خاطره ای از شهید علی قزی؛
مادر شهید علی قزی در خاطره ای در مورد شهید نقل می کند: «بعد از ماه ها به خانه آمده بود... ناگهان چشم پسرم به تلویزیون افتاد... تمام توجه او به تصاویر تلویزیون و بیانات امام بود... همان شب علی به جمع آوری وسایلش پرداخت. ما فهمیدیم که صبح می خواهد به جبهه برود گفتم این چه آمدنی بود. او گفت چون امام این چنین گفت اگر شاهرگم را بزنید هیچ کس نمی تواند جلوی من را بگیرد.».

تازه از جبهه آمده بود ولی با شنیدن پیام امام به جبهه برگشت

به گزارش خبرنگار  نوید شاهد در شهرستان سبزوار، شهید علی قزی، روز یکم شهریور ماه سال 1344 در شهرستان سبزوار دیده به جهان گشود. پدرش صفرعلی، راننده بود و مادرش معصومه نام داشت. او تا اول راهنمایی به تحصیل ادامه داد.

علی قزی در دوران دفاع مقدس از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و پس از رشادت های بسیار در روز بیستم آذر ماه 1367 با سمت نیروی واحد شناسایی در منطقع خرمال کشور عراق بر اثر اصابت گلوله به گردن، شهید شد.

اکنون مزار این شهید والامقام در بهشت شهدای شهرستان سبزوار واقع است.

معصومه قزی، مادر گرانقدر شهید علی قزی در خاطره ای نقل می کند:

علی هنوز چند روزی نبود که بعد از ماه ها به خانه آمده بود. شبی در حال پرس و جوی احوالات او و جبهه بودیم. که ناگهان چشم پسرم به تلویزیون افتاد. ما متوجه شدیم که هر چه می گوییم او گوش نمی دهد و تمام توجه او به تصاویر تلویزیون و بیانات امام بود. خوب که گوش کردیم متوجه شدیم. تصویر بیانات امام را نشان می دهد. که فرموده بودند هر کس از جوانان و مردان که تخصصی درباره جبهه و جنگ دارند به جبهه ها بروند چون جبهه مسلمین به این افراد نیاز دارد. خود را به نزدیکترین پایگاه معرفی کنند. تا اینکه جبهه خالی از این افراد نماند.
همان شب علی به جمع آوری وسایلش پرداخت. ما فهمیدیم که صبح می خواهد به جبهه برود گفتم این چه آمدنی بود. او گفت چون امام این چنین گفت اگر شاهرگم را بزنید هیچ کس نمی تواند جلوی من را بگیرد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده