سه‌شنبه, ۰۷ فروردين ۱۳۸۶ ساعت ۲۲:۰۶
براي شناخت يك شخص، آن هم يك شخصيت مي توان و بايد از ديدگاه هاي مختلفي به موضوع نگاه كرد كه از آن جمله اند: 1. ابعاد فردي، خانوادگي، خلقي و خدايي 2. ابعاد جسمي، روحي، اخلاقي و عرفاني 3. ابعاد اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي 4. ابعاد احرازي، ابرازي و اعزازي و براي بررسي زيرساخت ها و روبناهاي هر يك از اين ابعاد مي توان مشاهده، مطالعه، مصاحبه و مناظره داشت.تا بتوان به شناخت نسبتاً جامع و مانع رسيد. اين مجموعه درصدد بيان عرفان در شور حسيني و عشق به امام حسين مي باشد.

براي شناخت يك شخص، آن هم يك شخصيت مي توان و بايد از ديدگاه هاي مختلفي به موضوع نگاه كرد كه از آن جمله اند: 1. ابعاد فردي، خانوادگي، خلقي و خدايي 2. ابعاد جسمي، روحي، اخلاقي و عرفاني 3. ابعاد اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي 4. ابعاد احرازي، ابرازي و اعزازي و براي بررسي زيرساخت ها و روبناهاي هر يك از اين ابعاد مي توان مشاهده، مطالعه، مصاحبه و مناظره داشت.تا بتوان به شناخت نسبتاً جامع و مانع رسيد. اين مجموعه درصدد بيان عرفان در شور حسيني و عشق به امام حسين مي باشد.
پيشگفتار:
براي شناخت يك شخص، آن هم يك شخصيت مي توان و بايد از ديدگاه هاي مختلفي به موضوع نگاه كرد كه از آن جمله اند: 1. ابعاد فردي، خانوادگي، خلقي و خدايي 2. ابعاد جسمي، روحي، اخلاقي و عرفاني 3. ابعاد اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي 4. ابعاد احرازي، ابرازي و اعزازي و براي برسي زيرساخت ها و روبناهاي هر يك از اين ابعاد مي توان مشاهده، مطالعه، مصاحبه و مناظره داشت. به عبارت ديگر، متدلوژي فراگير معمول، منقول، معقول و محمولي را به كار گرفت تا آنكه با تابش نور به زواياي مختلف شخصيتي شخص مورد مطالعه، بتوان به شناخت نسبتاً جامع و مانع رسيد. بديهي است در مورد تشخيص شخصيت اباعبدالله(ع)، اين كار نياز به سال ها كار محققانه دارد و لذا نگارنده را ياراي آن نمي باشد، اما به قول شاعر كه فرموده است: آب دريا را اگر نتوانكشيد هم به قدر تشنگي بتوان چشيد سعي بر آن است كه مجموعه اي از خوانده ها و شنيد ه هاي نيم قرني خود را به صورت چند صفحه قلمي نمايم تا خواننده گرامي سرنخي به دست آورد و خود پيگر ماجرا شود. اميد آنكه به مدد انفاس قدسيه قديسين درگاه الهي، اين گونه اعمال خير از شر وسواسان خناس در امان بماند. انشاءالله. سابقه تاريخي بيش از نيم قرن است كه از نزديك شاهد برگزاري مراسم ويژه حسيني با فرهنگ عاشورايي ويژه آن هستم. از قم تا رم، هر جا كه رفته ام، دهه اول محرم را متفاوت ديده ام. اين امر نه فقط در بين پيروان راستين امام حسين(ع)، بلكه در ميان ساير عزيزان اديان ديگر هم، كم و بيش، محترم است. زماني كه در هند بودم، از ارادت مهاتما گاندي به امام حسين(ع) برايم گفتند. در اروپا از حركت روشنفكران ديني آنجا و مقتدايي امام حسين(ع) چيزها شنيدم. از زرتشتي ها و مسيحي ها هموطنم نيز همدلي ها ديده و شنيده ام، خلاصه آنكه به قول شاعر بايد گفت: اين حسين كيست كه عالم همه ديوانه اوست اين چه شمعي است كه جان ها هم پروانه اوست هر دلي ميل سوي كرب و بلايش دارد من ندانم كه چه سرّي است در خانه اوست و امروز، يعني در اوان قرن 21 ميلادي مراسم سوگواري حسيني به شكلي ويژه از تبت گرفته تا سيستان، از هند گرفته تا پاكستان، از فرانسه گرفته تا انگلستان و از ايران گرفته تا عربستان، همه جا و همه جا، برگزار مي گردد. به عبارت ديگر دو رسم مذهبي ـ ملي ما جنبه جهاني دارد و مراسم هر دو نيز در حدود دو هفته است: سوگواري حسيني (از اول تا سيزدهم محرم) و شادماني نوروزي (از چهارشنبه سوري تا سيزده به در). جالب توجه اينكه، علاوه بر اين تناظر عيد ملي و عزاي ملي در ايران، تناظرهايي هم در طول تاريخ و عرض جوامع ديگر ديده مي شود كه از نظر تحقيقات تحليل گرانه شايد جالب باشد، يعني بشر نياز دارد كه سالي دو بار، به صورت دسته جمعي، دست از كارهاي روزمره اش بكشد و به كارهاي عاشقانه بپردازد، حال چه حالت فرافكني داشته باشد و چه حالت فروفكني، يعني چه تخليه باشد و چه تجليه. اين هم براي خودنظري است! ويژگي هاي زيستي امام حسين(ع) امام حسين(ع) دومين نواده پيامبر اكرم و سومين امام معصوم مسلمين جهان مي باشد كه پنجمين عضو پنج تن آل عبا بوده و آخرين فروزنده اي بوده است كه در ماجراي مباهله (در مكه و مدينه) شركت داشته و مصداقي از آيه مباركه تطهير شده اند: انما يريد الله ليذهب عنك الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا (33/33) توضيح مباهله وتطهير و نيز آيات ديگري كه به طور مستقيم و غيرمستقيم در شأن اباعبدالله آمده، كاري است تفسيري و منقول كه از استطاعت نگارنده خارج مي باشد، ولي خلاصه آن براي خواننده گرامي چنين است: الف) مباهله: تجمع عده اي از كفار در مكه و مدينه و اجراي مراسم قسم براي اثبات حقانيت خود در مقابل اهل بيت پيامبر(ص) ب) تطهير: تجمع اهل بيت پيامبر(ص) در زير يك چادر و آمدن آيه فوق الذكر دلالت بر پاكيزه بودن و لذا دسترسي داشتن آنها به محتواي قرآن دارد، به دليل زير: لا يمسه الا المطهرون (79/56) اسما و القاب و اما براي امام حسين(ع)، اسما و القابي است كه پاره اي از آنها عبارتند از: امام حسين(ع)، اباعبدالله الحسين، ثارالله و سيدالشهدا (حمزه) كه وجه تسميه هر يك از آنها نيز نيازمند صرف وقت و دقت بسياري است. فقط اشاره اي كنيم به اين كه هستي القاب را نگهداري نمي كند، مگر آنكه وجه رب در آنها باشد: كل من عليها فان و يبقي وجه ربك ذوالجلال و الاكرام (27/55) بنابراين، اينكه به حضرت گفته مي شود: 1. امام، چون مقتداي قلبي مومنين است. 2. اباعبدالله، چون پدر روحاني بندگان خدا است. 3. ثارالله و ابن ثاره، چون خونخواهي خون او با خدا است. 4. سيدالشهداي كربلا، چون سرور شهيدان كربلا و سرور كل شهيدان عالم همچون حضرت حمزه مي باشند كه آيه زير در شأن ايشان نازل شده است: ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عندربهم يرزقون (169/3) رواياتي در شأن امام حسين(ع) از پيامبر اكرم(ص) پيامبر گرامي اسلام(ص)، علاقيه شديدي به امام حسين(ع) داشته اند و در موارد مختلفي رواياتي از ايشان نقل كرده اند كه از آن جمله اند: 1. حسين مني و انا من حسين: يعني «حسين از من است و من از حسين هستم». ظرافت اين حديث را مي توان از طريق حديث ديگري كه پيامبر درباره حضرت زهرا(س) فرموده است دريافت كه چنين مي باشد: «فاطمه مادر پدرش مي باشد (ام بنيها)». قطعا فرازهاي «من از حسين هستم» و «فاطمه مادر پدرش مي باشد»، حكايت از تداوم دين محمدي دارد. 2. ان الحسين مصباح الهدي و سفينه النجاه، يعني: «حسين چراغ هدايت وكشتي نجات است». به قول حافظ: چه غم ديوار امت را كه دارد چون تو پشتيبان چه ترس از موج بحر آن را كه باشد نوح كشتيبان 3. سيدي شباب اهل الجنه، يعني: «(حسن و حسين) سروران جوانان بهشتند». 4. كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا، يعني: «براي رسيدن به فلاح انساني، بايستي هر روز عاشورا و هر زمين كربلا باشد» (زمان و مكان بايد فرهنگ عاشورايي بگيرد). عصمت حسيني امام حسين(ع)، نقطه مركزي دايره عصمت و طهارت الهي است كه در آيه تطهير مي خوانيم. از طرف جد و پدر و مادر، از طرف برادر (خواهر و برادري ديگر در حد عصمت)، از طرف فرزند و فرزندان فرزند (امامان بعد از اباعبدالله) و از ناحيه خويشتن خويش. «اشهد انك من الاصلاب الشامخه و الارحام المطهره» (زيارت وارث) يعني بهترين فرمول ژنتيكي آدم در امام حسين و فرزندانش (كه مادري چون شهربانو داشته اند) تجلي مي كند و از آميزه خون سيدالعرب و سيده العجم معجوني به وجود مي آيد كه الي الابد بي نظير است، به قول نگارنده: در كشور حسن پادشاه است حسين خورشيد ولايت اله است حسين مصباح هدايت است و كشتي نجات مقصود اگر خداست راه است حسين باهر مشاغل امام حسين(ع) امام حسين(ع)، همچون ديگر انسان هاي خوب (به مصداق انا بشر مثلكم) به مشاغل چهارگانه اي اشتغال داشته اند: براي معاش به بازرگاني، براي مرام به تقرير دعاي عرفه، براي مسير به خدمات مردمي و براي معاد به امامت مومنين و لذا مي بينيم كه اين گوه پيام ها را فرموده اند: ـ اي مردم، اگر دين نداريد، لااقل در دنيايتان آزاده باشيد. «ان لم يكن لكم ديناً فكونوا احراراً في دنياكم» ـ اگر دين جدم (ممد) برپا نمي ماند، مگر با قتل من، پس اي شمشيرها مرا فراگيريد. «ان كان دين جدي محمد لم يستقم الا بقتلي ياسيوف خذيني» ـ مردن با عزت بهتر از زنده ماندن با ذلت است. ـ من براي احياي امر به معروف و نهي از منكر قيام كرده ام. خانواده امام حسين(ع) امام حسين(ع)، براساس رسم اعراب و سنت نبوي، تعدد زوجات اربعه داشته اند: ـ حضرت شهربانو «مادر امام زين العابدين(ع)»، حضرت ام ليلا «مادر علي اكبر(ع)»، حضرت ربابه «مادر سكينه خاتون و حضرت علي اصغر(ع)» و ضمناً از بانوي ديگري هم به نام همسر اباعبدالله ياد مي شود. ـ از اقوام بسيار با وفاي امام حسين(ع) به طور عمده بايد نام چهار تن را ذكر كرد: حضرت زينب كبري(ع) (خواهر حضرت)، حضرت اباالفضل العباس(ع) (برادر ناتني حضرت)، حضرت مسلم بن عقيل (پسرعموي حضرت)، حضرت قاسم