سید مسعود هاشمی کاسوایی
تکبیر
روی دستان پدر خوب رجزخوانی کرد
او در آغوش گرفته پدر پيرش را
تا که تسکين بدهد غربت دلگيرش را
«بی زره آمده از بس که شجاعت دارد»
و نياورده در اين معرکه شمشيرش را
روی دستان پدر خوب رجزخوانی کرد
و شنيدند همه سرخی تکبيرش را
در کمين است کمانداری و زانو زده است

جمع کرده همه قوت و تدبيرش را
حلق اصغر، دل مادر، جگر خون خدا
او نشاندهست به هر سه شعب تيرش را
دشمنش گفت: چه آيد ز علی اصغر؟
همه ديدند ولی قدرت تأثيرش را
منبع: چشمه آیینه، گزیده شعر کنگره
ایثار / به کوشش داریوش ذوالفقاری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد
شهید و امور ایثارگران، انتشارات مهر تابان 1395.