سه‌شنبه, ۰۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۲۸
«کفشیه» عنوان کتابی است که قسمتی از ایثار و فداکاری رزمندگان شهرضا در عملیات بیت­ المقدس را که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، شرح ­می‌دهد. جزئیات این کتاب ارزشمند را در نوید شاهد اصفهان بخوانید.
«کفشیه»؛ خاطرات رزمندگان شهرضا از آزادسازی خرمشهر

به گزارش نوید شاهد استان اصفهان، کُفِیشه یک کتاب 136 صفحه‌ای است که در شهریور 1395 توسط انتشارات ستارگان درخشان به زیور چاپ آراسته شد. اسم کتاب، برگرفته از نام روستایی در حاشیهٔ شرقی رودخانهٔ کارون و در مجاورت شهرک دارخوین است.

رمضانعلی کاوسی نویسنده کتاب کفیشه، تلاشش بر این بوده که با حفظ امانتداری قسمتی از ایثار و فداکاری رزمندگان شهرضا در عملیات بیت ­المقدس را که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، شرح ­دهد.

همچنین در این کتاب با انتخاب روش نویی، خاطرات را از زبان برادر «محمدرضا رحمتی» فرماندهٔ گردان امیرالمؤمنین به عنوان دانای کُل، عنوان کرده و در انتهای کار به خاطرات بعضی از رزمندگان دیگر پرداخته است.

در قسمتی از این کتاب آمده است:

قرار بود برای آزادسازی خرمشهر عملیات گسترده‌ای آغاز شود. برای این کار، تیپ امام حسین (ع) کفیشه را به عنوان سرپُل انتخاب کرد. کفیشه یک روستای نسبتا بزرگ بود که ساکنانش با شروع جنگ خانه و کاشانه خود را ترک کرده بودند. سه روز از استقرار گردان ما در شهرک دارخوین گذشت. حاج حسین خرازی به من گفت: «گردانت رو به روستای کفشیه ببر و...»

در قسمت دیگری از این کتاب نیز می‌خوانیم:

هنگامه عجیبی بود. از چپ و راست و از آسمان و زمین آتش می‌بارید. باران خمپاره بر سر ما شروع به باریدن کرد. انگار زمین و زمان به هم دوخته شده بود. ترس و هیجان به جانم افتاده بود. طوری با بچه‌ها صحبت می کردم که آرامش آنها حفظ شود؛ اما درون سینه ام آشوب بود. دیدن زخمی ها و جنازه شهدا داشت حالم را بد می کرد. کار زیاد و خستگی بچه ها را کلافه کرده بود. حس می‌کردم نگاه آن‌ها نسبت به من سنگین است. دلم می خواست شرایطی حاصل می شد که بچه ها فقط می توانستند یک استراحت کنند؛ اما این فقط یک آرزو بود. خمپاره ها آن قدر نزدیک به هم به زمین می خورد که فکر می کردم من هم تا دقایقی دیگر پیش بسیجی های شهیدم خواهم رفت.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده