و حسینوار زندگی کردن.
در زمان غیبت کبری به کسی «منتظر» گفته میشود و کسی میتواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادتطلبی میخواهد. در این وصیت نامه فقط مقدار بدهکاریها و بستانکاریها را جهت مشخص شدن برای بازماندگان و پیگیری آنها می نویسم،به انضمام مسائل شرعی دیگر.
1- مسائل شرعی :
نماز :
به نظرم نمی آید بدهکار باشم.ولی مواقعی از اوان ممکن است صحیح نخوانده باشم،لذا یکسال نماز ضروری است خوانده شود.
روزه :
تعداد190روزه قرض دام وتنوانستم بگیرم.
خمس :
سی و پنج هزار ریال به دفتر آیت الله پسندیده بدهکار هست.
حق الناس :
وای از آتش جهنم و عالم برزخ،خداوند عالم بصیراست.
2- مادیات :
بدهکاریها :
1- مبلغ شش هزار تومان معادل شصت هزار ریال به طرح و عملیات ستاد مرکزی بدهکارم،البته قبض دویست هزار ریال است،ولی ازاین مبلغ شصت هزار ریال بدهی بنده است.
2- وام یک میلیون ریالی از ستاد منطقه 1گرفته ام که ماهانه بیشتر ازهزار ریال باید بدهم، از این مبلغ هزار و هفتصد و پنجاه تومان حق مسکن را سپاه می دهد و دویست و پنجاه تومان از حقوقم کسر نمایند.
3- پنج هزار ریال به آقای مهجور (ستاد لشگر) پول نقد بدهکارم و پرداخت شد توسط در گاهی.
بستانکاریها :
1-مبلغ هفتاد و پنجهزار ریال رهن منزل که به آقای رحمانی توفیقی جهت منزل مسکونه داده بودم و طلبکارم.این منزل را بمدت یکسال اجاره نمودم. باتفاق های رحمان توفیقی که ما در طبقه بالا و رحمان در طبقه پایین زندگی می کردند و ظاهرا شهیدحسن باقری از طریق آقای استادان منزل را از شخصی بنام معاضدی صاحب اصلی خونه اجاره کرده بودند،ولی نامبرده یکسال است که مبلغ فوق را مستردننموده است.
2- مقداری پول هم که مبلغ آن را نمیدانم (یادم نیست)نزد پدرم داشتهام و مقداری هم مجددا اگر به پدرم دادهام جهت بدهیها
پدرم برای خانهای که خریده بود تا با آن زندگی کنیم ولی خانه متعلق به پدرم میباشد و من فقط مبلغ فوق ویکصد هزار تومان وام مندرج در بند2 بدهکاریها ره از مبلغ نهصد و سی هزار تومان وجه بابت خانه مسکونی که پدرم خریده بوده است را دادهام که در صورت مرگ من و فروش خانه مستدعی است.باقیمانده وام را به سپاه برگردانده و طلبکاری من از پدرم رابه همسر و فرزندم بدهید و باقیمانده پول خانه هم طبیعتا به پدرم میرسد.مطلب دیگری به ذهنم نمیرسد و اگر کسی مراجعه کرد با توجه به وصییت من اقدام نمایید.
نظر شما