"علی جفائی نوده" در گفتگو با نوید شاهد می گوید: جنگ ایران و عراق از لحاظ استراتژیک یکی از مهم‌ترین برخوردهای نظامی دوران معاصر بود، که منافع همه کشورهای جهان را بدون استثنا تهدید کرد و تأثیر مستقیم آن بر کشورهایی وارد شد که بیشترین ذخایر نفتی جهان را داشتند.
نوید شاهد گلستان: رزمنده سال های دفاع مقدس "علی جفائی نوده" که از فعالین سال های قبل از انقلاب است در مصاحبه با نوید شاهد گلستان می گوید: جنگ ایران و عراق از لحاظ استراتژیک یکی از مهم‌ترین برخوردهای نظامی دوران معاصر بود، که منافع همه کشورهای جهان را بدون استثنا تهدید کرد و تأثیر مستقیم آن بر کشورهایی وارد شد که بیشترین ذخایر نفتی جهان را داشتند. در طول جنگ ثابت شد که پیروزی هر یک از دو کشور ایران یا عراق موجب برهم‌خوردن ثبات و توازن قوا در منطقه خواهد شد، به همین دلیل ابرقدرت‌ها کوشیدند تا هیچ‌کدام از این دو کشور پیروز نشوند و هر دو را با زخم‌هایی عمیق و طولانی رها کنند. در ادامه شما را به گفتگوی جذاب و خواندنی نوید شاهد گلستان با این رزمنده دفاع مقدس جلب می کنیم.

علی جفائی نوده: جنگ ایران و عراق از لحاظ استراتژیک یکی از مهم‌ترین برخوردهای نظامی دوران معاصر بود

 نوید شاهد گلستان: لطفا خود را برای خوانندگان نوید شاهد معرفی بفرمایید.

جفائی نوده: اینجانب علی جفائی نوده، فرزند حسینعلی،  یکم تیرماه 1348 در روستای نوده خان دوز از توابع شهرستان آزادشهر استان گلستان متولد شدم. مادرم خانه دار و پدرم از راه کشاورزی مخارج خانواده هشت نفری ما را تامین می کرد. 
  
نوید شاهد گلستان: دوران کودکی شما به چه صورت گذشت؟

جفائی نوده: تمام دوران کودکی ام با شیطنت های کودکی سپری شد. به فیلم های جنگی بسیار علاقمند بودم. با دوستانم به کلاس های رزمی می رفتیم و در کارهای کشاورزی هم به پدرم کمک می کردم.

نوید شاهد گلستان: آیا قبل از انقلاب نیز در فعالیت های انقلابی شرکت داشتید؟

جفائی نوده: زمانی که امام خمینی «ره» دستور دادند تا سربازها پادگان ها را تخلیه کنند من به اتفاق پدرم و اهالی محل لباس شخصی بین سربازهای فراری پادگان نوده توضیح می کردیم.
همچنین در جنگ داخلی گنبد به اتفاق پدر و برادرانم شرکت داشتم. و شورشیان را سرکوب می کردیم.

نوید شاهد گلستان: از حال و هوای روزهای پیروزی انقلاب اسلامی برایمان بگویید.

جفائی نوده: من آن زمان  ده سال داشتم. خوب به خاطرم است که مردم بسیار خوشحال بودند. عده ای  جاده ها را بسته بودند و بین مردم گل و شیرینی پخش می کردند.

نوید شاهد گلستان: چه شد که تصمیم گرفتید به جبهه بروید؟

جفائی نوده: سال 1365 من یک نوجوان شانزده ساله بودم. به دستور امام خمینی «ره» از سراسر کشور و تمامی استان های کشور اعلام نیاز شد که رزمنده ها، بسیجی ها و تمام مردمی که قدرت اسلحه گرفتن را دارند به جبهه های حق علیه باطل اعزام شوند تا تکلیف جنگ را یکسره کنند. به همین دلیل من هم به علت علاقه ای که به رهبرم داشتم رهسپار جبهه های جنگ شدم.

نوید شاهد گلستان: چندین مرحله و در چه عملیات هایی شرکت داشتید؟

جفائی نوده: من دو مرحله به جبهه های حق علیه باطل اعزام شدم. مرحله اول سال 1364 بعد از یک دوره آموزشی چهل و پنج روزه در گوهرباران  به مدت پنج ماه در کردستان اعزام و در آنجا  در عملیات های نا منظم شرکت داشتم. 
مرحله دوم از تاریخ نهم آبان 1365 تا بیستم دی ماه 1365 در مناطق جنگی جبهه جنوب، خرمشهر، شلمچه و مرز الوند رود بود یکی از این عملیات ها کربلای چهار بود. 

نوید شاهد گلستان: آیا خاطره ای از عملیات کربلای چهار دارید که برایمان تعریف کنید؟

جفائی نوده: سوم دی ماه 1365 سردار محسن رضایی در جمع رزمنده های لشکر 25 کربلا مستقر در نخلستان های بهمن شیر حاضر شدند و نقشه عملیاتی کربلای 4 را برای رزمنده ها مشخص کردند. 
سپس ما را با کامیون های کمپرسی به خط دوم خودی اعزام کردند تا شب در عملیات شرکت کنیم. همان موقع از فرماندهی اعلام کردند که عملیات امشب کنسل شده است به همین دلیل ما مجبور شدم دو شبانه روز به صورت نشسته درون کانال ها ی که از قبل آماده شده بود بمانیم. پس از گذشت چهل و هشت ساعت اعلام کردند عملیات امشب انجام می شود. 
در خط اول قبل از اینکه رمز عملیات به رزمنده ها گفته شود، زمانی که غواص های ما وارد آب شدند، عراقی ها آتش تهیه و با تمام سلاح های سنگین و سبکی که داشتند به سر نیروهای ایرانی حمله ور شدند و تعداد زیادی از غواص ها را به شهادت رساندند.
 غواص های ما به سختی توانستند خط را بشکنند و به ساحل اروند رود برسند.  در آن زمان با گفتن رمز عملیات به ما رسما عملیات ما آغاز شد. 
ما به عنوان گردان سوم وارد عملیات شدیم. وقتی به ساحل اروند رود رسیدیم تمام نیروهایی که قبل از ما وارد عملیات شده بودند در خاکریز اول عراق یا مجروح شده بودند یا به شهادت رسیده بودند. 
وظیفه نیروهای قبل از ما این بود دو جزیره ام الرصاص و ام البابی را فتح کنند و ما بعد از آن وارد عملیات شویم تا بتوانیم بصره را فتح کنیم. 
فرمانده بعد از دیدن اوضاع، ما را که حدودا صدو بیست نفر بودیم را به دور خود جمع کرد و دستور داد هر کس به هر نحوی که می تواند خود را به خاکریز دشمن برساند. ما با شعار الله اکبر این فاصله دویست متری را به سرعت طی کردیم. در طول مسیر تک تیرانداز های عراقی نفرات ما را مورد هدف قرار دادند. تنها بیست نفر توانستیم خود را به خاکریز دوم عراقی ها برسانیم. 
بعد از قرار گرفتن در موقعیت با نارنجک هایی که داشتیم آن ها را به سمت عراقی ها پرتاب می کردیم تا خاکریزها را تخلیه کنند. 
وقتی فرمانده گروهان به اتفاق نیروهای دیگر به ما رسیدند. شدت حملات عراقی ها به نهایت رسیده بود به همین دلیل فرمانده دستور عقب نشینی را داد.

نوید شاهد گلستان: اگر دوباره جنگی روی دهد حاضر به شرکت فرزندانتان در جبهه خواهید شد؟

جفائی نوده: صددرصد حاضرم كه بچه هايم را براي دفاع از خاك وطنم به جنگ بفرستم زيرا كه وطن چيزي نيست بتوان آن را با چيزي معامله كرد.

نوید شاهد گلستان: چه درس هایی از جبهه گرفتید؟

جفائی نوده: درس زندگی و مقاومت. مشكلاتی كه الان در زندگی برای امثال ما پيش می آيد خيلي راحتر و قابل تحمل تر است زيرا كه سختي های زمان جنگ قدرت تحمل و صبر ما را بالا برده است.

نوید شاهد گلستان: فرق جوانان زمان دفاع مقدس با جوانان امروز در چیست؟ به نظر شما آيا اگر جنگي روی دهد باز هم جوانان نسل امروز حاضرند مانند آن زمان به دفاع از كشور بپردازند؟

جفائی نوده: امروز شايد خيلی از شرايط نسبت آن زمان تغيير كرده و وسايل ارتباط جمعی بين جوانان نفوذ زيادی داشته است اما اين جوانان نيز اهل همين آب و خاك هستند و ايرانی هستند. مردم ايران همواره ثابت كرده اند كه در سختی ها پشتيبان هم هستند و قطعا برای دفاع از ميهن عزيزمان ايران جان فشانی مي كنند.

نوید شاهد گلستان: اگر سخنی با خوانندگان نوید شاهد دارید لطفا بیان کنید.
جفائی نوده: ما برای این انقلاب خون های فراوانی داده ایم. باید تا آخرین تفس پای آرمان های انقلاب ایستادگی کنیم. 





برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده