بنده تیربارچی دسته و شهید جاوید هم آرپی جی زن دسته بودیم و از همان روز اول که اعزام شدیم در حقیقت ایشان را کاملا شناخته بودم.
در سال 64/1/27 در جبهه آبادان در گردان زرهي مشغول خدمت در لباس مقدس بسيجي بودم در آن موقع عمليات مقدماتي يك بود چنان بر دشمن آتش ريختيم كه جهنمي از آتش بود.
مقداري ميوه برداشتيم ايشان برنداشت به ايشان گفتم چرا نمي خوري گفت اين دوميوه سهمیه مرا بگيروبخور ومن اصلاً حوصله خوردن ميوه را ندارم.
آري عبدالخالق ، عبد عاشقي بود كه خالقش تمامي خوبيها ، محبت ها ، خشوع و فروتني ها را در وجود او خلق كرده بود .
عاشق شهادت بود مي گفت شهيد زنده است. مي گفت: شما به جان امام دعا كنيد تا زير سايه اش راحت باشيد.
شهيد تا مقطع دوم راهنمايي درس خواند سپس به استخدام شركت نفت درآمد در تاريخ 66/5/19 در پي بمباران تاسيسات شركت نفت به مقام شهادت نايل آمد .