
« سوگند» سوگند بشهادت كه آرزوي من است هر چه بيشتر به ماموريت مي آيم بيشتر به شهادت عشق مي ورزم. آنگاه كه شهادت هم سنگرم را مي بينم غبطه مي خورم و مي گويم آن فرد لياقت داشت ولي من ندارم سعي ميكنم كمتر گناه و بيشتر براي خدا كار كنم كه خدا مرا پذيرفته و آرزوي مرا برآورده سازد.
« زمزمه» عروس من« شهادت» است صفير گلوله ها عقدم را خواهد خواند و با پو شش از خون تازه و سرخ خود را بزرگ خواهم كرد و در غلغله شادي مسلسلها و بارش « نقل سرب» در حجله سنگر عروس من « شهادت» را به آغوش خواهم كسيد.
بارالهي: بر حرمت خون شهدا در اين اواخر عمر گناهان ما را ببخش و با هر قطرهء خونما ك كه بر زمين جاري مي شود از اشتباهات و گناهان ما بكاه (آمين)
خدايا: ما را به اسلام ايمان ، تقوي و نيروي صبر مسلح كن و شهادت در راهت را روزي ما بگردان ( آمين)
بارخدايا: شهادت آرزوي من است دعايم را مستجاب كن (آمين)
بارخدايا: گناهان ما را ببخش و ما را به راي مستقيم هدايت فرما ( آمين)
خدايا: مرا در ان ضوابطي گذار كه در لحظه جان دادن غلفت نخورم (آمين)
بارالها: پرچم خونين اسلام را به دست بندگان مؤمنت در سراسر جهان بر اهتراز درآور و بر حرمت خون شهيدان آن را پايدار بدار ( آمين)
بار خدايا: شهادت سر اغاز زندگيم است نترسيم ز مرگ كه خود زندگيست (آمين)
خداوندا: ترا به يگانگيت قسم مي دهم شهادت در راه اسلام را نصيبم كن (آمين)
خدايا از تو ميخواهم كه مرگم را شهادت در راه خودت زير پرچم اسلام و با اولياء خودت قرار دهي (آمين)
خدايا: توفيق ده كه در راه تو كشته شويم. بارخدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيلهء اين تزكيه بر تو نزديك گردم.