شهدا روشن‌کننده راه بودند

شهدا روشن‌کننده راه بودند

«زهرا خوبکویی» از زایران اربعین حسینی است که در دلنوشته ای بیان می‌کند: «باهر قدم، عطر شهدا در فضا پخش می‌شد،گویی شهدا در مسیر هستند و خوش‌آمدگوی زائران. به یاد شهدا و علما که دل را راهی کرب و بلا می‌‎کردند، قدم برمی‌داریم. شهدا راه را نشان می‌دادند، روشن کننده مسیر بودند.»
روایتِ مادرانه از نیمه قلبی که با پسر می‌رفت

روایتِ مادرانه از نیمه قلبی که با پسر می‌رفت

مادر شهید «ابراهیم اسمی» از شهدای مدافع حرم روایت می کند: «بچه ها که می روند بیرون کمی که دیر می کنند من نگرانشان می‌شوم اما ابراهیم که سر کار می‌رفت، نصف قلب من باهاش می‌رفت ولی به بچه ها نمی گفتم، تو دل خودم نگه می‌داشتم.»
شهیدی که حامی مظلومان بود

شهیدی که حامی مظلومان بود

شهید «ابراهیم اسمی» از شهدای مدافع حرم است. در روایت از او آمده است: «از همان دوران کودکی دفاع از مظلوم در او نهادینه شده بود. اگر می‌دید به کودکی داره ظلم می شود، یا عده‌ای مسخره‌اش می‌کنند یا کتکش می‌زنند، تحمل نمی‌کرد و قبل از اینکه ناظم مدرسه یا بزرگ‌تر دیگری برسد خودش وارد عمل می‌شد و از آن مظلوم دفاع می‌کرد.»
خاطره یک بدرقه

خاطره یک بدرقه

شهید«حسین آجرلو» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در خاطرات خودنوشت خود از خاطره اعزامش به جبهه می نگارد: «ما شیشه‌ها را باز كرده بودیم و آنها به ما دست می‌دادند خداحافظی می‌كردند و چند روزی برای بدرقه در ابهر اتوبوس زدیم و راهی شهر قزوین شدیم و نهار را ساعت چهار خوردیم.»