بن الحسن (بردرزاده حضرت). ـ در اينجا ضروري است كه از ياوران باوفاي امام حسين(ع) كه درس عشقبازي را در محضر مراد به پيشگاه معشوق به همگان آموختند، ذكر كنيم و بگوييم: «السلام عليكم يا اولياء الله و احبائه، السلام عليكم يا اصفياءالله و اودائه ويا ليتنا كنا معكم فافوز معكم» (زيارت وارث) اقدامات عمده اباعبدالله در نهضت اباعبدالله، چهار وجه زير به طور برجسته اي ديده مي شوند: الف: ترك حج مستحبي براي جهاد واجب (براساس قاعده الاهم فلاهم) ب: انجام فريضه امر به معروف و نهي از منكر با قول و فعل: «اشهد انك قد اقمت الصلوه و اتيت الزكوه و امرت بالمعروف و نهيت عن المنكر حتي اتيك اليقين» (زيارت وارث) ج: دادن حق انتخاب و آزادي بعد از آگاه كردن لشكرياني كه با ايشان تا كربلا آمده بودند، يعني «آزادي بعد از آگاهي» از اصول عرفان حسيني است و از وجوه فرهنگ عاشورايي. د: ايثار همه چيز و همه كس در راه جانان جهت ابطال باطل و احقاق حق. آن كس كه تو را شناخت جان را چه كند فرزند و عيال و خانمان را چه كند ديوانه كني، هر دو جهانش بخشي ديوانه تو هر دو جهان را چه كند عشق حسيني در تعريف عشق، سخن ها بسيار است و نوشته ها پربار، ولي همگان اظهار عجز از شناختش دارند، همچون خدا كه همه مي دانيم كه هست و هيچ كس نمي داند كه هست؟ و اما اگر از نشانه هاي عشق بخواهيم به وجودش پي ببريم، مي توان به حديث قدسي زير توجه كرده كه مصداق آن را در اباعبدالله مي بينيم: «من عرفني طلبني ـ من طلبني وجدني ـ من وجدني عشقني ـ من عشقني عشقته ـ و من عشقته قتله ـ و من قتله فعلي ديته و من علي ديته فانا ديته» معني احتمالي اين حديث قدسي به اختصار اين است كه هر كس كه مرا بفهمد، طالبم مي شود و آنكه طالبم شد، مرا درك مي كند و هر كه مرا درك كرد، عاشقم مي گردد و آن كس كه عاشقم شد، من عاشقش مي شوم و هر كه من عاشقش شدم، از خود بي خودش مي كنم و در آن صورت خودم خونبهايش مي شوم. اگر هفت فراز اين پاراگراف را متناظر هفت شهر عشق بدانيم، بايد بگوييم حسين و يارانش سيمرغي هستند كه به قله قاف رسيده اند. منابع و مراجع و اما مراجع و مآخذ بسياري درباره امام حسين(ع)، واقعه كربلا، فرهنگ عاشورايي و عرفان حسيني وجود دارد كه بسياري از آنها جاودانه شده اند. در هر صورت به قول مولانا: هر كسي از ظن خود شد يار من وز درون من نجست اسرار من ناله است اين ناي و هرگز نيست باد هر كس اين معنا نداند نيست باد به هر جهت، نگارنده، معلومات و محفوظات و مشهودات و معروفات خود را مديون حركات و سكنات پدر و مادر، برادران و اقوام و آشنايان، در درجه اول، و مطالعات و مداقات در اقوال و افعال مراجع بزرگواري همچون آيات عظام هم عصر (بروجردي، گپايگاني، خميني و مكارم شيرازي) و نيز كتب ذي قيمت استاداني همچون دكتر شهيدي، شهيد مطهري، شهيد هاشمي نژاد و دكتر شريعتي مي داند. اميد آن است كه به اين مناسك زيبا از هر درجه عقلي و عشقي برخورد شود تا از آنها در همه امور دنيوي و اخروي برخوردار گرديم.
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده