روایتی کوتاه از زبان یک رزمنده کرمانشاهی در دوران دفاع مقدس؛
نوید شاهد - "غضبان عبدی" از رزمندگان و پیشکسوتان دوران دفاع مقدس در بخشی از خاطرات خود از جنگ تحمیلی می گوید: «حسین شکری 16 سال بیشتر نداشت؛ قوی هیکل و شوخ طبع. روی قله ی بازی دراز دیده بان بود. یک روز نزدیک غروب تکه ی آیینه ای به دست گرفت و نور خورشید را به سمت عراقی ها منعکس کرد. این کار باعث شد آن ها به سمت ما شلیک کنند...»
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، بزرگ‌ترین رویداد تاریخی ایران اسلامی در طول تاریخ این سرزمین و به‌ خصوص دوران پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به حساب می‌آید. در این جنگ نابرابر با دشمن تا دندان مسلح، رشادت‌هایی مثال‌زدنی و در نوع خود بی‌سابقه رقم خورد.
در همین راستا "صفدر خالوندی" یکی از رزمندگان کرمانشاهی در دوران هشت سال دفاع مقدس در بخشی از خاطرات خود می‌گوید:

آیینه ی انهدام گر

حسین شکری 16 سال بیشتر نداشت؛ قوی هیکل و شوخ طبع. روی قله ی بازی دراز دیده بان بود. یک روز نزدیک غروب تکه ی آیینه ای به دست گرفت و نور خورشید را به سمت عراقی ها منعکس کرد. این کار باعث شد آن ها به سمت ما شلیک کنند. 
حدود یک هفته این کار ادامه داشت. موقعیت ما به گونه ای بود که گلوله های عراقی یا به کوه می خورد یا به پشت سرمان اصابت می کرد که هیچ نیرویی در آنجا نبود. بچه ها به این کار حسین اعتراض داشتند. او در جواب می گفت من دارم مهمات دشمن را تلف می دهم و به آن ها ضرر می رسانم. من دستم به آن ها نمی رسد حداقل این طور به دشمن ضربه بزنم.

گفتنی است، حسین شکری رزمنده غیور روی تپه های "گیس کش" در محاصره دشمن قرار می گیرد و به شهادت می رسد.
 انتهای پیام/






برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده